کلیشه ای به نام مادر کامل

یک دکترای تخصصی روانشناسی عنوان کرد: تغییر فرهنگ جامعه و سبک زندگی موجب شده است که از الگوی “مادر کامل” به سمت الگوی “مادر کافی” حرکت کنیم. به گزارش جهان بانو، دکتر محمد ترکمان در رابطه با این موضوع که بانوان شاغل برای ترکیب کار و مادری با چه مشکلات و مسائلی مواجه هستند، اظهار […]

یک دکترای تخصصی روانشناسی عنوان کرد: تغییر فرهنگ جامعه و سبک زندگی موجب شده است که از الگوی “مادر کامل” به سمت الگوی “مادر کافی” حرکت کنیم.

به گزارش جهان بانو، دکتر محمد ترکمان در رابطه با این موضوع که بانوان شاغل برای ترکیب کار و مادری با چه مشکلات و مسائلی مواجه هستند، اظهار کرد: نکته ای که ذکر آن ضروری به نظر می رسد این است که ما باید به افراد کمک کنیم تا با توجه به سبک زندگی خود یک انتخاب درست داشته باشند. انتخاب از پیش تعیین شده‌ای وجود ندارد که افراد بین مادری یا شغل و رشد شخصی مجبور به انتخاب باشند. این مقایسه صحیح نیست و اهمیت دادن به آن موجب ایجاد سردرگمی و احساس گناه می شود. از سوی دیگر تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان دهنده آن است که فرزندپروی به کیفیت حضور والد بستگی دارد نه به کمیت حضور وی.

ترکمان افزود: بسیاری از مطالعات نشان دهنده آن است که بین مادران شاغل و مادران خانه دار از نظر فرزندپروری تفاوت کیفی وجود ندارد. آن چه که تعیین کننده کیفیت فرزندپروری است حضور کیفی مادر و شیوه های فرزندپروری اوست نه حضور کمی وی. برخی از مادرانی که در محیط خانه حضور دارند از شیوه های فرزندپروری آگاهی کافی ندارند و در مهارت های فرزندپروری ضعیف هستند، از این رو نمی توانند ارتباط مناسبی با فرزند خود برقرار کنند.

وی خاطر نشان کرد: ما در طول دوران زندگی خود نقش های متعددی را می پذیریم. به عنوان مثال یک نفر می تواند همسایه، فرزند، والد، کارمند و یا همسر باشد. گاهی اوقات این نقش ها در مقابل هم قرار می‌گیرند و تضاد ایجاد می شود. این موقعیت ها تنش آفرین، استرس زا و فرساینده است، آن هم در عصری که حضور بانوان در جامعه پررنگ شده، قادر به انجام فعالیت های اقتصادی هستند و ممکن است این موضوع موجب ایجاد تنش، استرس و حتی اختلافات زناشویی شود.

این روانشناس توصیه کرد: در ابتدا باید این موضوع را باور کنیم و بپذیریم که ما والد کافی هستیم نه کامل. در گذشته اصطلاح “مادر کامل” برای مادرانی استفاده می شد که همواره خود را وقف فرزندانشان می کردند و شاید به نقش های دیگر خود مانند نقش همسری چندان توجه نمی کردند، با این وجود امروز دیگر این اصطلاح مناسب نیست و “مادر کافی” جایگزین آن شده است که علاوه بر رسیدگی به امور فرزند، به زندگی شخصی نیز نظارت دارد. مادر کافی به شغل و روابطش با همسر اهمیت می دهد تا بتواند فرزند خود را بهتر تربیت کند.

ترکمان با بیان اینکه اصطلاح “مادر کافی” نه کاملاً خوب است و نه لزوما بد، تصریح کرد: تغییر فرهنگ جامعه و سبک زندگی موجب شده است که از الگوی “مادر کامل” به سمت الگوی “مادر کافی” حرکت کنیم. در این شیوه محبت والدین همان محبت مشهور والد نسبت به فرزند است و موضوع تنها شیوه های متفاوت فرزندپروری است.

وی در ادامه گفت: اگر بپذیریم که ما به عنوان مادر باید کافی باشیم نه کامل، خودمان را مصون از خطا و اشتباه نمی دانیم، احساس گناه نمی کنیم و خود را سرزنش نمی کنیم، بلکه تلاش می کنیم در ساعات حضور کیفیت فرزندپروری را افزایش دهیم.

این روانشناس با اشاره به توصیه دوم بیان کرد: همسران باید مراقب روابط خود با یکدیگر باشند. خانم ها و آقایان در نقش زن و شوهر از این حق برخوردار هستند که حریم خصوصی داشته باشند. یک خانم پس از ازدواج باید به همه نقش های خود بپردازد؛ نقش هایی مانند مادر بودن، شاغل بودن، همسر بودن و زن بودن.

ترکمان اضافه کرد: وقتی زنان به فعالیت اقتصادی می پردازند و در حین حال مادر نیز هستند، موجب می شود که گاهی نتوانند تعادل مناسبی بین نقش ها برقرار کنند و از وظایف خود نسبت به همسر غافل می شوند. لذا داشتن یک برنامه منظم که در آن ساعاتی را به همسر اختصاص دهند یا تهیه لیستی از رفتارها برای رابطه با همسر همچون پختن دو یا سه وعده غذای مورد علاقه، تماس روزانه، کمک گرفتن از اقوام برای سپردن کودک به آنها و گذراندن ساعاتی در کنار یکدیگر به شدت کیفیت زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد و آن را مطلوب می سازد.

وی تأکید کرد: زنان باید این موضوع را بپذیرند که فرزندان تنها اولویت زندگی نیستند. پس از تولد فرزند بخش زیادی از احساس، محبت و توجه بانوان به سمت فرزند جلب می شود، با این وجود قرار نیست که فرزند تمام اولویت های زندگی را به خود اختصاص بدهد، چرا که اگر مادر خود را به طور کامل وقف فرزند کند، این روند در ادامه مسیر زندگی فرسودگی ایجاد می کند و ممکن است سایر نقش ها نادیده گرفته شود و حتی مادر به مرور زمان بر روزها و سالیان گذشته افسوس بخورد و یا به علت عدم پیشرفت در برابر همسر و فرزندان خود احساس کمبود کند. لذا حتما باید تعادل ایجاد شود.

این روانشناس گفت: همچنین زنان شاغل می توانند دانش فرزندپروری خود را افزایش دهند و در این زمینه مطالعه داشته باشند. زمانی که بانوان در جامعه حضور دارند و به فعالیت اقتصادی می پردازند، باید تلاش کنند تا کیفیت فرزندپروری خود را ارتقا دهند و این مسئله مستلزم یادگیری این مهارت است.

ترکمان افزود: رابطه خوب با فرزند و حتی همسر به طور طبیعی ایجاد نمی شود، بلکه ما نیاز داریم با اتکا به مهارت آموزی اطلاعات خود را در این زمینه افزایش دهیم و فرزندپروری سالم تر، شاداب تر و ایمن تری داشته باشیم.

وی خاطر نشان کرد: شاید تربیت فرزند دشوارترین کار در دنیا باشد. هنگامی که مادر شاغل بودن را نیز انتخاب می کند، قرار نیست تمام بار مسئولیت مادر بودن را به تنهایی به دوش بکشد بلکه می تواند روی کمک آشنایان و اطرافیان خود حساب کند.

این روانشناس بیان کرد: لازم است تا تربیت فرزند به طور مشترک توسط هر دو والد انجام شود. همکاری در فرزندپروری یک کار گروهی است و همکاری همسر باعث می شود تا فرزند رشد سالم تری داشته باشد و مادر نیز از فرصت کافی برای انجام کارهای شخصی و استراحت برخوردار شود. لذا لازم است تا مادران با همسرانشان برای تقسیم مسئولیت و فرزندپروری به گفتگو بپردازند و حتی اگر مشارکت همسر کم هم باشد، این کارها کمک می کند که تربیت فرزند به کار لذت بخش تری تبدیل شود.

ترکمان اضافه کرد: با توجه به اینکه دو سال نخست زندگی کودک دو سال حیاتی و سرنوشت ساز است و در این دو سال دلبستگی به عنوان یک مفهوم حیاتی و پایه ای در کودک شکل می گیرد، تلاش کنید با برنامه ریزی دقیق و از پیش تعیین شده حضور کمی و کیفی بیشتری برای فرزندپروری داشته باشید. برای انجام این کار می توانید از مرخصی هایتان استفاده کنید و یا با ایجاد فرصت های شغلی دیگر بیشتر در خانه حضور پیدا کنید.

وی با بیان اینکه در دو سال نخست زندگی حضور کمی مهم است و سپس حضور کیفی خاطر نشان کرد: متأسفانه باید به این نکته اشاره کرد که مرخصی زایمان در ابتدا ۶ ماه بوده و در حال حاضر ۹ ماه است که واقعا کم است، به این دلیل که پس از اتمام مرخصی دلبستگی در فرزند شکل می گیرد و مادران نیز باید در محل کار حاضر شوند و به انجام وظایف شغلی خود بپردازند. لذا پیشنهاد می شود با برنامه ریزی زمان مرخصی ها دست کم تا دو سال افزایش یابد.

این روانشناس تصریح کرد: در اوقاتی که مادران در منزل حضور ندارند حتما مراقبانی را جایگزین خود کنند که باثبات و با کیفیت باشند. در واقع باید فردی را انتخاب کرد که احتمال تغییر وی کمتر است. وجود یک فرد ثابت از اهمیت بسیاری برخوردار است و به کودک احساس امنیت می دهد. این در حالیست که بی ثباتی در مراقبت مشکلاتی را در تربیت فرزند به وجود می آورد، موجب دوگانگی تربیتی می شود و در کودک ناامنی و اضطراب ایجاد می کند، چرا که کودک به دنبال محیطی قابل پیش بینی و باثبات است.

ترکمان با بیان اینکه کیفیت فرزندپروری بین بانوان شاغل و بانوان خانه دار متفاوت و معنادار نیست، اظهار کرد: مادران شاغل می توانند زمان هایی که در خانه حضور دارند تعامل فیزیکی و عاطفی بیشتری با کودک برقرار کنند و با همسرانشان نیز هماهنگی تربیتی داشته باشند