نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
«سیما فردوسی» روانشناس بالینی در خصوص مشکلاتی که با طلاق والدین برای فرزندان شان به وجود میآید، میگوید: «ممکن است طلاق برای زوج هایی که توانایی حل مسائل زناشویی خود را ندارند، پایان یک ماجرا باشد، اما پایان همه ماجراها نیست. طلاق مسائل جدیدی را برای والدین و فرزندان طلاق به وجود میآورد. بچه های […]
«سیما فردوسی» روانشناس بالینی در خصوص مشکلاتی که با طلاق والدین برای فرزندان شان به وجود میآید، میگوید: «ممکن است طلاق برای زوج هایی که توانایی حل مسائل زناشویی خود را ندارند، پایان یک ماجرا باشد، اما پایان همه ماجراها نیست. طلاق مسائل جدیدی را برای والدین و فرزندان طلاق به وجود میآورد. بچه های طلاق ناراحتی های بسیاری را تحمل میکنند و هیچ کودکی دوست ندارد که والدینش از یکدیگر جدا شوند.
مطالعات زیادی در این زمینه انجام شده است. نتایج این تحقیقات نشان میدهد که فرزندان طلاق حتی تصور میکنند ممکن است علت طلاق والدینشان باشند. احساس گناه میکنند که چرا نتوانسته اند کاری انجام دهند که والدینشان از هم جدا نشوند».
دکتر فردوسی: «استرسهایی که به دلیل طلاق والدین به بچه ها منتقل میشود، به مراتب بیشتر از زمانی است که پدر یا مادر فوت میکنند. چراکه فوت یک استرس ناگهانی بزرگ است که کودک را تحت تاثیر قرار میدهد، اما پس از فوت بچهها معمولا به سازگاری میرسند و خودشان را با فقدان آن فرد سازگار میکنند. با این وجود در طلاق کشمکشها، اختلافات، استرسها و برخورد ها به طور مستمر وجود دارد.
کودک پس از طلاق مجبور است با یکی از والدین زندگی کند. این بچه دائما نگران است که اگر پدر یا مادر یا شخصی که از او مراقبت میکند، برایش اتفاقی رخ دهد، او چیکار کند. در اغلب موارد اینکه کودک پس از جدایی والدینش با چه کسی زندگی کند، بر عهده دادگاه است. تا زمانی که بچه به سن رشد نرسیده است حق انتخاب ندارد، بنابراین حتی این موضوع بر سرنوشت کودک تاثیرگذار است. حتی بعضی از والدین هستند که به دلایل مختلف اعم از مالی و غیر مالی حضانت فرزندشان را قبول نمیکنند، در حالی که خود بچه دوست دارد با آن فرد زندگی کند».
طلاق فارغ از تاثیرات تلخی که بر زن و مرد میگذارد، آثار جبران ناپذیری برای کودکان به دنبال دارد. فرزندان طلاق از گفتن اینکه پدر و مادرشان از یکدیگر جدا شدند شرم دارند. به گفته روانشناسان کودکان طلاق گاهی تصور میکنند خطایی نابخشودنی از آن ها سر زده و به همین دلیل والدینشان آن ها را ترک کرده اند.
«فرزندان طلاق به این دلیل که تنها هستند، اضطراب و نگرانی زیادی را تحمل میکنند. این مساله باعث میشود که رنج و ناراحتی زیادی را تجربه کنند».
«فرزندان طلاق میترسند، چراکه احساس میکنند کسی از آن ها حمایت نمیکند و در آنها کمبودی وجود دارد. وقتی به هم سن و سالان خود نگاه میکنند و آن ها را با خودشان مقایسه میکنند، دلسرد میشوند».
«فرزندان طلاق پیوسته نگران هستند که هیچ کس نفهمد والدین آن ها از یکدیگر جدا شده اند تا بقیه با دید منفی به آن ها نگاه نکنند و مورد تمسخر دیگران قرار نگیرند».
«این فرزندان بیشتر از سایر افراد ناامیدی را تجربه میکنند».
«فرزندان طلاق از آینده نامشخص خود احساس ترس میکنند. از این جهت گفتیم که طلاق پایان ماجرا نیست که مُهر «بچه طلاق» تا مدت ها بر پیشانی این افراد میماند. این فرد بعدها که بزرگ شد، میخواهد ازدواج کند و از اینکه بشنود همسر آیندهاش به او بی احترامی میکند، اِبا دارد».
«این فرزندان به دلیل فقدان یکی از والدینشان کمبودهای عاطفی زیادی دارند. به هر حال این افراد تا آخر عمر از نعمت وجود پدر و مادر در کنار یکدیگر محروم هستند و همین موضوع تاثیر بدی بر آن ها میگذارد».
«این مسائل به قدری برای فرزندان طلاق رنج آور است که دچار افسردگی میشوند. برخی از آن ها هم به پرخاشگری روی میآورند».
همچنین برخی از روانشناسان بر این باورند که ممکن است فرزندان طلاق از والدین خود الگو برداری غلط کنند. به این معنا که از مهارت های سازگاری، تصمیم گیری و حل مسئله برخوردار نیستند و وقتی مشکلی در زندگی شان به وجود میآید، به سرعت عقب نشینی میکنند. احتمال دارد که این افراد وقتی ازدواج کردند در زندگی مشترک خود شکست بخورند، یا برای ادامه تحصیل پشتکار لازم را نداشته باشند و یا نتوانند به درستی در زندگی تصمیم بگیرند.
دکتر فردوسی میگوید: «اضطراب به میزان بالا در این فرزندان بسیار دیده میشود. برخی اوقات سطح استرس به اندازه ای بالا است که اولیای مدرسه که از وضعیت کودک اطلاع دارند و میبینند که او سطح استرس بالایی دارد، توصیه میکنند که پدر یا مادر حتما برای درمان او را پیش مشاور ببرند.
البته میزان این تاثیرات در هر فرد متفاوت است. این موضوع به محیطی که کودک در آن بزرگ شده و اکنون زندگی میکند، بستگی دارد. اطرافیان در کم یا زیاد کردن این احساسات نقش زیادی ایفا میکنند. پدر و مادر باید در وهله اول با فرزندشان در مورد احساسات و کمبودهایش صحبت کنند. اگر مشاهده میکنند که کودک تمایلی به بازگو کردن احساسات خود با آنها ندارد، برای حل این مشکل حتما به روانشناس مراجعه کنند. البته در مدارس مشاورهایی حضور دارند اما این بچه به مشاوران بسیار ماهری نیاز دارد که در این زمینه تجربه داشته باشند».
این فرزندان علاوه بر کمبودهایی که در نبود یکی از والدین یا هر دوی آن ها با آن مواجه میشوند، با انواع و اقسام استرس ها، رنج ها و تفکراتی که در بالا به آن ها اشار شد مقابله میکنند. این بچه ها به قدر کافی در سرنوشت شان تاثیرگذار نیستند و به همین دلیل بیش از دیگران به توجه و مشاوره نیاز دارند.
فارس
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت