ازدواج «پلاتونیک»؛ سبکی که اصول اساسی ازدواج را زیر سوال می‌برد

آن‌قدر که از «حقوق زنان» حرف زده‌ایم، بد نیست یکبار هم فریاد بزنیم: حقوق مردان کجاست؟ در دنیایی که دم از برابری جنسیت می‌زنند، بعضی از مدل‌های عجیب ازدواج حقوق مردان را نادیده می‌گیرد و یکی از تازه‌ترین مدل‌ها، ازدواج پلاتونیک است!

تا دیروز دغدغه خانواده‌ها اجاره‌خانه بود و مهریه، حالا باید نگران این باشند که دختر و پسرشان با هم ازدواج می‌کنند، اما نه برای زندگی مشترک، بلکه برای یک‌جور هم‌خانگی روشنفکرانه بدون هیچ رابطه جنسی.

اسمش چیست؟ «ازدواج پلاتونیک»؛ یعنی زندگی زیر یک سقف، اما نه مثل زن و شوهر، بلکه مثل دو تا هم‌اتاقی خوابگاه، یا نهایتاً شرکای تجاری که سهم عاطفی را از سهم جنسی جدا کرده‌اند.

نوعی سبک زندگی که نه در شرع، نه در عرف و نه حتی در وجدان مادرشان می‌توان برای آن جایی پیدا کرد! انگار وارد دوران تازه‌ای از ازدواج شده‌ایم: ازدواج سفید، ازدواج سنتی، ازدواج اینترنتی و حالا هم ازدواج پلاتونیک! اگر زود نجنبیم، چند سال دیگر شاید برسیم به «ازدواج آواتاری»، «ازدواج سایبری با هوش مصنوعی» یا «ازدواج واتس‌اپی»!

 خلاصه، ازدواج هنوز هم مد است؛ اما دیگر قرار نیست باعث وصال دو نفر شود. بعضی‌ها فقط می‌خواهند کنار هم به صورت رسمی دیده شوند. بدون اینکه زندگی واقعی بین آن‌ها جریان داشته باشد.

اما این وسط، یک موضوع جدی وجود دارد که نباید پشت جوک‌ها و شوخی‌ها گم شود. این موضوع «ازدواج پلاتونیک» را از منظر ظلم به حقوق مردان نشان می‌دهد.

در رابطه طبیعی بین زن و مرد، همان‌طور که زنان نیاز عاطفی دارند و مردان وظیفه دارند این نیاز را تامین کنند، مردان هم نیاز جنسی دارند و این نیاز باید در بستر ازدواج تأمین شود. اسلام کامل‌ترین تعریف از ازدواج را ارائه کرده؛ جایی که عشق، محبت، میل جسمانی و تعهد همه در تعادل کامل قرار می‌گیرد.

اما وقتی این حلقه از بین می‌رود و فقط رابطه‌ی رسمی و خشک باقی بماند، در واقع حقوق طبیعی مردان پایمال می‌شود. ازدواج بدون رابطه جنسی، یعنی تعهد ناقص و رابطه عقیم و این تازه فقط یک‌ طرف ماجرا است.

پلاتونیک از کجا آمده است؟

ازدواج پلاتونیک «Platonic love» اصطلاحی برگرفته از نام افلاطون (Plato) است؛ فیلسوف یونانی که به ستایش روابط معنوی و غیرجنسی می‌پرداخت. امروزه اما این مفهوم به ازدواجی گفته می‌شود که در آن، رابطه جنسی کاملا حذف شده و فقط دوستی و تعامل عاطفی باقی می‌ماند.

در کشورهای غربی، چنین رابطه‌هایی اغلب در بین افرادی که گرایش‌های خاصی دارند یا از تجربه‌های عاطفی آسیب‌دیده‌اند، رواج پیدا کرده است. اما در حال حاضر، این نوع رابطه به ایران هم راه پیدا کرده و بدون بررسی زمینه‌های فرهنگی، به نهاد خانواده آسیب می‌زند.

چرا این نوع ازدواج جذاب به نظر می‌رسد؟

ازدواج پلاتونیک در ظاهر مدلی بی‌دردسر و ساده است؛

ـ بدون درگیری‌های رایج

ـ با حداقل تعهد

ـ بدون فشارهای جنسی

منتها برخی دلایل ظاهری گرایش به آن را می‌توان در موارد زیر جستجو کرد؛

ـ الگوبرداری از فیلم‌ها، سریال‌ها و سلبریتی‌ها

ـ فردگرایی افراطی و نیاز به استقلال شدید

ـ سرخوردگی از خیانت و روابط پرفشار

ـ ترس از تعهد و مسئولیت

اما این سبک، اغلب پاسخی احساسی به مشکلاتی ا‌ست که راه‌حل‌های صحیح‌تری برای آن‌ها پیدا می‌شود.

ازدواج بدون رابطه جنسی، رابطه‌ای نیمه‌کاره

رابطه جنسی سالم نه فقط یک نیاز فیزیولوژیک، بلکه یکی از پایه‌های مهم اتصال عاطفی در زندگی مشترک است. حذف این نیاز، باعث نارضایتی پنهان و ناپایداری زندگی مشترک می‌شود. مریم محمودزاده، مشاور خانواده می‌گوید که «در کلینیک‌ها مشاهده می‌کنیم زوج‌های پلاتونیکی پس از مدتی احساس بی‌هویتی، تنهایی و حتی خیانت پنهان می‌کنند. این نوع ازدواج، نیازهای اساسی انسان را نادیده می‌گیرد».

مدرنیته‌ وارداتی بدون در نظر گرفتن مسائل بومی

هیچ مدل اجتماعی‌ای قابل کپی مستقیم از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر نیست. ازدواج پلاتونیک، در بستری از فلسفه فردگرایانه غربی به وجود آمده؛ جایی که خانواده دیگر نهاد مرکزی جامعه قلمداد نشده و استقلال فرد بر همه چیز ترجیح دارد.

در جامعه‌ای مثل ما که پیوندهای خانوادگی، اجتماعی و دینی پایدار است، این نوع رابطه نه فقط با شکست مواجه می‌شود، بلکه نظم فرهنگی را هم دچار بحران می‌کند.

شبه ‌ازدواج و مشکلات پنهان

در ازدواج پلاتونیک، خبری از مسئولیت‌پذیری متقابل نیست؛ فرزندی به دنیا نمی‌آید؛ خانواده‌ای تشکیل نمی‌شود و سنتی منتقل نمی‌شود. شاید در نگاه اول، سبک زندگی آرامی به نظر برسد، اما در واقع بی‌فایده ترین نوع شراکت انسانی ا‌ست.

این نوع ازدواج‌ها، به‌جای بازتعریف رابطه آن را تهی از معنا می‌کنند؛ رابطه‌ای که نه تعهدی دارد، نه چشم‌اندازی و نه سرانجامی.

پلاتونیک، یک تصویر فانتزی

باید میدان مشارکت رشد، عشق و صمیمیت باشد؛ نه توافقی بی‌جان بین دو نفر که حاضر نیستند مسئولیت‌های زندگی مشترک را بپذیرند. ازدواج پلاتونیک زیر نقاب روشنفکری، واقعیتی تلخ را پنهان کرده و آن هم فرار از بلوغ عاطفی، تعهد و صمیمیت واقعی است.

اگر مراقب نباشیم، به‌زودی در جامعه‌ای چشم باز خواهیم کرد که روابط انسانی تهی از معنا و عواطف شده‌اند.

زندگی را کامل زندگی کنیم

ازدواج باید زندگی را کامل کند، نه اینکه بخشی از آن را قربانی مدهای زودگذر کند. اگر قرار است به دفاع از حقوق انسان‌ها بپردازیم، باید نیازهای طبیعی هر دو جنس را به رسمیت بشناسیم و به ازدواج نگاهی انسانی‌تر و عمیق‌تر داشته باشیم.

 

فارس