از مریم مقدس تا زنان امروز؛ وقتی پوشش، روایتی فراتر از یک قانون می‌شود

مرور تاریخی پوشش زنان در ادیان مختلف نشان می‌دهد حجاب ریشه‌ای عمیق در فطرت انسانی و شریعت‌های الهی دارد و محدود به اسلام نیست؛ موضوعی که پس از رنسانس، با تغییرات فرهنگی و هنری غرب، به چالشی جدی در بازنمایی دین و ارزش‌های مذهبی تبدیل شد.

بنا بر آنچه آمده ادیان در اصل پوشش اختلافی ندارند. حتی پیش از اسلام، دستورات محدودکننده بسیار بیشتری نسبت به اسلام وجود داشت و دین اسلام قوانین حجاب در سایر ادیان را تعدیل کرد. ساخت نمادها و مجسمه‌های نیمه‌عریان از حضرت مریم پس از رنسانس رخ داد و در واقع اقدامی در جهت تضعیف دین و شریعت بود.

بنابر روایت ابنا، حجاب به‌معنای عام آن، یعنی پوشاندن بدن، خواست درونی و فطری انسان‌هاست و در نهاد بشر قرار دارد؛ ازاین‌رو، در میان ملل متمدن و غیرمتمدن جهان رایج بوده است. تمام ادیان نیز به این نیاز فطری پاسخ داده و برای همه انسان‌ها، به‌ویژه زنان، حدود پوشش و حجاب را مقرر کرده‌اند (۱).

دین یهود، از قدیمی‌ترین ادیان صاحب شریعت، همواره قوانینی برای رعایت پاکدامنی و حجاب داشته است. بر اساس منابع تاریخی، نه‌تنها پوشش در میان زنان یهودی مرسوم بوده، بلکه در این زمینه افراط‌ها و سخت‌گیری‌هایی نیز وجود داشته است؛ به‌گونه‌ای که زن هنگام دعا نیز باید سر خود را می‌پوشاند. بر اساس تعالیم تلمود، عدم رعایت شرایط خاص برای حضور زن در اجتماع می‌توانست به بطلان ازدواج منجر شود. چنانچه زنی به نقض قانون یهود می‌پرداخت و بدون پوشش سر در میان مردم ظاهر می‌شد یا در خانه با صدای بلند صحبت می‌کرد، به‌گونه‌ای که همسایه صدای او را می‌شنید، مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه، او را طلاق دهد (۲).

مسیحیت، احکام شریعت دین یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداد، بلکه قوانین آن را استمرار بخشید و اهمیت رعایت عفت را با تأکید بیشتری مطرح ساخت. در شریعت یهود، تشکیل خانواده امری مقدس بود، درحالی‌که از دیدگاه مسیحیت، مجرد بودن امری مقدس شمرده می‌شد. در همین راستا، پاپ‌ها به زنان مسیحی دستور رعایت حجاب کامل و دوری از آرایش می‌دادند. همچنین لزوم سکوت، پرهیز از اختلاط و نگاه به نامحرم را از نظر دینی واجب و از وظایف مذهبی زنان می‌شمردند (۳).

بر این اساس، حجاب مطرح در یهودیت و مسیحیت، از حجاب اسلامی سخت‌تر و دشوارتر بوده است.

دین زرتشت، علاوه بر تأکید بر پوشش کامل زنان ایران باستان، پایه‌های عفاف زنان ایرانی را نیز مستحکم کرد. سفارش و تأکید موبدان آیین زرتشت به حفظ پوشش تعیین‌شده برای زنان، برگرفته از اصول اساسی کتاب آسمانی «گاتا» است. اصولی مانند حفظ امنیت اجتماعی ایجاب می‌کند پیروان این آیین، برای جلوگیری از سلب آزادی دیگران، پوشش و حجاب را رعایت کنند. نقاشی‌ها و تصاویر موجود نشان می‌دهد زرتشتیان در طول تاریخ پوشش کامل داشته‌اند و به‌ویژه زنان با چارقد، سر خود را می‌پوشاندند (۴). همچنین پوشیدن شلوار بلند تا مچ پا، بلوز آستین‌بلند، چند روسری روی هم و روبنده نیز رواج داشته است (۵).

جامه ویژه مذهبی زرتشتیان، موسوم به «سدره»، از نُه پارچه سفید و نازک دوخته می‌شود و پسران و دختران پس از رسیدن به سن مشخص باید آن را زیر پیراهن بپوشند (۶).

به این ترتیب، حدود حجاب در دین زرتشت نیز بیش از دین اسلام بوده است.

زنان صابئی مندایی، مانند زنان عرب، عبا همراه با شیله می‌پوشیدند (۷). منداییان، چه مرد و چه زن، در مراسم غسل تعمید باید از لباس سفید نخی پنج‌تکه استفاده می‌کردند (۸). برهمائیان و بوداییان نیز شیوه خاصی در پوشش داشتند؛ به‌گونه‌ای که در باور آنان، زن حق خروج از خانه نداشته و نباید مردان بیگانه را می‌شناخت. تاکنون نیز آثاری از حجاب بودایی در میان هندی‌ها باقی مانده است (۹).

