نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
شامگاه آخرین روز هفته گذشته مردی مسلح بعد از قتل همسر و دو فرزندش در شهرستان گرگان به آمل رفت و ۶ نفر از اعضای خانواده همسرش را به قتل رساند و سپس خودکشی کرد. یک روز پیش از این اتفاق هم مردی در یکی از روستاهای شهرستان دلفان لرستان با اسلحه کلاش ۴ برادرزاده خود را کشت و یک ساعت بعد نیز دستگیر شد. خبر قتل دختر ۱۵ ساله بابلی به دست خواستگار کینهجو هم از دیگر خبرهای دردناک هفته گذشته بود که رسانهای شد. اینها تنها چند نمونه از جنایتهای وحشتناکی است که هفته گذشته شاهدش بودیم.
فارغ از انگیزه قاتلان از ارتکاب این جنایتها، باید بررسی شود که چرا آستانه گذشت، صبر و تابآوری در جامعه کاهش یافته است؟ این حوادث هر دلیلی که داشته باشد، آیا هیچ راهی جز قتل و کشتار برای حل مشکلات وجود نداشته است؟ سالهاست روانشناسان، مسئولان امور فرهنگی و جامعهشناسان بر لزوم آموزش و ترویج تابآوری، اخلاقمداری و فرهنگ گفتوگو تأکید میکنند اما وقتی با انتشار اخبار جنایتهای فجیع بهخصوص از نوع خانوادگی روبهرو میشویم، این سؤال برای ما مطرح میشود که آیا در آموزش رفتار و اخلاق اجتماعی کوتاهی شده است یا ریشه این فجایع را باید در جای دیگری جستوجو کرد؟
برای ریشهیابی دلایل چنین رفتار غیراخلاقی که از سوی بعضی از افراد جامعه سر میزند، به سراغ دکتر ریحانه صبورنژاد، مدرس دانشگاه و روانشناس رفتیم تا دلایل این رفتار را مورد بررسی قرار دهیم.
چرا خشم به حادثه ختم میشود؟
دکتر صبورنژاد در اینباره میگوید: «درگیریهای خشن و قتلها همیشه از جایی شروع شدهاند؛ نقطهای که اغلب پنهان میماند. جامعهشناسان و روانشناسان معتقدند برای پیشگیری از چنین حوادثی باید پیش از رسیدن به لحظه وقوع جنایت، عوامل پنهان را شناخت و کنترل کرد. وقتی خبر یک درگیری خیابانی یا حتی یک قتل را میخوانیم، اولین واکنشمان این است که بپرسیم «چطور چنین اتفاقی رخ داد؟»
اما جامعهشناسی و روانشناسی میگوید ماجرا به این سادگی نیست. خشونت معمولاً به خاطر یک لحظه فوران خشم نیست و در ورای آن مجموعهای از شرایط و فشارها نهفته است. روانشناسان معتقدند وقتی انسان در موقعیتهایی قرار میگیرد که احساس تحقیر، تهدید و بیعدالتی میکند، مغز وارد «حالت دفاع» میشود. در این حالت بخش هیجانی مغز، یعنی آمیگدال، فرمان را به دست میگیرد و بخش منطقی که مسئول کنترل رفتار است، کمتر فعالیت میکند. به همین دلیل احتمال تصمیمهای پرخطر و ناگهانی افزایش پیدا میکند.»
این روانشناس در ادامه میافزاید: «جامعهشناسان هم یادآوری میکنند که شرایط اقتصادی سخت، بیکاری، تبعیض یا نبود اعتماد به قانون، زمینه را برای خشونت آماده میکند. وقتی آدمها حس کنند «هیچ راه عادلانهای برای حل مشکلشان نیست»، خشونت گاهی به چشمشان تنها راه باقیمانده میآید. البته اینها به معنای توجیه خشونت نیست، بلکه توضیحی است برای اینکه بدانیم پیشگیری از چنین اتفاقاتی فقط با مجازات بعد از حادثه ممکن نمیشود. آموزش کنترل خشم، بهبود شرایط زندگی و ایجاد حس اعتماد به قانون، همان سپرهایی هستند که میتوانند پیش از وقوع حادثه جلوی فاجعه را بگیرند. شاید وقتش رسیده به جای اینکه فقط بپرسیم «چه شد که این اتفاق افتاد؟» بپرسیم «چه باید بکنیم که دیگر تکرار نشود.»
چند راهکار علمی برای کاهش خشونت از نگاه جامعهشناسی و روانشناسی
آموزش مهارتهای کنترل خشم در دوران مدرسه: یادگیری تکنیکهای ساده مانند فاصله گرفتن موقت از موقعیت، بازنگری فکری قبل از واکنش و تنفس عمیق.
تقویت مهارت همدلی: تمرین درک احساسات دیگران موجب میشود افراد کمتر سراغ رفتارهای آسیبزننده بروند.
ایجاد فرصتهای حل تعارض و گفتوگو بدون خشونت: مراکز میانجیگری محلی میتوانند از بسیاری از درگیریها جلوگیری کنند.
حمایت روانی از افرادی که تحت فشار شدید قرار دارند: مشاوره رایگان برای افراد درگیر مشکلات خانوادگی یا اقتصادی میتواند از انفجار خشونت جلوگیری کند.
بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی: ایجاد فرصتهای شغلی، افزایش احساس عدالت اجتماعی و کاهش نابرابری زمینه پرخاشگری را کم میکند.
پایگاه خبری پیام خانواده
گفتگوی جهانبانو با بانوان حاضر در مسیر مشایه
آشنایی با اولین موکب بین المللی زنانه
جملات کوتاه برای تشکر از بانوان خادم عراقی
چند توصیه برای مادران جهت در پیادهروی اربعین
به پاس ۱۰۰۰ روز خدمت
جریان مقاومت، جریانی است که باید همچنان خون تازه در آن دمیده شود
سختترین و سوزناکترین درد بشر، درد فراق است
مردم خوب میدانند چه کسی خدمتگزارشان است
یادبود بانوان آمل برای شهید رئیسی و شهدای خدمت