تحقیر زنان در فضای مجازی توسط مردان

این روزها تعداد مردانی که روسری سر می‌کنند، آرایش زنانه می‌کنند و می‌رقصند و آواز می‌خوانند، در شبکه‌های اجتماعی و برخی محصولات فرهنگی رو به افزایش است. در‌این‌باره منتقدان هنری و حتی جامعه‌شناسان اعتراض کرده‌اند‌.

فردین علیخواه‌، جامعه‌شناس، در مطلبی به این پدیده‌ نوشته است‌: «‌معمولا در جشن‌های جامعه سنتی ایران نظیر عروسی‌ها، برخی مردان لباس زنانه می‌پوشیدند و با تقلید یا نمایش رفتار و گفتار زنان سعی می‌کردند موقعیتی کمیک ایجاد کنند تا دیگرانی که غالبا مرد بودند، بخندند. در این موقعیت‌ها، آنان بیشتر با ادا و اطوار دیگران را می‌خنداندند و کمتر با قِر و غَمزه سخنی می‌گفتند. مردان می‌خواستند مردان را بخندانند ولی برای این کار لباس زنانه می‌پوشیدند! در برخی اجتماعات، فردی که این‌چنین رفتار می‌کرد صورت خود را نیز می‌پوشاند تا مبادا پس از مراسم، همچنان سوژه خنده باشد یا حتی‌ هدف انگ‌زنی بلندمدت اجتماع قرار گیرد. هنوز هم در برخی استان‌های کشورمان این رفتار‌ها شایع است‌». او سپس به ویدئویی که طی روزهای گذشته از یک مرکز ترک اعتیاد در فضای مجازی منتشر و واکنش‌برانگیز شده است‌، اشاره کرد‌.

این جامعه‌شناس در ادامه گفت: «‌در این نوشته کوتاه قصد ندارم به موضوع «زن‌پوشی‌» بپردازم، چر‌اکه بحث مفصلی است. مسئله این نوشته موضوع نوظهور دیگری است. آنچه تعجب مرا به‌عنوان یک پژوهشگر اجتماعی در یکی، دو سال گذشته برانگیخته، افزایش زنانه‌پوشیِ به‌اصطلاح «واینرها» و کمدین‌ها و تلاش برای جذب مخاطبان در رسانه‌ها و به‌طور خاص شبکه‌های اجتماعی نظیر اینستاگرام است. به‌طور مشخص، منظورم مردانی هستند که لباس زنانه می‌پوشند، آرایش غلیظ می‌کنند و تصویری گل‌درشت و مبالغه‌آمیز از موضوعی مرتبط با زنان در زندگی روزمره نظیر خرید، کارهای خانه، میهمانی و…‌ به تصویر می‌کشند. مشاهدات منظمی که دارم بیانگر افزایش روزافزون چنین ویدئو‌هایی در  فضای مجازی  است‌».

او در ادامه گمانه‌های خود درباره ازدیاد این روند را چنین دسته‌بندی کرد و نوشت‌:

۱- توسل به هر راه‌ و روشی برای جذب فالوور (دنبال‌کننده) در شبکه‌های اجتماعی

۲- جذابیت احتمالی تضاد موجود در تصویر برای مخاطب یعنی مردی که زن‌پوش است و مانند زنان رفتار می‌کند.

۳- قدرت‌گرفتن زنان در جامعه و استقبال بخشی از مردان از چنین ویدئو‌هایی که به شکلی مستقیم یا غیرمستقیم زنان را تحقیر و کوچک می‌کند.

۴- وجود سنت تحقیر و تمسخر زنان و زنانگی در جای‌جای زندگی روزمره ایرانی که به اشکال مختلف در‌ حال بازتولید است.

۵- فقدان سواد رسانه‌ای تولیدکنندگان محتوا در شبکه‌های اجتماعی و به‌طور خاص فقدان آشنایی با نشانه‌شناسی تصویر

۶- کم‌آوردن سوژه برای تداوم تولید محتوا و هراس از دست دادن فالوور.

او در بخش دیگری از مطلبش در صفحه‌ شخصی خود نوشت: با پدیده «زنانه پوشی» به‌ویژه در عرصه رسانه و سرگرمی در سایر کشور‌ها آشنایی نسبی دارم و تاکنون منابع مختلفی را مرور کرده‌ام. به گمانم هر پدیده را باید در زمینه تاریخی و اجتماعی خاص خودش بررسی کرد، در نظر گرفت و درباره آن به قضاوت نشست. وضعیت زنان در کشورهای توسعه‌یافته لزوما مانند ایران نیست و به همین دلیل زنانه‌پوشی در عرصه هنر و سرگرمی آنان و اثرگذاری‌اش بر مخاطب نیازمند توجه و تحلیل متفاوتی است.

 محتوایی که این روز‌ها در‌خصوص زنانه‌پوشی در پلتفرمی نظیر اینستاگرام می‌بینیم، در اغلب موارد تحقیرآمیز و تمسخرآمیز است و در‌ نهایت حاصل آن بازتولید کلیشه‌های سنتی نسبت به زنان است و این امر بی‌تردید گامی به جلو محسوب نمی‌شود. افزون بر این، در جامعه‌ای که نهاد‌های مختلف اجتماعی به اشکال گوناگون راه پیشرفت زنان را ناهموار می‌کنند، تولید چنین محتواهایی (بدون دقت‌ها و ملاحظات اجتماعی) منصفانه نیست‌».

این جامعه‌شناس از مخاطبان در شبکه‌های اجتماعی خواسته است‌‌ «‌در تمسخر و تحقیر زنان این سرزمین، حداقل شما با نهادهای اجتماعی همدست نشوید‌». او سخن خود را با یادآوری این نکته پایان داده است: «کاربران شبکه‌های اجتماعی! «توجه» شما در عصر کنونی کالایی باارزش است. آن را در فضای مجازی  ارزان  به هر‌کسی نفروشید‌»

شرق