نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
در دل خراسان جنوبی، جایی که سنت هنوز در تار و پود زندگی مردم تنیده است، دو زن از یک خانه ساده کویری، رؤیای بزرگ خود را با دستانشان بافتهاند؛ عروس و مادرشوهری که با تکیه بر مهارت، پشتکار و همدلی، کسبوکاری خانگی را به برندی شناختهشده تبدیل کردند. داستان آنها از یک دار ساده پارچهبافی در بیرجند آغاز شد و امروز در دهها نمایشگاه ملی و بینالمللی میدرخشد؛ تا جایی که رد پایشان به بازارهای جهانی نیز رسیده است.
در روزگاری که مشکلات اقتصادی بر دوش بسیاری از خانوادهها سنگینی میکند و اشتغال پایدار برای زنان، بهویژه در مناطق کمبرخوردار، بیش از هر زمان ضروری شده، روایت زنانی مانند زهرا جاهد و الهه دشتی همچون روزنهای از امید است؛ زنانی که با دستان خود چرخهای از تولید و اشتغال را شکل دادهاند و ثابت میکنند محرومیت جغرافیایی هرگز مانعی بر سر خلاقیت و پیشرفت نیست.
آغاز ماجرا از دل خانهای قدیمی
در یکی از محلههای بیرجند، خانهای با دیوارهای آجر و عطر اصالت، مأمن دو بانوی کارآفرین است. وقتی از پلهها بالا میروی، «زهرا جاهد» با لبخند و گرمی خاصی خوشامد میگوید؛ معلم بازنشستهای که بعد از سالها خدمت در آموزش و پرورش، تصمیم گرفت فصل تازهای از زندگیاش را بنویسد؛ فصلی که از دل خانه و با همکاری عروس جوانش زاده شد.
هر اتاق این خانه داستانی دارد: یکی کارگاه بافندگی است، دیگری اتاق برش و دوخت. بخشی هم به تولید محتوا و فروش آنلاین اختصاص دارد — زنجیرهای کامل از تولید خانگی که با عشق و تلاش این دو زن اداره میشود.
از یاد مادربزرگ تا تولد یک ایده
جاهد با نگاهی لبریز از دلتنگی به دارهای قدیمی پارچهبافی در خانه مادربزرگش اشاره میکند و میگوید: «در خانواده ما پارچهبافی از گذشتههای دور ریشه دارد. تصمیم گرفتیم هنر حولهبافی را یاد بگیریم، نه برای کسب درآمد، فقط برای سرگرمی و زنده نگهداشتن میراث خانواده.»
اما روزی، او و عروسش الهه دشتی – فارغالتحصیل مامایی – در میان نخها و پارچهها به ایدهای تازه رسیدند: «چرا این هنر فقط باید در حوله خلاصه شود؟ چرا لباس نشود؟»
با همین پرسش ساده، مسیر تازهای آغاز شد. یک دار پارچهبافی خریدند و یک چرخ خیاطی صنعتی، و درست روز بعد، آموزشگاه پارچهبافی روبهروی خانهشان افتتاح شد؛ انگار سرنوشت دست به کار شده بود. تنها یک ماه بعد، نخستین لباس از پارچههای دستباف آنها دوخته شد و در نمایشگاه فنیوحرفهای بیرجند به نمایش درآمد — و استقبال مردم نشان داد این مسیر، آیندهای روشن دارد.
آزمون و خطا تا رسیدن به خلاقیت
پارچهها لطیف و چشمنوازند؛ هر نخ از پنبه خالص خراسان جنوبی بافته شده. جاهد تأکید میکند: «محصول ما ۱۰۰٪ طبیعی است، از پنبه مزارع همین منطقه، بدون هیچ افزودنی.»
اما راه تولید آسان نبود. او میگوید: «محصول ما با نمونههای صنعتی متفاوت است. پارچههای دستباف ما گرانترند، اما اصیل و ماندگار. برای جلب توجه مردم، رنگها و طرحهای مختلف را امتحان کردیم تا سلیقه بازار دستمان بیاید.»
هدف آنها ساده اما عمیق است: پیوند سنت و مدرنیته؛ پارچههایی با روح ایرانی برای نسل امروز.
الهه دشتی: از مامایی تا کارآفرینی
الهه دشتی در حالی که پارچههای تازه را تا میکند، لبخند میزند و میگوید: «بعد از یادگیری بافت، با سازمان صنایعدستی و فنیوحرفهای ارتباط گرفتیم و مجوزهای لازم را گرفتیم. حتی افتخار همکاری با خانم ذاکریان، یکی از پیشکسوتان این هنر را داشتیم.»
اولین نمایشگاه رسمیشان در تهران و در بازارچه چیتگر برگزار شد. تنها ۱۵ دست لباس داشتند، اما با جسارت شرکت کردند — و نتیجه فراتر از انتظار بود.
چهار سال بعد، حاصل تلاششان شرکت در بیش از ۴۰ نمایشگاه ملی و بینالمللی بود. آنها دو دوره نیز در رویداد «ایراناکسپو» شرکت کردند و توانستند صادرات مستقیم به عراق داشته باشند.
از خانه تا جهان
دشتی با افتخار میگوید: «اکنون حدود ۲۰۰ نفر بهصورت مستقیم و غیرمستقیم با ما همکاری دارند. بافندگان در منازل خود کار میکنند و خیاطان هم در کارگاههای مستقل.»
محصولاتشان علاوه بر بازار داخلی، بهصورت محدود و «چمدانی» به کشورهای آلمان، ایتالیا و استرالیا صادر شده است. او البته از مشکلات هم سخن میگوید: «هزینه بالای پست و نبود مسیرهای صادراتی مناسب، یکی از موانع اصلی ماست. گاهی هزینه ارسال بیشتر از هزینه تولید میشود.»
بااینحال فروش آنلاین از طریق وبسایت، نمایشگاهها و فضای مجازی همچنان ادامه دارد و آنها تحت حمایت بسیج سازندگی، شبکه تولیدشان را گستردهتر کردهاند.
آغاز راهی بیپایان
دشتی که مدتی هم در بخش دولتی بهعنوان ماما کار میکرد، در نهایت تصمیم گرفت مسیر کارمندی را رها و زندگی خود را با تولید و خلاقیت پیوند دهد. همراهی او با مادرشوهرش، سنتی کهن را احیا و به برندی ملی و جهانی تبدیل کرد.
در پایان دیدار، «دار پارچهبافی» در گوشه خانه هنوز آرام مینوازد؛ صدایی از استمرار زندگی و باور. جاهد با لبخند میگوید: «ما از یک دار کوچک شروع کردیم. باور داریم و ادامه میدهیم.»
و الهه دشتی، با نگاهی به آینده، اضافه میکند: «این تازه آغاز راه است… هنوز راه زیادی تا رؤیاهایمان مانده.»
میراثی که زنده شد
پارچهبافی در خراسان جنوبی قدمتی چندصدساله دارد؛ از قدیفه، بقبند، چادر شب، سارق، صافی، دستارخان، چهار پوشاله، کرباس، لنگ، سفره توتی. اما آنچه بیش از همه نام این سرزمین را در جهان زنده کرده، توبافی یا همان حولهبافی سنتی است؛ هنری که سه قرن پیش در روستای خراشاد رواج داشت و روزگاری فراموش شده بود. دستگاههای کهنه در انبارها خاک میخوردند تا اینکه دوباره با همت زنانی چون خانم جاهد و دشتی، صدای دارهای بافندگی در دل کویر طنینانداز شد — صدایی از هویت، امید و باور.
خبرگزاری ایرنا
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت