تحلیل خبر؛

ابلیس و دخترک خیابان‌گرد

هیولایی چون نتانیاهو که از کشتار آن همه کودک و مادر و زن و حتی زن باردار چینی به پیشانی خون‌آلودش نیفتاده اکنون نگران دخترکان و پسرکان بی‌نوای خود در ایران است و آن‌ها را به شورش علیه فرهنگ و اصول فرهنگیِ دیرینه‌شان تشویق می‌کند و هم‌زمان با آن‌ها شعار فتنه‌گرانه و عریان «زن،زندگی، آزادی» سر می‌دهد.

خبر اصلی:

دلواپسی نتانیاهو، برای زنان ایرانی با شعار کهنه «زن، زندگی و آزادی»، تصاویری از نتانیاهو که قاتل ۳۰ هزار زن و کودک فلسطینی است منتشر شده که در پیام تصویری خودش را دلواپس مرگِ رویای زن ایرانی می داند.

تحلیل خبر:

اینکه قصّاب زنجیری غزّه «بنیامین نتانیاهو» با آن سخن شرورانه‌ی تمرین شده، شعار «زن، زندگی، آزادی» سر می‌دهد برای ما که می‌دانیم آبشخور تمام فتنه‌های ستیزه‌جویانه با امنیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ملت ایران در کجاست! مساله‌ی تازه و عجیبی نیست. اما برای عده‌ای که هنوز با دشمن مساله‌ی پنهان دارند نیاز به توضیح و تبیین دارد.

«زن، زندگی، آزادی» لزوما یک شعار است که می‌توان گفت شعار تلویحی انقلاب اسلامی و حتی شعار خودِ اسلام هم بوده است. مگر نه اینکه یکی از مهم‌ترین اصول بعثت نبوی (ص) زندگی بخشیدن و آزادی زن از تعصب جاهلی و جلوگیری از زنده به گور کردن دختران نوزاد و نجات زنان آینده جامعه بود!

اما همین شعار اگر از دهان آلوده‌ی دشمنان خدا و بندگان شیطان شنیده شود وضعیتی متفاوت برای ما دارد.

نتانیاهو با این شعار توطئه‌آمیز، برای خود نقشی قائل شد که اگرچه از ما پنهان نبوده است و نیست اما می‌بایست با تمثلی آن را روشن کنیم.

اگر شعار «زن، زندگی، آزادی» را به رابطه‌ای میان دختر و پسر نوجوانی در خیابان شبیه‌سازی کنیم، این رابطه‌ی ناهنجار باید از بطن خانواده‌‌ی عصیانگر برخاسته باشد. بر این باوریم اختلاط و تظاهرات عده‌ای از جوانان و نوجوانان کشور ما در شرایط آنچنان خشونت‌آمیز و روان‌پریشانه نمایشی از یک آشنایی خیابانی بود که دو هم‌دلِ کم سن و سال دل در گرو مهری فریب‌آمیز بسته باشند.

آن‌ها خوهران و برادر بزرگتری هم داشتند که در نشست‌هایی کذایی چون نشست دانشگاه جرج تاون، یا نشست منشور هم‌بستگی اپوزیسیون و غیره به تشویق این ارتباط بی‌فرجام و نامشروع دست می‌زدند.

سران ضد انقلاب اعم از سلطنت‌طلب، منافق و تجزیه طلب و نیز عده‌ای مشهور که قادر به هرگونه تاثیر منفی بر این نوجوانان و جوانان بودند، نقش خواهران و برادران بددل و بدخواه این سناریوی عریان را برعهده داشتند.

اکنون آوازه‌ی این رابطه بلند شده و فرض می‌گیریم باید به گوش پدر خانواده برسد. پدر خانواده چه کسی است؟! بدون شک «یوناتان «یانی» نتانیاهو»

آیا پدر خانواده با عملکرد دخترک فریب‌خورده‌اش مخالفت خواهد کرد؟ آیا نگران خواهد شد؟ یا برعکس این رابطه‌‌ی انحرافی را حمایت و تشویق می‌کند و به این آتش گستاخی دامن خواهد زد؟

مسلم است که چنین پدری نفع شخصی خود را در انهدام سرنوشت فرزند نافرمان و سرکش خود می‌بیند.

به شعله‌های تیز آن خواهد دمید و هرکاری خواهد کرد که مبادا فروکش کند. بارها و بارها با هر ابزاری در ذغال سرد و خاکستر شده‌اش خواهد دمید.

نتانیاهو پدر این رابطه‌ی سمی و زهرآلود است. اکنون هم که دستش به جایی بند نیست، پس بند ازلی را به آب داده و فریاد می‌زند که این دودمان متعلق به اوست و دیگر قصد پنهان کردنش را ندارد.

چنین هیولایی که از کشتار آن همه کودک و مادر و زن و حتی زن باردار چینی به پیشانی خون‌آلودش نیفتاده اکنون نگران دخترکان و پسرکان بی‌نوای خود در ایران است. باید آن‌ها را به شورش علیه فرهنگ و اصول فرهنگیِ دیرینه‌شان تشویق کند و هم‌زمان با آن‌ها شعار فتنه‌گرانه و عریان «زن،زندگی، آزادی» سر بدهد.

شاید بتواند خیابانی چنین بلند را که آراسته به نام نامیِ شهیدان راه خداست، ناامن کرده و عده‌ای قلیل را به غم‌بار بی‌هویتی مبتلا سازد و تا مرز لوچی و نابودی همراهی‌شان کند.

این شعار از دهان چنین مستکبرِ انسان‌ستیزی جز موافقت یک پدر معلوم‌الحال با روابط عصیان‌گرانه، نیست.

گویی از پیاده‌روی مقابل برایشان دست تکان بدهد و با وعده‌ی آینده امیدوارشان کند.

مهتا صانعی