اقامت یا اسارت؟ زندگی زنان مهاجر پشت درهای بسته

مهاجرت برای بسیاری از زنان به عنوان فرصتی برای آزادی، استقلال و دستیابی به امکانات جدید شناخته می‌شود. اما این مسیر روشن برای تعداد قابل توجهی از آن‌ها به بن‌بستی تاریک و پر از چالش‌های جدی منتهی می‌شود.

در چنین شرایطی، اقامت به جای اینکه ابزاری برای زندگی بهتر باشد، به وسیله‌ای برای کنترل و تهدید تبدیل می‌شود و خشونت نه تنها در روابط شخصی بلکه در زیرساخت‌های قانونی و بی‌توجهی نظام‌های قضایی کشور مقصد تقویت می‌شود.

خشونت خانگی و وابستگی به اقامت

یکی از خطرناک‌ترین اشکال خشونت خانگی در میان زنان مهاجر زمانی بروز می‌کند که وضعیت اقامت آن‌ها به شریک زندگی‌شان وابسته باشد. این وابستگی حقوقی به شریک متجاوز این فرصت را می‌دهد که از تهدید به اخراج و سلب حضانت فرزندان استفاده کند.

شهادت‌هایی از این وضعیت شامل موارد زیر است:

مریم، ۳۵ساله، ساکن اروپا: «وقتی تهدید به شکایت کردم، گفت: اقامتت دست منه. شکایت کنی، دیپورتت می‌کنم. هیچ راه فراری نداشتم.»

شادی، ۲۷ساله: «زبان بلد نبودم، پلیس هم وقتی با مرد می‌آمد، حرف منو نمی‌فهمید. احساس می‌کردم اصلاً وجود ندارم. برای کمک، حتی نمی‌دانستم کجا باید برم.»

عوامل مؤثر در خشونت علیه زنان مهاجر

  • وابستگی به اقامت همسر: در بسیاری از کشورها، وضعیت اقامت زنان به همسرانشان وابسته است. این وابستگی آن‌ها را در موقعیت آسیب‌پذیری قرار می‌دهد و توانایی پیگیری قانونی یا دسترسی به حمایت‌های حقوقی را محدود می‌کند.

  • فقدان حمایت کنسولی مؤثر: بسیاری از سفارتخانه‌ها و کنسولگری‌ها فاقد سیستم‌های حمایتی برای زنان مهاجر هستند و این موضوع موجب می‌شود که آن‌ها در کشور مقصد از حقوق و حمایت‌های لازم بی‌بهره بمانند.

  • تبعیض‌های چندلایه: زنان مهاجر معمولاً در معرض چندین نوع تبعیض قرار دارند که این مشکلات را برای آن‌هایی که مادران تنها یا از اقلیت‌های قومی هستند، تشدید می‌کند.

راهکارهای مقابله با خشونت علیه زنان مهاجر

  • برای رویارویی با این چالش‌ها، نیاز به یک رویکرد جامع و هماهنگ داریم که شامل مراحل زیر است:

  • آگاهی‌بخشی پیش از مهاجرت: زنان باید از خطرات ناشی از وابستگی به اقامت همسر آگاه شوند.

  • حمایت حقوقی و روانی: ایجاد دفاتر حقوقی در سفارتخانه‌ها برای ارائه مشاوره به زنان مهاجر.

  • دیپلماسی حمایتی: مذاکره با دولت‌های میزبان برای اعطای اقامت مستقل به قربانیان خشونت خانگی و تضمین حمایت‌های قضایی و اجتماعی.

  • ایجاد برنامه‌های بازتوانی: برای زنانی که مجبور به بازگشت به کشور خود می‌شوند، باید برنامه‌های حمایتی و اجتماعی فراهم شود.

نقش نهادهای مدنی و جامعه

در شرایطی که ساختارهای رسمی ناکارآمد هستند، نهادهای مدنی و جامعه مهاجر می‌توانند با ایجاد خانه‌های امن، آموزش داوطلبان محلی و شبکه‌سازی با سازمان‌های بین‌المللی نقش مؤثری ایفا کنند.

چشم‌انداز جهانی و تجربیات الهام‌بخش

کشورهایی مانند آلمان، بریتانیا و کانادا اقداماتی در راستای حمایت از زنان مهاجر انجام داده‌اند که می‌تواند الگویی برای دیگر کشورها باشد. با این حال، چالش‌های موجود باید مورد توجه قرار گیرد و تلاش‌های بیشتری برای بهبود وضعیت زنان مهاجر انجام شود.

خشونت علیه زنان مهاجر فقط یک مسئله حقوقی نیست، بلکه لایه‌های عمیق‌تری از رنج و فشار را در بر می‌گیرد؛ بنابراین، شکستن سکوت و ایجاد حمایت‌های مؤثر از سوی جامعه و نهادها ضروری است تا زنان مهاجر از دام خشونت‌های پنهان رها شوند و به استقلال و آزادی واقعی دست یابند.

شهرآرا