تحلیل خبر؛

ترانه علیدوستی و مستند «ترانه»؛ روایت فمینیسم غربی و پیامدهای آن برای جامعه ایران

مستند «ترانه» با عریان‌ترین شکل ممکن از آرزوی دیرینه‌ی فمنیسم استعماری برای زن ایرانی پرده برمی‌دارد. ترانه علیدوستی بازیگر این مستند از مبارزات بیست ساله‌ی فمنیستی‌اش در سینمای ایران می‌گوید. مبارزاتی که با «من ترانه 15 سال دارم» شروع می‌شود.

فیلمی که به گفته‌ی خودش در یک جامعه‌ی سنتی نشانی از پیشرو بودن داشت؛ چراکه حامله‌شدن یک دختر نوجوان را به تصویر می‌کشید. او به این ژانر افتخار می‌کند و قصه‌ی فیلم را یک قصه‌ی قهرمانانه و ترانه‌ی ۱۵ ساله را قهرمان فمنیست می‌داند. قصه‌ای که یک دختر نوجوان تصمیم می‌گیرد شناسنامه فرزندش عنوان پدر نداشته باشد. جنس حرف‌های علیدوستی از جنس همان حرف‌های مصی علی‌نژاد است: «حجابم را برداشتم و آبروی پدرم را بردم. در روستا طلاق گرفتم و یک بار دیگر آبروی پدرم را بردم. قبل از ازدواج حامله شدم و آبروی فامیلم را بردم».

بذری که علیدوستی برای کاشتن آن تلاش کرده و می‌کند، امروز در غرب تبدیل به درخت تنومندی شده که میوه‌‌ی آن بحران «Teenage pregnancy» یا بارداری دختران ۱۵ ساله‌ی غربی در مدارس مختلط است. دختران نوجوانی که باید بار بزرگ کردن فرزندان پدرنشناس را به دوش بکشند. بحرانی که راهکار دولت انگلستان برای آن، تأسیس شیرخوارگاه در کنار مدارس مختلط است تا دختر نوجوان بتواند هم درس بخواند و هم به فرزندش شیر دهد. آرزوی ترانه علیدوستی برای زندگی ایران، زندگی دختران غربی است.

غایت تلاش‌های علیدوستی را مقاله‌ی دانشگاه منچستر روایت می‌کند که از ۵۱.۳ درصد متولدین انگلستان و ولز پرده برمی‌دارد که تک والدی‌اند و از دختران بدون همسر متولد شده‌اند. بحرانی که از «Teenage pregnancy» شروع شده و امروز به بحران جدید «Stepfather» یا پدرخوانده رسیده است. مادران جوانی که در نهایت وارد رابطه موقت با مردانی می‌شوند که حاضر نیستند آنها را به همسری دائم بپذیرند و پای پدرخوانده را به زندگی دختر پدرنشناسشان باز می‌کنند.

پدرخوانده‌هایی که بعضا به این دخترکان نوجوان تجاوز می‌کنند و مادرانی که از ترس ترک‌شدن سکوت می‌کنند. علیدوستی از باورهای فمنیستی‌اش می‌گوید که در تمام نقش‌هایش وجود داشته و به این خاصیت می‌بالد. به سکانس فیلم «کتمان» مباهات می‌کند که می‌گوید: «من صبح که از خواب پا میشم دلم نمی‌خواد کسی باشه که باهام حرف بزنه. می‌خوام از خونه که می‌رم بیرون کسی منتظرم نباشه برگردم.» اما یک تناقض عجیب از دل حرف‌هایش در همین مستند بیرون می‌زند وقتی زمان دستگیر شدنش به دخترش می‌گوید منتظرم باش، برمی‌گردم.

او یا به دروغ به این سکانس‌ها افتخار می‌کند یا جلوی لنز دوربین بی‌بی‌سی دروغ می‌گوید. او بر خلاف ادعای پیش‌رو بودن، اما متحجر است؛ با ادا و اطوارهای نخ‌نما تلاش می‌کند خودش را یک فمنیسم تمام عیار جلوه دهد و به سنت‌شکن بودنش ببالد در حالی‌که دختران جوان غربی، از افکار فمنیستی دلزده‌اند و هشتک tradewife یا همسر سنتی را ترند می‌کنند.

افتخار علیدوستی به کشف حجاب و عبور از یک هنجار شرعی و قانونی، آن هم در مقابل دوربین بی‌بی‌سی خیلی دقیق نسبت او و استعمار انگلستان را بر ملا می‌کند. حافظه‌ی تاریخی ایران می‌گوید یکی از مهمترین نقاط عطف تاریخ ایران علیه قدرت و نفوذ استعمار غربی، قیام تحریم تنباکو است که در اثر آن هیمنه‌ی بریتانیا با حکم آیه‌الله میرزا حسن شیرازی شکست و انگلستان تحقیر شد.

در این میان انیس‌الدوله سوگلی ناصرالدین شاه با حمایت از مرجعیت دینی و فتوای میرزا با قدرت نرم زنانه، نهضت را در داخل قصر پیگیری کرد و در نهایت منجر به فسخ قرارداد استعماری انگلستان شد. قریب به نیم قرن بعد که بی‌غیرتی قانونی و کشف حجاب اجباری شد، یکی از کارشناسان استعماری لندن با اشاره به انیس‌الدوله و داغی که با حمایتش از حکم تحریم تنباکو بر دل منطق استعماری انگلیس گذاشته بود گفت: «ما با اجراي اين سياست کشف حجاب در ايران نطفه‌ی آن ‌گونه رويدادها (حمايت ملکه دربار قاجار از فتواي مرجع تشيع) را خشک کرديم و براي هميشه از تکرار آن جلوگيري نموديم.»

سکانس پایانی مستند و شنای ترانه با بدن برهنه در استخر، غایت ناجنبش زن زندگی آزادی را که پیش از این منکرش بودند به عریانی به تصویر می‌کشد.

کلام آخر اینکه «آلاء صلاح» دختری که روزگاری برای دختران سودان از کشف حجاب خواند، امروز مقیم انگلستان است و دانشجوی معماری دانشگاه سالفورد، در حالی‌که مردم سودان در آتش جنگ داخلی و تجاوزکشورهای استعماری می‌سوزند.

مریم اردویی