ارتجاع سریال تاسیان و آبان به فیلم‌فارسی

حرف‌وحدیث درباره دو مجموعه جدید در شبکه نمایش خانگی بیش از دیگر سریال‌ها است. در فیلم‌فارسی بودن این دو سریال تا حواشی دیگری که برخی قبل از پخش و برخی نیز بعد از پخش به آن پرداخته‌اند.

سریال «آبان» چندهفته‌ای است در شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود و «تاسیان» دو هفته است که جایگزین فصل چهارم «زخم‌کاری» شده؛ یک سریال جدید از کارگردان «خاتون».

سریال آبان روایتگر داستان زنی به همین نام است که در کنار دختر و خانواده همسرش زندگی خوبی دارد. او در دنیای هوش مصنوعی یک نابغه است که با خلق یک الگوریتم جدی به موفقیت دست پیدا می‌کند، اما در این چند قسمت ماجرایی که پررنگ نشان داده می‌شود، شرط صاحب هولدینگ است که شهاب حسینی ایفای نقش آن را بر عهده دارد.

نقش فریبرز ثابت با یک هیبت و شمایل جدید و عصابه‌دست و دستیار او به‌نام بابک محمودی را بازی می‌کند. تا اینجای کار را می‌توان این‌طور ارزیابی کرد که شخصیت‌های سریال به دو دسته خوب و بد تقسیم می‌شوند، فضا همان فضای مشابه خیر و شر افراطی را دارد که در بسیاری از سریال‌های جنایی، معمایی و پلیسی شبکه نمایش خانگی شاهد آن هستیم.

اینجا دسته شر یک هولدینگ بزرگ با مدیریت شخصیتی به‌نام فریبرز ثابت با بازی شهاب حسینی و دوست و دستیارش است و ظاهراً هم روی پروژه‌های خاص و نابغه‌ها کار می‌کند.

اما کنار نقاط قوت سریال که در نظرسنجی‌ها هم بیش از دیگر سریال‌ها دیده شده است، شرط خاص شهاب حسینی برای آبان سریال مانعی را به وجود می‌آورد که داستان روی این محور جلو می‌رود. شرط متأهل نبودن و طلاق گرفتن از همسرش برای پیشرفت پروژه‌اش که قصد دارد با هولدینگ موردنظر پیش ببرد.

البته این گرۀ داستان است و مشخص نیست با چه روندی پیش خواهد رفت، اما طرح این نکته که خود یک نوع تابوشکنی محسوب می‌شود حاشیه‌ساز شده است. البته بعضی از منتقدین و کارشناسان هم معتقدند این تمِ ساخت سریال آنها را یاد فیلم‌فارسی‌ می‌اندازد که تعداد زیادی از آنها قبل از انقلاب تولید شده‌اند و به این نام شناخته می‌شوند.

اما از طرف دیگر یک سریال جدید به‌نام «تاسیان» به‌کارگردانی تینا پاکروان به پلت‌فرم دیگری آمده است که مانند «آبان» ریتم تندی ندارد و در همان تِم کار سیاسی ـ تاریخی «خاتون» پیش می‌رود. در واقع پاکروان، گام‌هایش را به مثابه همان عبارت «روزی روزگاری ایران» برمی‌دارد.

جذابیت داستان «تاسیان» مرور تاریخی است که برای نسل امروز لازم است اما می‌بایست کارگردان در استفاده بیش از حد از مشروبات الکلی و مواردی از این دست، تعادل را در دستور کار خود قرار می‌داد.

در بسیاری از سکانس‌ها  شخصیت‌های اصلی یا در حال مصرف مشروبات الکلی‌ هستند و یا جشن‌های مختلط و حجاب‌های آن‌چنانی که البته به‌دلیل روایتگری دوران تاریخی سریال، ایجاب می‌کند اما افراط آن تا اندازه‌ای به چشم می‌آید و همین موضوع نقطه ضعف اساسی سریال محسوب می‌شود.

البته نداشتن مجوز تولید و نمایش و بیانیه ساترا، انتقادهای ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر و مواردی از این دست هم موجب شد نام «تاسیان» چه پیش از نمایش و چه الآن بعد از دو قسمت، بیش از بقیه در فضای مجازی مطرح شود.

ناگفته نماند غیر از فیلم‌فارسی بودن سریال که نظر بسیاری از کارشناسان ‌و منتقدین است، نقدهایی به دیالوگ‌ها و لحن بازیگران سریال وارد شده است که لحن بازیگرها بیشتر به زبان امروز شبیه است تا دهه ۵۰، با این وجود بازی بازیگران به‌ویژه‌ هوتن شکیبا و بابک حمیدیان، گریم‌ها، موسیقی و کشش قصه در همین قسمت اول و دوم مخاطب را با خود همراه می‌کند.

باید به این موضوع اشاره کرد که سریال هنوز قصه‌ای را برای مخاطب باز نکرده است که بتوان آن را مورد قضاوت قرار داد و کارگردان بیشتر درگیر جذابیت‌های بصری بوده است. ارجاع به عباس کیارستمی که چندثانیه‌ای در سریال دیده می‌شود یا حضور بهرام بیضایی فعلاً رویکردی دراماتیزه‌شده ندارد و ملغمه‌ای از اتفاقات بصری را برای مخاطب به تصویر کشیده است و استفاده از این نام‌ها تنها به فضاسازی ماجرا کمک کرده است.

متأسفانه تینا پاکروان نسبت به «خاتون» یک عقب‌گرد داشته است؛ چرا که آن سریال را با یک افتتاحیه قوی‌تر راهی شبکه نمایش خانگی کرد و اینجا بیشتر داستان با رقص و آواز پیش می‌رود. او می‌توانست از محتوایی غنی‌تر و ایده‌های بهتر برای روایت دهه ۵۰ استفاده کند نه بهره‌برداری از سکانس‌هایی که با ایده‌هایی سطحی بیشتر سریال را در شبکه‌های اجتماعی معروف کند و اصطلاحاً «تاسیان» وایرال شود!

بنابراین نمی‌توان توصیه کرد «تاسیان» و «آبان» را خانوادگی تماشا کنید.

تسنیم