نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
در مسیر پرفراز و نشیب خدمت به خلق، گاه با چهرههایی روبرو میشویم که تعهدشان به حرفه، از یک شغل فراتر رفته و به یک رسالت مقدس بدل شده است. دکتر اعظم السادات هاشمی، فوق تخصص خون و آنکولوژی بیمارستان شهید صدوقی یزد، یکی از همین چهرههای درخشان است؛ بانویی که از رؤیای کودکیاش برای کمک به محرومان تا ایستادن در خط مقدم نبرد با سرطان در میان «فرشتگان کوچک»، داستان خدمت، عشق و نیت پاک را به تصویر میکشد.
ما امروز پای صحبتهای ایشان نشستهایم تا از شیرینیها و سختیهای راهاندازی مراکز حیاتی و تبدیل شدن یک مجله تخصصی به مرجع جهانی، شنیدنیهای ناگفتهای را استخراج کنیم.
زمزمهای از کودکی: پزشک شدن برای فرشتگان کوچک
علاقه دکتر هاشمی به پزشکی، یک شوق ناگهانی نبود؛ بلکه بذری بود که از کودکی کاشته شد: «از همان دوران دبستان، انشاهای من همیشه درباره پزشک شدن و خدمت به مردم محروم بود.» حمایت پدر و اهمیت دادن به تحصیل دختران، طبق توصیهی آیتالله راشد، این مسیر را هموار کرد.
لحظهی تاریخی انتخاب رشته تخصصی، نقطهی عطفی در زندگی ایشان رقم زد. او که جزو پنج درصد برتر بود، میان رشته اورژانس بزرگسالان و اورژانس کودکان مردد ماند. تصمیم نهایی، انتخابی از سر عشق بود: «تصمیم گرفتم به این فرشتگان کوچک خدمت کنم و تخصص کودکان را برگزیدم.»
نقطه عطف: تولد یک فوق تخصص در دل یک ضرورت
چه چیزی ایشان را به سمت رشته دشوار فوق تخصص خون و آنکولوژی سوق داد؟ مشاهدات تلخ دوران تحصیل، انگیزهی اصلی بود. بیماران مجبور بودند برای درمانهای تکمیلی به تهران سفر کنند، هزینههای سنگین اقامت و درمان، کمر خانوادهها را میشکست.
«نقطه عطف، شب درمانی بود؛ بیماری با کمخونی فانکونی در درمانگاه نشسته بود و پدرش میگفت باید کامیونمان را بفروشیم تا هزینه درمان فرزندم را بدهیم.» این صحنه، دکتر هاشمی را به سمت انتخاب مسیر سخت اما شیرین خون و سرطان هدایت کرد، با این نیت که بتواند در همین یزد، مرهمی بر دردهای این بیماران باشد.
تأسیس یمارستان: از رؤیا تا ساختمانی ۱۱۶ تخته
این تعهد، تنها به درمان محدود نشد. حدود ۱۷ سال پیش، با حمایت دانشگاه علوم پزشکی، طرحی برای ایجاد یک مرکز جامع آغاز شد. نتیجهی این تلاش مجدانه، تأسیس بیمارستان فوق تخصصی خون و آنکولوژی “میرزامحمد صادقیان و بانو” است.
این بنای پنج طبقه با زیربنایی بالغ بر هشت هزار و ۵۰۰ مترمربع، امروز با ۱۱۶ تخت، به قطب درمان نه تنها یزد، بلکه بیماران سراسر کشور تبدیل شده است. بخشهای حیاتی شامل غربالگری، درمانگاه، اتاق عمل سرپایی، بخشهای مراقبتهای ویژه، پیوند مغز و استخوان، و بخشهای مجزای اطفال و بزرگسالان، نشان از یک زیرساخت پژوهشی و درمانی کامل دارد.
مجلهای که کتابخانههای آمریکا را شگفتزده کرد
در کنار درمان، فعالیت پژوهشی نیز از ارکان اصلی این مرکز است. ایده تأسیس مجله تخصصی هماتولوژی و آنکولوژی کودکان زمانی شکل گرفت که مقاله ارسالی خود دکتر هاشمی، پس از سالها بررسی، با نظریاتی ارائه شد: «این انگیزه ایجاد شد که چرا ما نتوانیم خودمان مجلهای را منتشر کنیم؟»
سختیهای کار در ابتدا زیاد بود و امتیاز علمی مجله پایین بود، اما یک اتفاق غیرمنتظره رخ داد:
«شاید باورتان نشود، اولین سایتی که مجله ما را ایندکس کرد، کتابخانههای آمریکا بودند و به ما تبریک گفتند.»
دلیل این موفقیت سریع، تمرکز بینظیر بر یک حوزه کمکارشده بود؛ مجلات تخصصی که صرفاً بر خون و سرطان کودکان کار کنند، در سطح جهان کم بودند. امروز، با یاری خداوند و همکاری تیم، این مجله در هفتاد تا هشتاد سایت معتبر جهانی ایندکس شده و در هر شماره، مقالاتی از کشورهایی چون عراق، سوریه، ژاپن و چین دریافت میکند.
راز توازن: خانواده، اساسی برای رشد
در کنار این موفقیتهای علمی، زندگی شخصی ایشان نیز برای مخاطبان الهامبخش است. دکتر هاشمی در سال اول تخصص ازدواج کرده و شاهد نکتهای جالب است: «نمره تحصیلی من بعد از ازدواج حتی بالاتر هم رفت!» همسر ایشان، با انگیزه دادن و مطالعه مشترک، نقش یک نیروی محرکه را ایفا کردند.
ایشان بر خلاف تصور رایج، تشکیل خانواده را نه مانعی برای موفقیت، که اساس خوشبختی میداند: «من خوشبختی را در خانه نیز احساس میکنم… هرچه تعداد فرزند بیشتر باشد، کمک میکنند تا در رشد و مشکلات به هم یاری رسانند و این خود کمککننده روند رشد است.» ایشان با وجود رشد در محیطی آزاد، به دو فرزند دخترش نیز آزادی انتخاب میدهد، هرچند که مسیر درست را از دیدگاه ایمانیاش برایشان تبیین میکند.البته وقتی دخترش میگوید: «مامان، تو همش میگویی هرچه خدا بخواهد انجام میدهم!»، به او توضیح میدهد که این راه درست است، اما لازمهی جوانی تحقیق و بررسی است تا در نهایت به راه درست برسند.
فلسفه موفقیت: تسلیم همراه با بهترین تلاش
رمز موفقیت دکتر هاشمی در هر دو عرصه، در یک مفهوم عرفانی ریشه دارد:
«عرفان برای من به معنی تسلیم شدن در برابر ارادهی بیپایان خداوند است. ما باید نیت خیر خود را عملی کنیم، یعنی بهترین تلاش خود را به کار بگیریم، اما مابقی امور را باید به او سپرد و نظارهگر بود.»
این اعتقاد در کلامی قرآنی خلاصه میشود: «وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَى». او هر روز با شکرگزاری نعمت حیات بیدار میشود تا بتواند به تعهدی که نسبت به کودکان سرطانی دارد، وفادار بماند.
خبرگزاری صدا و سیما
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت