گزارشی از یک نشست؛

از تئوری تا عمل؛ «الگوی سوم زن در بوته نقد و بررسی صاحب‌نظران»

دومین رویداد «روایت نظری الگوی سوم زن» با حضور صاحب‌نظران، اندیشمندان و کارشناسان حوزه زن و خانواده برگزار شد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی جهان‌بانو، دومین رویداد «روایت نظری الگوی سوم زن» با حضور صاحب‌نظران، اندیشمندان و کارشناسان حوزه زن و خانواده، در مرکز همایش‌های بین‌المللی دانشگاه الزهرا (س) تهران برگزار شد.

در این همایش فعالین حوزه زن و خانواده حضور داشتند و در سه پنل تخصصی به ریزموضوعاتی پرداختند که در ادامه به سمع و نظر شما خواهد رسید.

ابتدای همایش با سخنرانی دکتر زهرا ناظم‌بکایی (رئیس دانشگاه الزهرا) و دکتر فاطمه قاسم‌پور (رئیس کمیته زنان و خانواده دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام) آغاز شد.

در سه پنل تخصصی این رویداد موضوعاتی چون مبانی انسان‌شناسانه و هستی‌شناسانه الگوی سوم زن، فقه امامیه و الگوی سوم زن، سیاست‌گذاری‌ها و تحقق الگوی سوم زن مورد بررسی قرار گرفت.

در حوزه مبانی انسان‌شناسانه و هستی‌شناسانه الگوی سوم زن به بررسی مبانی فلسفی و انسان‌شناختی الگوی سوم زن پرداخته شد و تلاش شد تا جایگاه زن را از منظر هستی‌شناسی اسلامی تبیین کند. در بخش دوم نقش آموزه‌های فقه امامیه در شکل‌دهی به الگوی سوم زن مورد تحلیل قرار گرفت و چالش‌ها و ظرفیت‌های فقهی مرتبط با این موضوع بررسی شد. در بخش سیاست‌گذاری‌ها هم به بررسی راهکارهای عملی برای تحقق این الگو در سطح سیاست‌گذاری‌های کلان کشور اختصاص یافت.  

در ادامه همایش، چهار ارائه تخصصی توسط کارشناسان دکتر برومندپور، دکتر ابوالفضل اقبالی، هدی صادق‌زادگان، و دکتر سیما باقرزاده انجام شد.

پنل اول؛ مبانی انسان‌شناسانه و هستی‌شناسانه الگوی سوم زن

حجت‌الاسلام و المسلمین محمدرضا زیبایی‌نژاد در ابتدا چند نکته درباره منابع الگوی سوم زن بیان کردند. ایشان غیریت الگوی سوم با زن سنتی را نپذیرفتند. نکته دوم این است که طرح بحث الگوی سه گانه زن مختص به رهبری نیست و علی شریعتی نیز این موضوع را با عنوان زن سفره، زن بار و زن فاطمه‌وار مطرح کرده است. نکته بعدی این است که نباید به دنبال انحصار سه الگو ماند و می‌توان الگوهای متکثری را داشت. نکته آخر هم این است که اگر الگوی سوم زن نتواند به چالش‌های خود پاسخ دهد، زمین می‌خورد. مقدمه بحث ایشان در دو پیش‌فرض انجام شد.

پیش‌فرض اول، برابری انسانی زن و مرد است. اگر کسی برابری را نپذیرد خارج از الگوی سوم قرار می‌گیرد.

 پیش‌فرض دوم این است که درگیری تاریخی میان دو عقلانیت توحیدی و نفس بنیاد وجود دارد. در این نزاع می‌توان مسئولیت اجتماعی زنان را تبیین کرد. در مسئولیت اجتماعی زنان نیز نیاز است تصویرمان از مفاهیم اجتماع، مسئولیت و جامعه‌سازی را بدانیم. گاهی مسئولیت اجتماعی با حضور اجتماعی گره خورده است اما اگر مسئولیت اجتماعی در نظام تاریخی و تمدنی در نظر گرفته شود ممکن است زنی در خانه باشد اما با رویکرد وظیفه اجتماعی کنش می‌کند. در خانه نشسته است اما در تربیت فرزند یا فعالیت‌های خانه خود این دغدغه را دارد.

زن ماموریت‌های مختلفی دارد. یکی از این ماموریت‌ها ماموریت تکمیلی زن است که شامل استمرار نفس و مایه آرامش برای همسر است‌. باقی ماموریت‌های زن بر اساس زمانه برای او ایجاد می‌شود. بین زنان و مردان یک سری تمایزهای تکوینی نیز وجود دارد که این تمایزها می‌تواند ظرفیت باشد یا چالش ایجاد کند.

 مورد اول میل زن به ارتباطات است. این میل در خانه امر مثبتی است اما وقتی وارد اجتماع می‌شود می‌تواند فسادانگیز باشد. میل به تبرج و میل به دیده‌شدن، قوت جنسی و تراکم احساسی هم هست که باید چالش‌های آن بررسی شود.

 در رویکرد الگوی سوم باید به تعاون زن و مرد پرداخته شود و نه رقابت آنها. موضوع بعدی مطرح شده بحث استقلال فکری زنان الگوی سوم است. زن شرقی خودش را از زاویه دید مرد تعریف می‌کند و زن غربی از زاویه دیگری اما زن الگوی سوم استقلال فکری دارد و از نگاه دیگری خود را تعریف نمی‌کند. مسئله آخری هم که مطرح کردند بحث خودآگاهی است که ضرورتاً برای الگوی سوم‌بودن زن داشتن خودآگاهی اجتماعی مهم نیست. ممکن است زنی خودآگاه نباشد اما در الگوی سوم جای گیرد.

در ادامه حجت‌السلام و المسلمی مجید دهقان به ارائه بحث خود پرداختند؛

در مقابل الگوی سوم زن، الگوی مردانه تعریف نشده است و همین نداشتن الگوی مردانه باعث ایجاد چالش‌هایی در مسیر پیش‌رو می‌شود. با رویایی با فرهنگ‌های جدید مسئله زنان در ایران مطرح و با تجدد، مسأله زنان ایجاد شده است. الگوی سوم زن از دوران مشروطه آغاز می‌شود و تلاش داشتند بگویند ما خوانش سومی هستیم که وجود دارد. این نگاه به عنوان یک نگاه پویا به زنان در ادبیات متفکران مسلمان نیز می‌شود. تمایز بین دیدگاه متفکران مسلمان، غالبأ بر اساس گزاره‌های فقهی نیست بلکه به بستر فرهنگی آنها باز می‌گردد.

دو نوع مواجهه وجود دارد یکی علامه طباطبایی و دیگری شهید مطهری که در فضای اجتماعی تهران زیست می‌کردند. شهید مطهری مسئله را انضمامی و عینیتی می‌دانست و به دنبال حل مسئله رفت و در مسئله حجاب به دنبال حل مشکل عینیت هستند. اما علامه طباطبایی، مسئله‌شان دین است و می‌خواهد از دین در مقابل شبهات دنیای جدید دفاع کند.

موضوع دیگری که مطرح است این است که در همه قرائت‌ها اندیشه‌محوری چیست؟

در همین ساحت اجتهادمحور، گاهی مفاهیمی که مطرح می‌شود با مسائلی که در پیرامون گفته می‌شود متفاوت است. اینکه به کدام مفهوم اولویت بدهیم و کدام مفهوم را پیرامون بگیریم، نوع قرائت را تغییر می‌دهد. در دوران قاجار امر جنسی اولویت دارد. دال محوری متفکران شهوت مردانه و تبرک زنانه است. اما در الگوی سوم آن چیزی که دال محوری است امر انسانی است. امر جنسی انکار نشود بلکه در حاشیه قرار می‌گیرد.

مسئله بعدی این است که ما با الگوهای زمانمند روبرو هستیم. الگوی سوم زن قاجار، الگوی سوم زن انقلاب اسلامی.

 مسئله آخر همین است که زنانگی با مردانگی فهم می‌شود و تا زمانی که مردانگی و الگوی رفتار مردانه اصلاح نشود، هر آنچه در حوزه زنان انجام دهیم بی‌فایده است و به نتیجه نمی‌رسد بلکه گاهی نتیجه عکس می‌دهد. زنان تربیت شده نمی‌توانند با مردانی که با غریزه رفتار می‌کنند زندگی کنند.

در موضوعی که دکتر زینب تاجیک ارائه کردند درباره زوجیت صحبت شد؛

در الگوی سوم زن مسئله هستی‌شناسی بسیار مهم است؛ زیرا اگر زن را به عنوان یک مسئله فسادانگیز ببینیم، این در تمام امور و سطوح مسائل دیده می‌شود. زوجیت را می‌توان فراتر از خانواده دید و در حوزه اجتماع هم اجرا کرد. یکی از موارد نظریه، بحث تمایز است. در این تمایز تکوینی بین زن و مرد، حکمتی وجود دارد و این می‌تواند ایجاد ظرفیت نماید. در جواب سوال نقصان عقل نیز می‌توان گفت که همیشه عقل در کنار عاطفه وجود دارد. به جای اینکه عاطفه را یک امر فرودست ببینیم می‌توانیم آن را بالا دیده و ظرفیتی در حوزه اجتماعی دیده شود.

