نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
معاون بهداشت وزارت بهداشت در اظهارنظری بیان کرده که: «پزشکیسازی موضوع جوانی جمعیت خطای راهبردی است و نباید فکر کنیم حوزه سلامت میتواند جمعیت را افزایش دهد، بلکه حوزه بهداشت و درمان میتواند باعث حفظ سلامت جمعیت شود.» این اعتراف اگرچه درست است؛ اما در حالی مطرح میشود که ستاد ملی جمعیت بهعنوان راهبر اصلی مسئله جمعیت در کشور از بدو تأسیس تاکنون سه دبیر را تجربه کرده که هر سه به دلیل تخصص پزشکیشان به این سمت منصوب شدهاند نه تخصص جمعیتی! تا جایی که حتی معاونان این ستاد نیز بعضاً از میان پزشکان انتخاب شدهاند.
یک اینهمانی نادرست
شاید ریشه پزشکی نگریستن به بحران جمعیت به سالهایی بازگردد که این وزارتخانه عامل و مجری اصلی رقمخوردن سقوط نرخ باروری در کشور بوده و حالا با تغییر جهت و رفتن به سمت سیاستهای افزایشی جمعیت، مجدداً این تصور غالب است که افزایش جمعیت به دست همان نهادی است که کاهش آن را رقمزده. درحالیکه اگرچه فصل مشترک سیاستهای کاهش باروری و افزایش باروری، موضوع «فرزندآوری» است اما هر دوی این سیاستها مسیری کاملاً مجزا و متفاوت را طی میکنند و علل و راهحلهای متفاوتی در مقایسه با یکدیگر دارند. علاوه بر این در همان سالهای اجرای سیاستهای کاهشی، آنچه این بحران را تداوم بخشید با وجود دسترسی آسان و گسترده به عقیمسازیهای دائمی و سقط و امثالهم، تغییر در ارزشها و نگرشها نسبت به مسئله ازدواج و خصوصاً فرزندآوری بود، یعنی در سالهای انتهایی اجرای سیاستهای کاهشی جمعیت، اگر همه سیستم بهداشتی یکسره برنامههای کاهشی خود را متوقف میکرد، این خود جامعه بود که بهناچار یا بهاختیار ازدواج در سنین بالا و فرزندآوری کم و دیرهنگام را انتخاب کرده بود. این به معنای چشمپوشی از عملکرد نادرست وزارت بهداشت در شکلگیری و تداوم بحران باروری نیست، بلکه بدان معناست که بحران وارد فازی شد که حل آن دیگر صرفاً با اصلاح عملکرد وزارت بهداشت میسر نبود و نیست.
چرا پزشکیسازی جمعیت غلط است؟
برای اینکه به این سؤال پاسخ دهیم که چرا پزشکیسازی مسئله جمعیت غلط است باید به این سؤال پاسخ دهیم که آیا امروز ریشههای بحران باروری در علل بهداشتی است که نهاد بهداشت و سلامت متولی اصلی امر باشد؟ آیا امروز مردم بهموقع ازدواج میکنند و بهموقع هم فرزندآوری دارند اما فرضاً به دلیل بالابودن مرگومیر مادر و کودک یا پایینبودن سطح بهداشت، این باروریها ختم به تولد نمیشود؟ واضح است که خیر! امروز مسئله اصلی «به تصمیم نرسیدن» زوجین برای فرزندآوری یا به تأخیرانداختن تصمیم است. این در حالی است که نقش وزارت بهداشت بعد از مرحله تصمیم زوجین به فرزندآوری، آغاز میشود نه قبل از آن! یعنی یک زوج ابتدا باید در ذهن خود قانع به فرزندآوری شوند و بعد برای آن اقدام کنند. درواقع نهتنها وزارت بهداشت، بلکه بسیاری از مشوقهای کنونی نیز ازآنجهت چندان مؤثر نیستند که نقشی در تصمیمسازی افراد برای فرزندآوری ندارند و رسالت آنها بعد از تصمیم زوجین آغاز میشود، حال آنکه رسیدن به نقطه تصمیم برای فرزندآوری، مشکل اصلی در حل بحران باروری است که دهها و صدها عامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و پزشکی در ارتباط با یکدیگر این تصمیم را در ذهن فرد شکل میدهند. فرایند «تصمیمگیری» خود قابلتجزیه به موارد گوناگون است: تصمیم برای ازدواج، تصمیم برای کوتاهکردن فاصله ازدواج تا فرزند اول، تصمیم برای فرزند دوم، تصمیم برای فرزند سوم و… در تمام این موارد وضعیت شاخصهای جمعیتی خوب نیست.
