تاثیر رفتار پدرانی که از دخترانشان غیبت عاطفی دارند

هنگامی که زن از خواب بیدار شد، متوجه شد که این مرد بسیار شبیه پدرش بوده است؛ یعنی کسی که هرگز به دیگر اعضای خانواده فکر نمی‌کرده و چیزی را به آنها نمی‌بخشیده و تنها به خودش اهمیت می‌داده است. بعد از دیدن این خواب، این زن ترجیح داد که خود را «بی پدر» بنامد.

خوابی که او دیده بود، تنهایی، احساس غربت و پریشانی دخترانی را که چنین پدرانی دارند، به خوبی نشان می‌دهد. پدرانی که نمی‌توانند با آنها  دوست باشند.

این رویا، بار دیگر آنچه در روانشناسی تحلیلی یونگ با عنوان «عقده پدر منفی» نامیده می‌شود را مورد توجه قرار می‌دهد.

همچنین آن زن به یاد آورد که چگونه همیشه تلاش می‌کرده با سرکوب انرژی‌هایش، نادیده گرفتن‌هایش و ناراحتی‌اش کنار بیاید، یعنی همان کاری که پدرش از او می‌خواست.

او متوجه شد که اگر همچنان به این رفتارهای ناخودآگاه علیه خودش ادامه دهد، از بین می‌رود.

طبق خوابی که دیده بود، کل این خانه به شوهر دوستش تعلق داشت. تجلی آن برای زندگی واقعی این زن، همان تحمیل‌های رفتاری پدرش بود که سبب شده بود حرف‌هایش هیچوقت کاملا شنیده نشود، رها شود و همیشه احساس ضعف و بی‌اعتمادی کند.

از نظر روانشناسی، او از بسیاری جهات همان ویژگی‌هایی را دارد که در روانشناسی یونگی puella نامیده می‌شود، که به معنای دختر جوانی است که در موضوع عاملیتِ بر خود، توانایی کمی دارد.

طبق روانشناسی یونگ، افراد دارای چنین پدرانی به درمان نیاز دارند. برای درمان نیز ابتدا روی اتفاقات گذشته و آنچه سرکوب شده تمرکز می‌کنند و اینکه این زن در حال حاضر به چه چیزی نیاز دارد و اینکه از کجا آموخته است که باید درمانده باشد.

این روش درمانی به ترمیم آسیب‌های شخصیتی کمک خواهد کرد.

چنین وضعیتی از «بی پدری» در جوامع امروزی رواج زیادی دارد. گاه پدران واقعا و به طور فیزیکی خانواده، همسر و فرزندان‌شان را رها می‌کنند و گاه تنها از نظر عاطفی غایب هستند و در کار خود غرق شده‌اند. در این حالت اگرچه هیچ علاقه‌ای از خود نشان نمی‌دهند، اما رفتار دیکتاتورمآبانۀ خود را برای حفظ کنترلشان بر دیگران حفظ می‌کنند.

هنگامی که دختری در چنین وضعیت «بی پدری» قرار می‌گیرد، به جستجوی او و احساسات سرکوب شدۀ خودش در جاهای دیگری می‌پردازد و روش‌هایی را انتخاب می‌کند که گاه آسیب‌رسان هستند.

یورو نیوز