پنل دوم؛ فقه امامیه و الگوی سوم زن

پنل فقه و حقوق با حضور دکتر فاطمه بداغی، دکتر رقیه سادات مومن و دکتر فریبا علاسوند برگزار شد و نکات مهمی درباره کنشگری اجتماعی زنان و جایگاه آن در فقه و حقوق اسلامی مطرح گردید؛

نکته اول این است‌که در فقه و حقوق به دنبال ضلع‎تراشی برای زندگی زن نیستیم. ممکن است آنچه به عنوان نسخه فقهی در عام فهم می‌شود نسبت به الگوی سوم خیلی پیچیده‌تر از آنچه باشد که در روایات و منابع فقهی وجود دارد. در فقه و حقوق به دنبال آن هستیم که به عنوان یک دستورالعمل برای شئونات مختلف زندگی به دنبال ساده‌سازی هستیم نه اینکه پیچیده باشد و اضلاع مختلفی تراشیده شود.

بحث دیگر این است که فقه به هیچ وجه دنبال تعارض با طبیعت وجودی زن نیست و نقش‌های اصلی مثل مادری، همسری را در تعارض با دیگر موارد قرار نمی‌دهد.

شاید بتوان گفت به دنبال این است که زندگی آرام‌تر و با دغدغه‌ها و سختی‌های کمتر برای زنی که در جمهوری اسلامی زندگی می‌کند اتفاق بیفتد. گاهی تعارض‌هایی هم در بین زنان می‌بینیم که چون فقط در خانه است و به دلیل اینکه در جامعه حاضر نیست احساس خوبی ندارد و خانمی که در جامعه حاضر است به دلیل عدم حضور در خانه عذاب وجدان دارد. زیرا احساس می‌کند از نسخه‌های دینی دور شده است و این‌ها به دلیل برداشت‌هایی است که افراد مختلف ارائه داده‌اند.

سوال اول این است که کنشگری اجتماعی که برداشت شده از حرف رهبری، آیا این حضور اجتماعی و کنشگری یک حق است یا خیر؟ به عنوان تکلیف بر دوش خانم‌ها قرار داده شده است؟

اساساً در بحث کنشگری اجتماعی زنان، مشارکت مدنی از لحاظ حقوقی چه در اسلام و چه در بین‌الملل یک حق غیر قابل انکار است. در بحث شرعی اگر آن را یک حق بدانیم، به فرض اینکه گاهی نمی‌خواهد این حق خود را استیفا کند، می‌توان گفت آیا این مقبول فقه اسلامی هست؟

 در بحث مشارکت اجتماعی و حضور اجتماعی نمی‌توان صرفاً حق یا صرفاً تکلیف دانست. اجتماعی برای هر فرد من‌جمله یک خانم، شئون و تاکیدات مختلفی دارد. در بحث اجتماعی یک سطح دانش اجتماعی، دانش سیاسی و آگاهی سیاسی و در یک سطح عمل اجتماعی، عمل سیاسی و مشارکت اجتماعی قرار دارد. سطح دیگر هم منصب سیاسی و اجتماعی است.

هر سه سطوح را می‌توان در قالب حق یا تکلیف دید اما کدام درست است؟

سطح آگاهی سیاسی و اجتماعی تکلیف آحاد جامعه من‌جمله بانوان است. یک زن نمی‌تواند بگوید چون می‌خواهم نقش مادری ایفا بکنم نیازی ندارم آگاهی و دانش سیاسی و اجتماعی داشته باشم! در سطح عمل اجتماعی و سیاسی؛ با توجه به رویدادهایی که در بستر تاریخ رخ داده است، متفاوت است. یک زمانی در بحث انقلاب سفید، امام خمینی می‌فرمایند که زنان حق ندارند شرکت کنند اما در بحث انقلاب اسلامی حضور زنان در میدان را تکلیف می‌دانند. یا مشارکت در انتخابات را تکلیفی برای همه مردم از جمله زنان و مردان می‌دانند.

بحث بعدی در مورد منصب اجتماعی و سیاسی است، در این سطح زنان تکلیف ندارند. گاهی داشتن منصب اجتماعی و سیاسی با نقش‌های خانوادگی و فردی زن در تداخل است و نمی‌توان آن را تکلیف برای زن تعریف کرد زیرا این تکثر نقش‌ها، فشار مضاعف بر زنان می‌شود و مصداق تکلیف ما لایطاق می‌شود.

برخی از فقهای اسلامی معتقد هستند که حضور و مشارکت اجتماعی زنان در موارد ضرورت باید اتفاق بیفتد و در غیر آن را مجاز نمی‌دانند. این موضوع با موضوع الگوی سوم و کنشگری زنان چه تناسبی دارد؟ شاید بهتر باشد اینگونه پرسیده شود که آیا بحث ضرورت حضور اجتماعی زنان فقط در مواقع خیلی بحرانی است یا یک مسئله عام است و تنها متعلق به موارد بحرانی نیست؟

اساتید حاضر در جلسه بر این باور بودند که ضرورت همواره ممکن است وجود داشته باشد. یک امر مهم و خطرناک در میان است و آن شرایط، شرایط بحرانی است و ضرورت، مصداق پیدا کرده است. اما در یک شرایط عادی، بحث تکالیف کفایی مطرح شده است. یک جایگاه‌هایی را خانم‌ها باید در اجتماع داشته باشند. مثلاً برای سیاست‌گذاری در اموری که به خانم‌ها مرتبط است، باید زنان حضور داشته باشند و مردان نمی‌توانند برای امور مختلف زندگی زنان تصمیم بگیرند آن‌هم زمانی که به ابعاد مختلف زندگی زنان آگاه نیستند. این عدم حضور باعث آسیب و حتی قربانی‌شدن زنان می‌شود.

در باره سوال سوم و نسبت دایره قوامیت مرد به گفتمان الگوی سوم هم در ادامه پاسخ‌هایی داده شد؛ الرجال قوامون علی النساء

نکته اول این است که قوامیت به چه معنایی گرفته شود. رجل در آیه منظور همسر و پدر است یا هر آقایی که در اجتماع منصب دارد؟

با توجه به آیه، منظور در دایره خانواده است. حال باید بررسی شود که دایره قوامیت زوج تا چه حدی است. می‌تواند او را محدود کند و اجازه حضور در اجتماع به او را ندهد و هر حضوری منوط به اذن او باشد؟

یک نگاه که از لحاظ دلالت در اقلیت است معتقد است که هر حضوری خارج از منزل باید به اذن همسر باشد. دیدگاه دوم این است که قوامیت مرد ناظر و مسئله انفاق است. مرد نسبت به افرادی که به آنها انفاق می‌کند قوامیت دارد من جمله زوجه و بحث مالی است.

عده‌ای هم بحث قوامیت را در امر جنسی محدود می‌کنند. خانم می‌خواهد کنشگری اجتماعی داشته باشد، صرفاً در مواقعی که ممکن است با نقش‌آفرینی در خانواده او منافاتی داشته باشد و مرد می‌تواند در مقابل این کنشگری مخالفت کند.

ولی مجموع نظرات دوستان این است که اساساً بحث کنشگری واجب زنان منوط به اذن همسر است. در بحث‌های غیر واجب اگر همسر اجازه ندهد می‌توان گفت اجازه کنشگری زن گرفته شده است.

پنل سوم؛ سیاست‌گذاری‌ها و تحقق الگوی سوم زن

پنل سوم با عنوان «سیاست‌گذاری‌ها و تحقق الگوی سوم زن»، دکتر فاطمه قاسم‌پور، دکتر مریم اردبیلی و دکتر ناهید سلیمی به بررسی ابعاد مختلف حکمرانی و نقش زنان پرداختند.

سرکار خانم قاسم‌پور در سخنرانی خود به نسبت حکمرانی و زنان پرداخته و دو پرسش کلیدی را مطرح کردند: نخست، اینکه تکثر چگونه و تا چه حد باید مورد توجه قرار گیرد و دوم، اینکه چه نوع تکثری باید بها داده شود. وی تأکید کرد که در بحث الگوی سوم، تکثر باید به گونه‌ای تنظیم شود که با نظریات امامین انقلاب هم‌خوانی داشته باشد.

همچنین گفت که زن الگوی سوم، زنی عامل و موحد است که در تاریخ‌سازی نقش دارد. این تکثر در حوزه‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی نیز مطرح می‌شود که هرچند بر یکدیگر اثر می‌گذارند، اما استقلال خود را حفظ می‌کنند. خانم قاسم‌پور بر اهمیت شناخت علایق و سلایق زنان الگوی سوم با توجه به نقش‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی تأکید کرد و به شبکه زوجیه به‌عنوان یک مکانیزم کمک‌کننده اشاره داشت.

