از صحنه قتل تا غسالخانه؛ ماجرای دختری بی‌هراس از مرگ

بانویی جهادگر با سابقه خدمت در پلیس فتا، در روزهای اوج کرونا داوطلب تغسیل اموات شد؛ بی‌هراس از مرگ، از صحنه قتل تا غسالخانه ایستاد.

در روزهای اوج بحران کرونا، یکی از داوطلبان گمنام فعالیت‌های جهادی که هم‌زمان در پلیس فتا نیز خدمت می‌کرد، با پذیرش مسئولیت در تغسیل اموات کرونایی، تجربه‌ای متفاوت و تأثیرگذار از خدمت را رقم زد.

وی با اشاره به اینکه در محل کارش پیش‌تر با صحنه‌های قتل مواجه شده بود و هراسی از مرگ نداشت، توضیح داد که در ابتدا تصمیم داشت به بخش دوخت ماسک ملحق شود، اما با توصیه یکی از دوستانش، به‌دلیل کمبود نیرو، همکاری در غسال‌خانه را انتخاب کرد. به‌دلیل تجربه‌های قبلی‌اش، از این مسئولیت استقبال کرده و به‌صورت ناشناس وارد این حوزه شد، بی‌آنکه خانواده‌اش جز مادرش مطلع باشند.

مواجهه با مرگ، باوری از جنس آرامش

وی تأکید کرد که نه‌تنها از بیماری کرونا نمی‌ترسید، بلکه زمانی که مادرش مبتلا شد، اجازه بستری نداد و خودش در منزل از او مراقبت کرد. همچنین در محل کار، نسبت به متهمان مبتلا به کرونا نیز با مسئولیت‌پذیری رفتار می‌کرد و برایشان وسایل اولیه مراقبت فراهم می‌ساخت. باور به فرمایش حضرت علی (ع) درباره سرآمدن اجل، عامل مهمی در کاهش ترس و دل‌سپردن به خدمت بود.

یکی از صحنه‌های فراموش‌نشدنی در ذهن این بانوی جهادگر، غسل و کفن نوزادان و حتی جنین‌ها بود. او خاطره‌ای از زنی که نوزادی کفن‌پیچ را در آغوشش گذاشت و از او خواست آن را به سردخانه منتقل کند، چنین توصیف کرد که با دیدن چهره آن کودک، به یاد حضرت علی‌اصغر (ع) افتاد و این تصویر تا عمق جانش نفوذ کرد.

این خدمت جهادی، هرچند به‌دلیل شیفت‌های کاری به‌صورت محدود و هفته‌ای یک‌بار انجام می‌شد، اما به گفته او، برکات بسیاری در زندگی‌اش به‌همراه داشت. یکی از این برکات، کشف نسب خانوادگی‌شان بود که پس از مشورت با عالمی دینی و یافتن شجره‌نامه، مشخص شد که ایشان از سادات هستند؛ موضوعی که تا آن زمان در خانواده‌اش ناشناخته باقی مانده بود.

در نیمه دوم خردادماه، رویدادی با محوریت ثبت و تقدیر از تلاش‌های نیرو‌های جهادی، به همت سازمان بهشت زهرا (س)، معاونت خدمات شهری شهرداری تهران، و نهادهای رسانه‌ای برگزار خواهد شد تا بخشی از فداکاری‌های آن دوران ثبت و مستند شود.

خبرگزاری برنا