ابلاغ بخشنامه برای عرضه کنندگان پوشاک نامطلوب

در اسفند ماه سال گذشته خبری از ابلاغ دستورالعملی در ارتباط با پوشاک بانوان از طراحی گرفته تا تولید، توزیع و ویترین چینی از سوی دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور به وزارت صمت و اتحادیه ها منتشر شد که در آن دستورالعمل(که مصوبه کارگروه مد و لباس می باشد) طبق گفته «سید مجید امامی»، «یک […]

در اسفند ماه سال گذشته خبری از ابلاغ دستورالعملی در ارتباط با پوشاک بانوان از طراحی گرفته تا تولید، توزیع و ویترین چینی از سوی دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور به وزارت صمت و اتحادیه ها منتشر شد که در آن دستورالعمل(که مصوبه کارگروه مد و لباس می باشد) طبق گفته «سید مجید امامی»، «یک قانون مشخص و واحد وجود دارد که طبق آن مانتوهایی که قد آنها تا بالای زانو باشد ممنوع است و جلوی مانتوها باید روی هم بیاید و دکمه داشته باشد». حال سوال اینجاست تا چه اندازه این دستورالعمل از زمان صدور آن تاکنون موفق بوده است؟

واقعیت امر این است که کار فرهنگی با دستورالعمل و بخشنامه و امثالهم صورت نمی گیرد؛ کاری که بر حسب موارد مذکور در قالب تحمیل صورت بگیرد مطمئناً نتیجه عکس خواهد داد. بطوریکه اگر مسئولان در کشور ما درک می کردند مسائل فرهنگی و توابع آن با هدف گذاری و سیاستگذاری فرهنگی در کنش دائمی صورت می گیرد نه در قالب بخشنامه و دستورالعمل، آن وقت نه تنها در حوزه فرهنگی و در عرصه فرهنگ سازی می توانستیم نسبت به حل مواردی که از آنها با نام های مختلفی چون افراط و تفریط یا انحراف در پوشش و … سخن گفته می شود بهتر عمل کنیم بلکه نافرمانی های اجتماعی نیز صورت نمی گرفت.

به واقع، انجام کار فرهنگی در عرصه مذکور نه تنها زمان بر است بلکه تعاملی نیز می باشد. همان موضوعی که دشمنان در طول زمان و با برنامه ریزی در دهه های گذشته، امروز بدان رسیده اند، و نتایج آن را در سطح جامعه می بینیم که آقایان را مجبور به صدور بخشنامه کرده است. در حالیکه کار درست و بجا در این باره، انجام کار فرهنگی و درک فضایی است که دلیل سوق دادن جامعه به سمت و سوی مذکور می باشد نه صدور و ابلاغ بخشنامه که به دلیل وجه تحمیلی و اجباری آن موجب موجب مقاومت اجتماعی می شود و از سوی دیگر سبب آسیب رساندن به کسب و کار مردم نیز می گردد.

بنابراین اگر عرصه اجتماعی را عرصه تعاملی تفاوت ها بدانیم و مبنا فرهنگی را کثرت نگاه و سلایق و ذائقه ها بدانیم، به این نتیجه خواهیم رسید که که موضوع فرهنگ با کار و هدف گذاری فرهنگی در قالب برنامه ها صورت می گیرد و شکل پروسه ای در قالب پروژه های زمانی دارد نه دستورسازی و اجبارسازی.

گفتگو با«سید مجید امامی» دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور

ابتدا از ایشان سوال شد که ضریب موفقیت این دستورالعمل تا چند اندازه بوده است؟

«دستور العمل را ما هرسال متناسب با تحولات و عرف تنظیم، تصویب و ویرایش می کنیم لکن آنهایی که بر اصناف نظارت می کنند اتحادیه ها هستند پس در این باره باید آنها پاسخگو باشند؛ اما در بحث طراحی، ما صدور دستورالعمل ها، را مبنای جشنواره ها، نمایشگاه و رویدادهای لباس برای طراحان قرار داده ایم. پس در مقام تولید و توزیع، اتحادیه ها باید پاسخگو باشند که چقدر توانسته اند دستورالعمل ها را پیاده کنند».

امامی در ادامه گفتگو در ارتباط با مسئله کار فرهنگی در این حوزه گفت«کار فرهنگی هم تولید می خواهد، هم محتوا، هم قاعده و هم مقررات می خواهد؛ در واقع بسته ای از ابزارهای مختلف را باید در عرصه فرهنگی به کار گرفت».

وی در ادامه این گفتگو در ارتباط با سوال ما در ذیل بخشنامه و کار فرهنگی بیان کرد: «صدور بخشنامه بخشی از وظایف نظارتی و شئون نظارتی در التزام فرهنگی می باشد و برای منضبط کردن، استاندارد کردن و عادلانه کردن نظارت ها راهکار بسیار مناسبی می باشد که البته همیشه تولید گزینه برای انتخاب و تدبیر سبک زندگی و توسعه صنایع فرهنگی برای تحقق زیست عفیفانه، اولویت است».

خلاصه کلام اینکه، آنچه از نتیجه این یادداشت برآید این است که بسترهای شکل گیری کار فرهنگی چند لایه بوده و هر لایه آن متناسب با شرایط سازمانی و نگاهی که به این مسئله دارد رویه و رویکردش را تعریف می کند؛ بطوریکه گاهاً به دلیل در شمولیت زمان قرار گرفتن یک اتفاق تا اجرای آن موجب تغییراتی می شود که نتایج آن متوجه ساختاریست که هجمه ها بر آن وارد می شود و هزینه هایش را باید بپردازد.

بولتن نیوز