نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
آیتالله جواد حبیبی تبار در بخشی از درس خارج «فقه جنسیت» که در سال ۱۴۰۱ در مدرسه علمیه امام کاظم علیهالسلام برگزار شد، به تفاوت ملاکها در افراد ترنس پرداخت.
اخیراً نظری متفاوت درباره ملاکهای جنسیت در پدیده ترنس مطرح شده است. این نظریه بر این باور است که باید به پدیده ترنس از جنبه فیزیولوژیکی نگاه نکرد، بلکه باید از نظر روحی و روانی به آن پرداخته شود. طبق این دیدگاه، فرد ترنس خود را جنس مخالف میداند و این باور مبنای تعیین جنسیت او خواهد بود، نه ویژگیهای پزشکی مانند آلت تناسلی یا هورمونها؛ بنابراین، معیار تعیین جنسیت افراد ترنس، تمایلات فردی آنهاست، حتی اگر ظاهر جسمی آنها با این تمایلات همخوانی نداشته باشد.
اگر این وضعیت بهعنوان نوعی بیماری تلقی شود و فردی که ظاهرش با تمایلات درونیاش همخوانی ندارد، بیمار شناخته شود، این سؤال مطرح میشود که چرا بهجای درمان وضعیت روحی او، چندین عمل جراحی برای تطابق ظاهر او با پنداشتش انجام میشود؟ در پاسخ به این سؤال گفته میشود که اگر این وضعیت قابلدرمان بود، درمان آن اولویت داشت، اما بر اساس دانش کنونی، این وضعیت قابلدرمان نیست و تنها راه، انجام عمل جراحی و تغییر ظاهر فرد است. برخی پزشکان و روانپزشکان معتقدند که این بیماری قابلیت درمان دارد و با روشهایی مانند «شوکدرمانی» میتوان فرد را درمان کرد. همچنین، برخی از پزشکان طب سنتی نیز بر این باورند که راهکارهایی برای درمان این بیماری وجود دارد. اما ازآنجاکه این مباحث از حوزه تخصص نگارنده خارج است، بهتفصیل در این مورد نمیپردازیم.
اگر ملاک را عرف خاص بدانیم و این عرف، پدیده ترنس را نوعی بیماری تلقی کند، نباید اصل را بر ابقای بیماری قرار دهیم. بهعنوانمثال، اگر فردی تمایل به تبدیلشدن به حیوان داشته باشد و خود را انسان نپندارد، آیا میتوان تجویز کرد که او را بهخاطر عدم امکان درمان، به حیوان تبدیل کنیم؟ بهطورقطع، اصل اولی در بیماری، درمان فرد است، نه ابقای بیماری او.
بهتازگی، مرکز روانشناسی ایالات متحده آمریکا، پدیده تغییر جنسیت را بیماری ندانسته و ترنس را فردی بیمار نمیشناسد، بلکه آن را نوعی تمایل جنسی متفاوت میداند. بر اساس این دیدگاه، ممکن است ظاهر فردی مردانه باشد درحالیکه باطن او زنانه است. این یک امر طبیعی است و باید سایر افراد جنسیت جدیدی که فرد به آن ایمان دارد را به رسمیت بشناسند. این دیدگاه معتقد است که جنسیتی که فرد به آن اعتقاد دارد، همان جنسیت واقعی اوست و بنابراین نیازی به انجام عمل جراحی نیست تا ظاهر فرد با باطنش همخوانی داشته باشد.
به نظر میرسد عدم تلقی بیماری در پدیده ترنسکشوال صحیح نیست و بر اساس دانش پزشکی که عرف خاص در این مسئله محسوب میشود، عدم تطابق ظاهر و تمایلات درونی افراد نوعی عیب به شمار میرود. در مصاحبهای که نگارنده با برخی از این افراد انجام داده است، آنها اذعان کردهاند که علیرغم تغییر ظاهر با عمل جراحی، احساس لذت جنسی آنها از ناحیه اندام جنسی سابقشان است، نه از اندامی که برایشان ساخته شده است. این موضوع نشان میدهد که فرد همچنان بر حالت سابق خود باقیمانده و تغییر جنسیت او در واقع تنها تغییر ظاهر بوده است، نه تغییر حقیقت جنسیت.
جنسیت و عرف عام
در مورد داوری عرف نسبت به تغییر جنسیت، اگر از دید عرف مسامحی به مسئله نگاه کنیم، تغییر جنسیت رخداده و شخص از وضعیت سابق خود به جنسیت جدید منتقل شده است. زیرا عرف مسامحی صرف ظاهر زنانه (به این معنا که فرد لباس زنانه پوشیده و چهره زنانه دارد) را دلیل بر زن بودن میداند، حتی اگر وضعیت سابق شخص مرد بودن باشد. همچنین، صرف ظاهر مردانه را (به این معنا که فرد ریش و سبیل دارد و لباس مردانه پوشیده است) دلیل بر مرد بودن میداند. اما در مباحث پیشین بیان شد که ملاک عرف دقّی است، نه عرف مسامحی، زیرا تسامح در تطبیق موجب تجویز شده و مصادیق مجازی را حقیقی تلقی میکند، درحالیکه احکام شرعی تنها بر معنون حقیقی مترتب میشود.
به نظر میرسد داوری عرف دقّی با عرف تسامحی متفاوت است و عرف دقّی به صدق تغییر جنسیت حکم نمیدهد. اگر ملاکاتی وجود داشته باشد که با تحقق آن، حتی عرف دقّی نیز به تغییر جنسیت حکم کند، مانند قابلیت بچهدارشدن ذاتی در مردی که جنسیت خود را به زن تغییر میدهد، در این صورت عرف دقّی به تغییر جنسیت حکم میکند، اما چنین امری محقق نیست و عرف عام تصدیق نمیکند که جنسیت تغییر کرده است. بلکه حکم به سلب جنسیت پیشین و عدم تحقق جنسیت جدید میدهد.
شاهد عرفی این مطلب این است که اگر فردی به خواستگاری دختری برود و پس از ازدواج متوجه شود که او پسری بوده که تغییر جنسیت داده، آیا حاضر به ادامۀ ازدواج خواهد بود؟ در اکثر قریب بهاتفاق موارد، پاسخ منفی است، زیرا خواستگار طرف مقابل را حقیقتاً زن نمیداند تا با او ازدواج کند؛ بنابراین، به نظر میرسد تغییر جنسیتی که امروزه اتفاق میافتد، صرفاً تغییر جنسیت صوری است، نه تغییر جنسیت واقعی.
فقهای عظام در مورد تغییر جنسیت صوری میفرمایند که این عمل بهحکم اولیه، تنقیص و مصداق اضرار به نفس است و لذا جایز نمیباشد. برایناساس، حتی نظر فقهایی که حکم مسئله را به نحو قضیه حقیقیه بیان کردهاند، بطلان است و نمیتوان از آن اباحه برداشت کرد. زیرا فتوای آنان چنین است که اگر تغییر جنسیت رخ دهد، جایز است، درحالیکه آنچه در واقع به اسم تغییر جنسیت رخ میدهد، تغییر جنسیت صوری است و لذا جایز نخواهد بود.
فقه نظام
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت