آینده خاکستری: ۳۳٪ جمعیت ایران تا ۱۴۳۰ سالمند می‌شوند

تا سال ۱۴۳۰ بیش از یک‌سوم جمعیت ایران سالمند خواهند شد؛ روندی که فشار بر صندوق‌های بازنشستگی، نظام‌های مراقبتی و ساختار اجتماعی کشور را افزایش می‌دهد و چالش‌های اقتصادی و اجتماعی سالمندان را به یکی از اولویت‌های حیاتی سیاست‌گذاری تبدیل می‌کند.

زندگی جمعیت سالمندان ایران در سه دهه آینده با تغییرات بنیادین جمعیتی روبه‌رو خواهد شد؛ روندی که نه بر اساس برداشت‌های فردی، بلکه با استناد به برآوردهای آماری و واقعیت‌های جمعیت‌شناختی تعیین شده است. واژه «سالمندی» برای هر فرد تصویری متفاوت دارد؛ برای برخی یادآور آرامش و وقار است و برای برخی دیگر همراه با نگرانی از کاهش توان جسمی و وابستگی است، اما واقعیت آینده ایران نشان می‌دهد که نسبت سالمندان در جمعیت کشور به‌طور چشمگیری افزایش خواهد یافت.

طبق آمارهای رسمی، جمعیت سالمندان ایران هم‌اکنون بیش از ۱۴ درصد شده و به گفته رئیس سازمان بهزیستی، پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد تا سال ۱۴۳۰، حدود یک‌سوم جمعیت کشور را سالمندان تشکیل خواهند داد. این افزایش جمعیت سالمند، ایران را در رده کشورهای سالخورده جهان قرار خواهد داد. در حالی که جامعه ایرانی هم‌اکنون در پنجره فرصت جمعیتی قرار دارد، روندهای آینده حکایت از تحولی سریع دارد که فشار بر نظام‌های رفاهی، بهداشتی و مراقبتی کشور را افزایش می‌دهد.

یکی از مهم‌ترین عوامل تشدید روند سالمندی، کاهش بعد خانوار و تک‌فرزندی است. داده‌های سازمان ثبت احوال نشان می‌دهد که در سال ۱۳۹۹، حدود ۴۰ درصد ولادت‌ها فرزند اول و ۱۴.۲ درصد ولادت‌ها فرزند سوم بوده و فقط ۴.۳ درصد خانواده‌ها چهار فرزند یا بیشتر دارند. بنابراین در آینده، خانواده‌ها با چند تک‌فرزند روبه‌رو خواهند شد که مسئولیت مراقبت و سرپرستی سالمندان را افزایش می‌دهد.

در سطح استان‌ها، جمعیت سالمندان توزیع یکنواخت ندارد. استان گیلان با ۱۳.۲ درصد سالمند، بیشترین و سیستان‌وبلوچستان با ۴.۹ درصد، کمترین سهم سالمندان را دارند. این تغییرات جمعیتی، کاهش خانوارهای گسترده، افزایش تجرد قطعی و زنانه شدن سالمندی را نیز به همراه دارد که به ناپایداری نظام رفاهی و افزایش فشار مالی بر مراقبت از سالمندان منجر خواهد شد.

نسل متولدان دهه ۱۳۶۰ که بزرگ‌ترین موج جمعیتی تاریخ معاصر ایران را تشکیل می‌دهند، در دو دهه آینده وارد دوره سالمندی خواهند شد. این نسل که بخش عمده نیروی کار، فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی و سهم بالای جمعیتی را امروز به خود اختصاص داده است، در آینده نیازهای جدید و وزن جمعیتی متفاوتی خواهد داشت. نسل‌های بعدی کوچک‌تر و پراکنده‌تر خواهند بود و تغییر جمعیتی ایران را شتاب می‌بخشند.

افزایش جمعیت سالمندان صرفاً یک تغییر سنی نیست؛ بلکه گذار ساختاری بزرگی است که در ابعاد اقتصادی و اجتماعی اثرگذار خواهد بود. در محور اقتصادی، کاهش نسبت جمعیت فعال به غیرفعال، فشار بر صندوق‌های بیمه و بازنشستگی، و کاهش عرضه نیروی کار از مهم‌ترین چالش‌ها محسوب می‌شود. در شرایط فعلی، نسبت پشتیبانی بیمه از ۲۴ نفر در سال ۱۳۵۵ به ۰.۵ نفر برای هر مستمری‌بگیر کاهش یافته و کمبود زیرساخت‌های مراقبت از سالمندان مانند تخت‌های مراقبت به ازای جمعیت سالمند نیز قابل توجه است.

در محور اجتماعی، مسائل مرتبط با سالمندان تنها، سکونت، روابط اجتماعی، سبک زندگی جدید، مهاجرت فرزندان و کاهش خانواده‌های گسترده، کیفیت زندگی سالمندان آینده را تحت تاثیر قرار خواهد داد. افزایش آمار تجرد قطعی نیز به تنهایی چالش‌های تازه‌ای ایجاد می‌کند؛ پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که تا سال ۱۴۱۰، بیش از یک میلیون سالمند مجرد در کشور وجود خواهد داشت. همچنین در گروه سنی بالای ۴۰ سال، میزان ازدواج نکرده‌ها در مردان کمتر و در زنان بیشتر از مردان است که این موضوع تاثیر مستقیمی بر پشتیبانی خانوادگی و ساختار جمعیتی خواهد داشت.

خبرگزاری خبرآنلاین