گواه این ادعا آمارهای موجود است: بر اساس پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان در سال ۱۴۰۲ که یکی از مهمترین پیمایشهای کشور در حوزه اجتماعی محسوب میشود میانگین فرزند دلخواه (باروری ایدئال) در حدود ۲٫۵ فرزند است. یعنی عموم مردم به صورت میانگین به داشتن ۲ تا ۳ فرزند (بر اساس سایر پیمایشهای دیگر) علاقه دارند، اما در عمل باروری کشور در همان سال ۱۴۰۲، ۱٫۵۴ فرزند بوده، یعنی وجود فاصلهای زیاد بین ایدئالهای جامعه و واقعیت جامعه. این فاصله بین ایدئال و واقعیت، چه چیز را نشان میدهد؟ این گزاره یعنی علیرغم میل به داشتن فرزند، تصمیمی برای فرزندآوری در حال حاضر وجود ندارد! پس مسئله اصلی رساندن زوجین به نقطه اخذ تصمیم به فرزندآوری است. همین مثال را میتوان درباره تصمیم به ازدواج نیز مطرح کرد؛ بر اساس پیمایش مذکور، در حدود ۴۷٫۴ درصد از پسران سن مناسب برای ازدواج را زیر ۲۵ سال میدانند. اما در عمل چه اتفاقی افتاده است؟ در عمل میانگین سن ازدواج درسال ۱۴۰۲ در مرتبه اول، برای مردان ۲۸٫۳ سال بوده است. این یعنی عواملی وجود دارند که مانع از تصمیم افراد برای تحقق ایدئالهایشان میشود.
حال باید پرسید آیا این عوامل از جنس بهداشت و سلامتند یا ریشه در عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دارند که علل پزشکی نیز یکی از آنها میتواند باشد اما قطعاً عامل اول نیست.
بحران تصمیم، نه بحران سلامت
از بین متغیرهایی که بر تصمیم افراد بر تعداد فرزند و زمان فرزندآوری اثرگذار است چند مورد آن متغیرهای مربوط به بهداشت و سلامت است؟ این گزاره بدان معنا نیست که شاخصهای بهداشتی هیچاثری در ازدواج و فرزندآوری ندارند، محدودیتهای باروری اعم از باروری اولیه و ثانویه یا نقش مسلم وزارت بهداشت در فرایندهای زایمان، تولد و مراقبتهای پس از تولد، همگی گواهی بر اهمیت این نهاد در مسئله فرزندآوری است؛ اما در اینجا لازم است میان «فرزندآوری سالم» و «اصل تصمیم به فرزندآوری» تمایز قائل شویم. هنگامی که درباره پدیدهای به نام بحران کاهش باروری صحبت میکنیم مسئله ما «اصل تصمیم به فرزندآوری» است که فرزندآوری سالم هم در ذیل آن تعریف میشود. جمهوری اسلامی ایران در زمینه مدیریت شاخصهای سلامت مادر و کودک یکی از موفقترین کشورها محسوب میشود. بر اساس آمار ارائهشده توسط بانک جهانی، نرخ مرگومیر مادران در سالهای اخیر از ۱۶۰ در ۱۰ هزار به ۱۶ در ۱۰ هزار کاهش چشمگیری یافته است. همچنین، نرخ مرگومیر نوزادان که پیش از انقلاب اسلامی بالغ بر ۱۴۵ در هزار بود، در سالهای اخیر به حدود ۱۰ در هزار و در برخی موارد کمتر از آن کاهش یافته است.
اگر در روزهای آغازین انقلاب وضعیت شاخصهای مربوط به سلامت مادر و کودک در بحران قرار داشت امروز با مدیریت باکفایت جمهوری اسلامی ایران این شاخصها هماکنون در وضعیت بسیار مناسبی قرار دارند. اما بااینحال بحران کاهش باروری امروز عوامل جمعیتی دیگری دارد که حل آن در مأموریت و رسالت و حتی ساختار وزارت بهداشت تعریف نشده، به طور مثال وزارت بهداشت چقدر میتواند در نگرش افراد برای ازدواج اثر بگذارد یا وزارت بهداشت چگونه میتواند قیمت بالای مسکن و اجارهبها را حل کند؟ اینها مثالهای ساده و ابتدایی بود و یقیناً بحران جمعیت بحرانی بهغایت پیچیده است.
در خاتمه باید اذعان داشت این نقد به شیوه مدیریت بحران جمعیت، زحمات ستاد ملی جمعیت، از بدو تأسیس تا کنون را نادیده نمیگیرد اما با وجود قانون جوانی جمعیت و وجود ساختارهای رسمی نظیر ستاد ملی جمعیت که ریاست آن نیز برعهده مسئول اجرایی کشور یعنی رئیسجمهور است این پرسش مطرح است که چرا همچنان نرخ باروری در ایران روند کاهشی دارد؟ به نظر میرسد آنچه امروز با آن مواجهیم سادهسازی بیش از حد از یک پدیده پیچیده جمعیتی است و غفلت یا نادیدهگرفتن نظرات تخصصی در این حوزه. این سادهانگاری و سادهسازی از انتخاب تخصصهای نابجا در راهبری بحران جمعیت تا تعریف برنامههای تشویقی در همه شئون خود را نشان داده است.
محمد سلیمی، پژوهشگر و دانشجوی دکترای جمعیتشناسی
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت