برنامه‌های یوتیوب از جنجال و نفرت تغذیه می‌کنند

در دنیای پرهیاهوی شبکه‌های اجتماعی، عبارت «گیلتی پلژر» (لذت گناه‌آلود) به‌خوبی توصیف‌کننده وضعیت بسیاری از کاربرانی است که به‌رغم احساس شرم یا گناه، به تماشای محتوای زرد و جنجالی گرایش پیدا می‌کنند.

این محتواها که عمدتاً در قالب برنامه‌های موسوم به «رئالیتی‌شو» تولید می‌شوند، با سوختِ جنجال و درگیری‌های سطحی، نه تنها مخاطبان میلیونی یوتیوب به دست می‌آورند، بلکه چرخه اقتصادی پرسودی را برای سازندگانشان ایجاد می‌کنند.

چرا جذب محتوای زرد می‌شویم؟

۱. غریزه بقا و هیجان: مغز انسان به طور ذاتی به تنش و درگیری واکنش سریع‌تری نشان می‌دهد. محتوای زرد این غریزه را با ارائه «هیجان بدون خطر» تحریک می‌کند؛ تماشاگر بدون آنکه خود را در معرض آسیب ببیند، هیجان را تجربه می‌کند.

۲. هضم آسان محتوا: در دنیای پر مشغله امروز، محتوای زرد نیاز به تمرکز یا تحلیل ندارد و به نوعی استراحت مغزی محسوب می‌شود.

۳. تخلیه روانی جمعی: تماشای دعوا و درگیری به بینندگان اجازه می‌دهد بدون پیامد، قضاوت کنند، خشمگین شوند یا طرفداری کنند و احساس تعلق به یک جمع بزرگ را تجربه نمایند.

فرمول ساده دیده شدن: دعوا با چاشنی جنجال

برنامه‌هایی مانند «عشق ابدی» (نسخه فارسی «جزیره عجب») یا «زن روز» با طراحی دقیق، شرکت‌کنندگان را نه بر اساس مهارت، بلکه بر اساس پتانسیل درگیری انتخاب می‌کنند. یک بحث ساده حول موضوعی پیش‌پاافتاده (مانند دمپایی یابند لباس) به سرعت به یک دعوای تمام‌عیار تبدیل می‌شود که با وایرال شدن در شبکه‌های اجتماعی، خوراک چند هفته‌ای سازندگان را تأمین می‌کند. برای شرکت‌کنندگان نیز «دیده شدن» حتی با هزینه منفور شدن، ارزشمند است.

اقتصاد پرسود جنجال در پلتفرم‌ها

در پلتفرم‌هایی مانند یوتیوب و اینستاگرام، «اقتصاد توجه» حاکم است: هر ثانیه تماشا برابر با درآمد است. جنجال و درگیری، مخاطب را نگه می‌دارد و بازدید را افزایش می‌دهد. الگوریتم‌ها نیز به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که محتوای پرتنش را بیشتر ترویج می‌کنند. به‌عنوان‌مثال، یک قسمت آرام و مؤدبانه بازدید کمی دریافت می‌کند، اما به‌محض فریاد یا گریه یکی از شرکت‌کنندگان، نمودار بازدیدها اوج می‌گیرد. سازندگان برای تضمین بازگشت سرمایه، در هر فصل «صحنه‌های طلایی» از گیس کشی و حاشیه‌سازی خلق می‌کنند.

چرخه پول‌ساز خودتخریبی

جالب اینجاست که هرچه محتوا زردتر و سطحی‌تر شود، وفاداری تماشاگران افزایش می‌یابد. حتی اگر مخاطبان از سطحی بودن محتوا شکایت کنند، کنجکاوی و لذت پنهان («گیلتی پلژر») آن‌ها را به تماشای قسمت بعدی ترغیب می‌کند. سازندگان نیز با شناخت این رفتار، به طور مداوم سطح جنجال را بالا می‌برند یا با عذرخواهی‌های نمایشی، خود را در کانون توجه نگه می‌دارند. این چرخه، اگرچه ظاهراً خود ویرانگر به نظر می‌رسد، اما در عمل پایدارترین شکل بقا در اقتصاد توجه است.

نقش مخاطبان در تداوم چرخه

مخاطبان با وجود انتقاد از محتوای زرد، با کلیک، کامنت و تماشای مداوم، سوخت این چرخه را تأمین می‌کنند. وقتی زیر یک ویدئو می‌نویسیم «چه سطحی!» اما قسمت بعد را نیز تماشا می‌کنیم، در واقع به سازندگان می‌گوییم که این محتوا برایمان جذاب است. این رفتار دوگانه، اقتصاد جنجال را زنده نگه می‌دارد.