بنابراین، اسلام مبتکر حجاب نیست، بلکه حجاب پیش از اسلام نیز وجود داشته و اسلام با تعدیل حدود حجابی که در ملل باستانی رواج داشت، با بی‌بندوباری و تبرج مخالفت کرده است (۱۰).

پس از آنکه حجاب به بارزترین نماد جهان اسلام تبدیل شد و گرایش به اسلام و حجاب اسلامی در میان اروپاییان گسترش یافت، جریان‌های اسلام‌ستیز با شبهه‌افکنی و ارائه تصویری خشن از حجاب اسلامی، به مقابله با این نماد پرداختند (۱۱).

تحولات علمی، اجتماعی و فرهنگی پس از رنسانس، تضعیف شعائر مذهبی مسیحیت، از جمله حجاب و پوشش، را در پی داشت. این روند در نقاشی‌های مذهبی قرون بعد به‌وضوح مشهود است. تقدس‌زدایی و حیازدایی از تصاویر خدایان و پیامبران از ایتالیا آغاز شد. تصاویر خدا و پیامبران به‌صورت برهنه ترسیم شد و حضرت مریم که همواره با پوشش‌های عفیفانه به تصویر کشیده می‌شد، با پوشش‌های اندک و گاه نیمه‌برهنه نمایش داده شد. حتی تصویر حضرت عیسی(ع) که در کودکی با پوشش کامل ترسیم می‌شد، پس از رنسانس اغلب به‌صورت برهنه نقش بست (۱۲). ازاین‌رو، هنر رنسانس در خدمت جریان‌های دین‌ستیز قرار گرفت و در عادی‌سازی بی‌حیایی و قبح‌شکنی امور مقدس، به‌ویژه حجاب‌ستیزی، نقش مؤثری ایفا کرد.

پی‌نوشت‌ها

۱ـ زیدان، جرجی (۱۳۸۶)، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه علی جواهرالکلام، چاپ دوازدهم، تهران: امیرکبیر، ص ۹۴۴.

۲ـ انجیل، رساله پولس، باب ۱۱، آیات ۳ تا ۱۴؛ رجبی، عباس (۱۳۸۸)، حجاب و نقش آن در سلامت روان، چاپ پنجم، قم: مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، ص ۳۵ و ۳۶؛ مطهری، مرتضی (۱۳۸۹)، مسئله حجاب، چاپ هشتادونهم، تهران: صدرا، ص ۲۰.

۳ـ دورانت، ویلیام جیمز (۱۳۹۰)، تاریخ تمدن، ج ۳، ترجمه حمید عنایت و دیگران، چاپ چهاردهم، تهران: انتشارات علمی فرهنگی، ص ۶۹۹ و ۴۲۹؛ همان، ج ۴، ص ۱۱۲۳.

۴ـ موسوی بجنوردی، کاظم (۱۳۸۵)، دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، ج ۱۴، تهران: مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، ص ۱۲ و ۲۴؛ اسلاملو، نعیمه و دیگران (۱۳۸۶)، حریم ریحانه، چاپ دوم، تهران: نگارنور، ص ۵۰ تا ۵۲؛ موسوی، زهره‌سادات (۱۳۹۰)، عفاف و حجاب در ادیان الهی، چاپ اول، تهران: زیتون سبز، ص ۱۲۳.

۵ـ موسوی بجنوردی، کاظم (۱۳۸۵)، دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، ج ۱۴، تهران: مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، ص ۱۲.

۶ـ ستره در اوستا، جامه نیک‌اندیشی نامیده شده است.

۷ـ شیله یا روسری عربی، نوعی روسری است که زنان عرب برای پوشش موهای خود استفاده می‌کنند.

۸ـ قدیانی، عباس (۱۳۹۲)، فرهنگ جامع ادیان و مذاهب، چاپ دوم، تهران: آرون، ص ۶۳۵.

۹ـ تاجیک، زهرا (۱۳۹۰)، عفت ندای فطرت، چاپ سوم، قم: زمزم هدایت، ص ۲۱ و ۲۲.

۱۰ـ مطهری، مرتضی (۱۳۸۹)، مسئله حجاب، چاپ هشتادونهم، تهران: صدرا، ص ۷۵.

۱۱ـ حدادعادل، غلامعلی (۱۳۷۸)، دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۲، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری کتاب مرجع، ص ۶۰۹.

۱۲ـ دورانت، ویلیام جیمز (۱۳۹۰)، تاریخ تمدن، ج ۵، ترجمه صفدر تقی‌زاده و ابوطالب صارمی، چاپ چهاردهم، تهران: انتشارات علمی فرهنگی، ص ۷۶۳ و ۷۲۰؛ موسوی، زهره‌سادات (۱۳۹۰)، عفاف و حجاب در ادیان الهی، چاپ اول، تهران: زیتون سبز، ص ۸۸ و ۸۹.

خبرگزاری خبرآنلاین