قاسم‌پور همچنین خاطرنشان کرد که حکمرانی مبتنی بر الگوی سوم زن با حکمرانی‌هایی که ایده‌ای درباره این الگو ندارند، متفاوت است. در این نوع حکمرانی، دال‌های محوری مانند تکریم زنان، مشارکت زنان، کرامت زنان و مسئولیت‌پذیری آنان برجسته است. قاسم‌پور بر این باور بود که حکمرانی وظیفه حل مسئله را دارد و در این مسیر باید مسائل کاذب حذف شده و به مطالبات واقعی جامعه زنان پرداخته شود.

دکتر مریم اردبیلی، مشاور امور بانوان شهردار تهران، در تشریح نسبت ایده الگوی سوم و حکمرانی، دو نقطه شروع را مطرح کرد. نخست، توجه به مختصات افتراقی و اشتراکی جنسیتی بین زن و مرد که باید پیش از ورود به مباحث عملیاتی مورد بررسی قرار گیرد.

دوم، ایجاد نظم کلان حکمرانی که می‌تواند الگویی جامع برای کنشگری زن عامل در فضای اجتماعی و خانوادگی ارائه کند. ایشان با اشاره به اینکه تاکنون چنین الگویی به‌صورت تاریخی وجود نداشته است، تصریح کرد که معیارهای زنانگی و خانوادگی اغلب با معیارهای رشد فردی و اجتماعی در تعارض بوده‌اند.

دکتر اردبیلی از دو رویکرد رایج در جامعه انتقاد کرد: یکی عبور از وجهه خانوادگی زن و تمرکز صرف بر خدمات اجتماعی و دیگری عبور از اصالت‌های اجتماعی زن با تمرکز بر نقش‌های جنسیتی.

وی تأکید کرد که هر دو رویکرد مسئله را حل نمی‌کنند بلکه یکی از نقش‌های زن را نادیده می‌گیرند. از نظر ایشان، هسته مرکزی الگوی سوم زن باید با مبانی اسلامی بازتعریف شود و تبیین آن نیز بر اساس همین مبانی صورت گیرد نه صرفاً ایجاد فضایی بین دو رویکرد مذکور. برای پرداختن به زن الگوی سوم نباید از تعارضات یا تخاصمات آغاز کرد؛ بلکه نقطه شروع باید ظرفیت‌ها و نقاط هم‌افزایی باشد.

دکتر سلیمی در خصوص ایده حکمرانی یادگیرنده اظهار داشت که حکمرانی در بحث الگوی سوم با موقعیتی جدید مواجه است که در یک سیستم بسیار پیچیده قرار دارد و اراده‌های متکثر در آن دخالت دارند که تحولات روزانه با سرعت زیادی رخ می‌دهند، بنابراین برای حل مسائل، خود حکمرانی نیز باید پیچیدگی را در خود افزایش داده و اصالت را در شناخت مسئله پیدا کند. وی بر لزوم ایجاد نظم در سیستم حکمرانی تأکید کرد؛ نظمی که بتواند به جامعه نیز تسری یابد. همچنین اهمیت ادغام ساختار دانش در بحث حکمرانی و نظریه‌پردازی الگوی سوم مهم است و بدون این ادغام نمی‌توان جهت‌گیری‌های صحیحی اتخاذ کرد. از نظر ایشان، حکمرانی یادگیرنده تنها زمانی مؤثر خواهد بود که یادگیری اجتماعی شهروندان نیز همزمان با آن اتفاق بیفتد.

در پایان می‌توان گفت که این همایش، با هدف بررسی ابعاد مختلف «الگوی سوم زن» و ارائه راهکارهایی برای تحقق جایگاه واقعی زن مسلمان در گام دوم انقلاب اسلامی، فرصتی مغتنم برای تبادل نظر میان اندیشمندان و متخصصان حوزه‌های مختلف فراهم آورد. در این رویداد، ضمن تأکید بر اهمیت مبانی انسان‌شناختی و فقهی، به نقش سیاست‌گذاری‌ها و ضرورت ایجاد بسترهای مناسب برای تحقق این الگو در سطح جامعه توجه ویژه‌ای شد. موضوعاتی نظیر کنشگری اجتماعی زنان، نسبت آن با حقوق و تکالیف، و نیز دایره قوامیت مردان و تأثیر آن بر زندگی اجتماعی زنان، از جمله محورهای مهم مورد بحث و بررسی در این همایش بودند.

در مجموع، این رویداد گامی مهم در راستای تبیین و ترویج «الگوی سوم زن» به شمار می‌رود و می‌تواند به سیاست‌گذاران و دست‌اندرکاران کمک کند تا با دیدگاهی جامع‌تر و دقیق‌تر، در جهت تحقق این الگو گام بردارند.

گزارشگر: زهرا ملکوتی‌پور