نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
موتورسواری زنان غیرقانونی نیست و قانونی وجود ندارد که در آن به صراحت گفته شده باشد که زنان حق موتورسواری ندارند، اما طبق تبصره ماده ۲۰ «قانون رسیدگی به مجازات رانندگی»، صدور گواهینامه رانندگی موتورسیکلت برای مردان برعهده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران است و همین نام بردن از واژه مردان باعث شده تا نیروی انتظامی گواهینامه موتور را برای زنان صادر نکند.
این خلأ قانونی برای زنان خطرات مالی و جانی هم به دنبال دارد، چراکه آنها نمیتوانند از آموزش استاندارد بهرهمند شوند و اگر موتور به نام فرد باشد، نمیتواند از بیمه شخص ثالث نیز استفاده کند.
با این حال زنان همانطور که محدودیتهای قانونی دیگر را به نحوی تغییر دادهاند، بهعنوان مثال با لباس و چهره مردانه درهای ورزشگاه را به روی خود باز کردند، در این حوزه هم توانستهاند راهحلهای خود را پیدا کنند. به نظر میرسد تعداد زنان موتورسوار در شهرهای بزرگ در مقایسه با گذشته افزایش پیدا کرده است. گفتوگو با چند زن موتورسوار نشان میدهد که در سالهای اخیر واکنشهای مثبت بیشتری نسبت به موتورسواری زنان دریافت شده است، هرچند آنها با برخی از آزارهای جنسیتی هم مواجه شدهاند.
«بهار» که در اصفهان زندگی میکند، تقریبا دو سال است که موتورسواری را شروع کرده است. البته از هشت سال پیش آرزوی این کار را داشته، با این حال چون قبلا یک بار به دلیل دوچرخهسواری دستگیر شده بود، خانواده مخالف موتورسواری او بودند.
اما او پس از حوادث سال ۱۴۰۱ تصمیم جدیدی گرفت: «بعد از اون زمان تصمیم گرفتم موتورسواری رو امتحان کنم، اما با رعایت حجاب؛ چون فکر میکنم در حال فرهنگسازی در مورد موتورسواری زنان هستم و بهتره بهانه به دست کسی ندم. روزهای اول مردم خیلی تعجب میکردن و حتی یک بار مردی که در ماشین نشسته بود، با صدای بلند استغفرالله میگفت. بعضی مردها هم متلکهای تکراری میگن؛ مثل خانم برو بشین پشت لباسشویی و اجاق گاز.»
او ادامه میدهد: «مورد دیگهای که چندین بار در شب برام اتفاق افتاده اینه که بعضی مردها با ماشین جلوی موتور میپیچن تا تعادل من به هم بخوره. اما مردانی هم هستن که از موتورسواری زنان استقبال میکنن، مثلا با ماشین کنارم میآن و تشویقم میکنن. یک بار هم وقتی مردی دید که نمیتونم موتور رو روی جک بیارم، به کمکم اومد یا زمانهایی که هوا بارونی بوده، بارها مردها بهم هشدار دادن که بیشتر مراقب باشم. زنان دیگر هم خیلی از موتورسواری زنان استقبال میکنن و همیشه تشویقم کردن.»
او همچنین علیرغم اینکه با ترس و نگرانی از جلوی پلیس عبور کرده، در دو سال گذشته ممانعتی از سمت پلیس ندیده است. بهار در ادامه میگوید که از زمانی که سوار موتور شده، با یک سوال بیپاسخ مواجه شده است: «هنوز نمیدونم چرا این همه سال از یک علاقه ساده محروم شدیم؟ در حالی که ممنوعیتی برای نشستن روی موتور به عنوان نفر دوم وجود نداره. هنوز هم جوابی برای این سوال ندارم.»
«رها» هم بسیار به موتورسواری علاقه دارد و معمولا در تهران با موتور رفتوآمد میکند: «من تا حالا برخورد بدی ندیدم. خیلی کم پیش میاد مثلا کسی با سرعت از کنارم رد شه که تعادلم رو از دست بدم. اما مردم همیشه تعجب میکنن و تشویقم میکنن و برام دست میزنن. حتی یک بار پلیس نیرو انتظامی بهم لایک نشون داد. توی خیابونها ماشینها همیشه بهم راه میدن و مراقبم هستن. چند روز پیش یک راننده اتوبوس که متوجه حضور پلیس در خیابان شده بود، از آینه دست تکون داد و اشاره کرد که سمت دیگر پلیس هست. من هم پشت اتوبوس قایم شدم، اما یک جا مجبور شدم بپیچم که سرباز من رو دید و بهم لایک نشون داد.»
او ادامه میدهد: «اما تا به حال با پلیس راهنمایی و رانندگی برخورد نکردم چون همیشه حواسم هست و ازشون فرار میکنم. متاسفانه بیشتر از اینکه نگران دزد باشم و یا حواسم به کنترل موتور باشه، مراقبم پلیس راهنمایی و رانندگی رو نبینم و همیشه نگران هستم. از طرف دیگه اگر تصادف کنم و کسی بهم بزنه در هر حال من مقصرم چون گواهینامه ندارم. الان شرایط اقتصادی طوری هست که هر کسی نمیتونه ماشین بخره و موتور برای مسافتهای کوتاه وسیله مناسبیه.»
«سوسن» هم یکی دیگر از زنانی است که گاهی سوار موتور برادرش میشود، اما چون نمیتواند گواهینامه یگیرد از خریدن موتور صرف نظر کرده است.
او حتی برای اخذ گواهینامه با وکیل هم صحبت کرده، اما متوجه شده است که شانسی برای این کار ندارد: «میدونم اگر موتور بخرم میخوام دائما ازش استفاده کنم، بخاطر همین ترجیح میدم فعلا گاهی از موتور برادرم استفاده کنم. تو این مدت هم معمولا واکنشهای خوبی از مردم گرفتم و خیلیها وقتی میبینن راننده موتور دختره میگن دمت گرم. اما بعضی مردها هم متلک میاندازن و معمولا میگن برو بشین پشت ماشین ظرفشویی. البته من سعی کردم این واکنشهای بد رو فراموش کنم، هرچند که هنوز هم برام درد داره.»
سیاستگذار موضوع موتورسواری زنان را رها کرده است
برای بررسی بیشتر این موضوع با یک جامعه شناس گفتوگو کردیم تا به این سوال پاسخ دهیم که چرا قانون در مورد موتورسواری زنان تغییرات جدید را اعمال نمیکند.
نفیسه آزاد معتقد است در تهران به دلیل مدیریت بسیار بد ترافیکی و روشهای ناکارآمد توسعه حمل و نقلی، به راحتی نمیتوانید با وسایل حمل و نقل عمومی در شهر رفتوآمد کنید. بسیاری از فضاهای شهری اصلا با حمل و نقل عمومی تناسب ندارند و ظرفیت حمل و نقل عمومی هم کفاف جابجایی این همه مسافر را نمیدهد. از سوی دیگر، تهران یک کلانشهر است و بهترین امکان جابجایی در آن ماشین شخصی یا تاکسی است.
اما زنان با دو چالش بزرگ مواجه هستند؛ اول اینکه امکان خرید خودرو برای زنان بسیار کمتر از مردان است، چراکه خرید خودرو در مقایسه با دوچرخه و موتور به پول بیشتری نیاز دارد. دوم اینکه از نظر ساختار کار جنسیتی، استفاده زنان از شهر بسیار متفاوت و متنوعتر از مردان است. زنان وظیفه مراقبت از کودک، حفظ سلامتی خانواده، خرید و حفظ ارتباطات را بر عهده دارند، در نتیجه عبور و مرور زنان در بعد مسافتهای متوسط در شهر بیشتر از مردان است.
از سوی دیگر به گفته او اساسا تهران شهروندان خود را به سمت استفاده از موتور سوق داده است و بسیاری از مردانی هم که ماشین دارند ترجیح میدهند به دلیل وارد شدن به محدوده طرح ترافیک، دور زدن ترافیک و رد شدن از چراغ قرمز از موتور استفاده کنند.
در نتیجه اینکه زنان استفاده از موتور را ترجیح میدهند، تا حد زیادی به دلیل شرایط شهری هم هست. وقتی هم که شرایط کاری را ایجاب میکند، آن اتفاق در جامعه رخ میدهد. همه زنانی هم که موتورسواری را انتخاب میکنند، الزاما نمیخواهند آگاهانه مبارزه کنند. با این وجود در اصل، شرایط عینی زندگی آنها را به این سمت سوق داده است.
آزاد ادامه میدهد: این موضوع جزو مسائل اساسی نیست که با قانونهای بالادستی تعارض داشته باشد. البته در همه جوامع هم نسبت به سرعت و مسافت عبور و مرور زنان در فضای عمومی مقامتهایی صورت گرفته و مثلا در گذشته در کشورهای غربی هم در برابر دوچرخهسواری زنان مقاومت شده است. اما این شکل از مقاومت در برابر به رسمیت شناختن تنظیمات قانونی، نشان میدهد که سیاستگذار جرات ندارد این قانون را تغییر دهد.
محدودیت موتورسواری، محدودیتی عجیب است، چراکه زنان میتوانند گواهینامه پایه یک بگیرند یا حتی پشت راکب موتور سوار شوند، اما خودشان نمیتوانند راننده باشند. در این شرایط سیاستگذار میتواند این موضوع را رها کند و گاهی هم مقاومت کند یا بیانیه دهد و جامعه هم مسیر خود را طی کند یا میتواند به راحتی این موضوع را قانونی کند، به زنان آموزش دهد و گواهینامه اعطا کند، اما به نظر میرسد سیاستگذاری در ایران راه اول را انتخاب کرده است.
خبر آنلاین
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت