تحلیل خبر؛

 امنیتی که وجود ندارد! وقتی غرب برای امنیت زنان به بن‌بست می‌رسد

به گزارش ABC؛ تحقیقات جدید نشان می‌دهد پاسخ پلیس به خشونت خانگی در بسیاری از موارد به جای کمک، موجب آسیب مضاعف به قربانیان می‌شود. بر اساس این گزارش، موارد متعددی از شناسایی نادرست قربانیان به عنوان مهاجم (به ویژه در میان زنان بومی و مهاجر)، کم‌اهمیت‌شماری خشونت، و همدستی ناخواسته با مهاجمان توسط پلیس گزارش شده است. همچنین اشاره شده که خطر زمانی وقتی بیشتر می‌شود که خود مأمور پلیس مهاجم باشد، زیرا از اقتدار و دسترسی خود برای ترساندن قربانی استفاده می‌کند.

خشونت خانگی؛ واقعیتی پنهان در جوامع غربی

از جمله اشکال رایج و البته پنهان خشونت علیه زنان، خشونت خانگی است. این نوع از خشونت به دلیل آنکه از جانب نزدیکترین اشخاص به زن، در خصوصی‌ترین حریم متعلق به آنان رخ می‌دهد بروز پر سر و صدایی ندارد. پلیس به عنوان اولین، در دسترس‌ترین و امن‌ترین پناه برای زنان قربانی خشونت خانگی در اذهان جای دارد.

این تصویر در غرب که قوانین جدی برای حمایت از زنان آسیب دیده از خشونت خانگی تدارک دیده شده است، قوی‌تر است. با این همه گزارشات خبری قابل توجهی حکایت از تغییر تصویر امن پلیس، به تصویر ناامن و غیر مطمئن برای زنان قربانی خشونت دارد.

بررسی‌ها نشانگر آن هستند که زنان بومی استرالیا و آمریکا به دلیل تفاوت نژادی و رنگ پوست با ساکنان مهاجر این دو کشور؛ با داغ ننگ «بزهکار» در پیش زمینه ذهنی پلیس این کشورها دیده می‌شوند. این نگاه به مهاجران آسیایی و آفریقایی‌تبار نیز می‌شود و آسیب ملموس آن را می‌توان در عدم حمایت پلیس از زنان رنگین‌پوست دانست.

به گزارش دفتر ملی حسابرسی انگلیس NAO نشان دهنده‌ی آمار رسمی خشونت علیه زنان و دختران در انگلیس است. این آمار اشکال مختلف خشونت علیه زنان اعم از خشونت خانگی و خشونت جنسی را به تفکیک سال‌های مختلف نمایش می‌دهد. گزارش  این دفتر نشان می‌دهد؛ نرخ وقوع خشونت خانگی علیه زنان از ۹.۲ درصد در سال ۲۰۲۱ به ۷.۴ درصد در سال ۲۰۲۴ کاهش یافته است، اما در مقابل، شیوع تعرض‌های جنسی از ۳.۴ درصد به ۴.۳ درصد افزایش یافته است.

تناقض گفتار و کردار غرب در حمایت از زنان

بحث خشونت علیه زنان، خصوصا خشونت خانگی در غرب به قدری جدی است که از جمله شعارهای سیاستمداران غربی در رقابت‌های انتخاباتی، دارابودن برنامه در جهت کاهش آمار خشونت علیه زنان است. برای مثال، دولت جدید انگلیس به رهبری کی‌یر استارمر وعده داده است که تا یک دهه آینده میزان خشونت علیه زنان را به نصف کاهش دهد. با این‌حال بسیاری در انگلستان بر این باور هستند که این وعده صرفا یک رویای شیرین است و امکان اجرایی‌شدن در مدت زمان کوتاه معهود را ندارد.

۲۵ آذر (۵ نوامبر) هرساله به عنوان روز مبارزه با خشونت علیه زنان گرامی داشته می‌شود اما علیرغم آن‌که ۲۵ سال از این نامگذاری جهانی می‌گذرد، بررسی‌ها نشان می‌دهند که تعیین این مناسبت نتوانسته است پیشرفتی در مسیر مبارزه و مقابله با بحران خشونت علیه زنان و دختران در جهان رقم بزند. علیرغم اهمیت مقابله با خشونت علیه زنان، شاهد آن هستیم که گزارشات خشونت های خانگی و جنسی توسط پلیس و مجریان قانون در غرب بی‌اهمیت تلقی می‌شود و گاه خود پلیس عامل خشونت علیه زنان محسوب می‌شود.

یکی از شاهراه‌هایی که غرب می‌بایست نسبت به حوزه زنان پاسخگو باشد بحث دامنه‌دار شدن خشونت علیه زنان و عدم مواجهه جدی با این مسئله است. غرب علیرغم آنکه آداب دینی چون «حجاب» و «پوشش اسلامی» را عناصر خشونت‌آمیز علیه زنان مسلمان عنوان می‌کند با کمال وقاحت نسبت به خشونت‌های خانگی و خشونت‌های جنسی، خشونت‌های سایبری و سایر اشکال خشونت علیه زنان برنامه‌ای کارآمد ارائه نمی‌کند.

نهایتِ فعالیت‌های سیاسیِ غرب در این زمینه، در وعده‌های رؤیایی و غیرقابل تحققِ انتخاباتی خلاصه می‌شود و در میدان رقابت‌های سیاسی رنگ می‌بازد. ما در مسئله‌ی زن، از غرب طلبکاریم. یکی از مهم‌ترین عرصه‌های این طلبکاری، موضوع خشونت علیه زنان است. حکمرانی انسان‌محورِ غرب، خود به‌نوعی بازتولیدکننده‌ی اشکال گوناگون خشونت علیه زنان به شمار می‌آید.

صغری عاشوری