کارآفرینی دختر دهه هفتادی برای ۱۲۰ بانوی سرپرست خانوار

دختری دهه هفتادی با استفاده از هنر و مهارت مادر و خاله‌اش دست به کارآفرینی و ایجاد فرصت قالی بافی زده و تاکنون حدود ۱۲۰ نفر که بیشتر آنها سرپرست خانواده هستند را تحت پوشش قرار داده است.

ندا جمالی، دختر کارآفرین دهه هفتادی، متولد ۱۳۷۶ و اهل شیراز است، آخرین مدرک تحصیلی او فوق لیسانس معماری است و درحال حاضر دانشجوی دکترای معماری است.

ایده کارآفرینی فرش با فروش اولین قالی

جوان دهه هفتادی در خصوص ایده و شروع کارآفرینی اش توضیح داد و گفت: کار را از سال ۹۹ شروع کردم، زمانی که لیسانس معماری ام تمام شد یک پروژه انجام دادم و هزینه ای به دست آوردم سپس تصمیم گرفتم  مبلغ دومیلیون و پانصد از آن را به خاله ام که بافنده قالی بود بدهم تا برای من قالی ببافد.

زمانی که قالی تمام شد خیلی از طرح و نقش آن راضی نبودم و نپسندیدم بنابراین قالی را به یزد بردم و با سود خوبی فروختم و با همان سود هم دستمزد خاله ام را پرداختم و هم مواد اولیه دو قالی دستبافت دیگر خریدم و این بار علاوه بر خاله ام به همسایه اش نیز سفارش بافت قالی دادم و از آنجا شروع به فعالیت در این حوزه کردم. 

مدتی بعد یک وام اشتغال گرفتم و یک کارگاه کوچک با ۵ دستگاه در یک خانه سنتی باز سازی شده راه اندازی کردم که هم کارگاه باشد و هم گالری فرش.

در زمینه تولید فرش های یزدی شروع به فعالیت کردم، این نوع فرش به صورت جفت است و هر دو با یکدیگر باید به فروش برسد و تک قیمتی ندارد، به همین دلیل دوبار در سال بازدهی فروش دارم و بعد از چند سال تلاش مشتریان ثابتی دارم. 

شروع کار در خانه با تعطیلی کارگاه فرش

او از سختی های مسیر سخنن گفت و توضیح داد: زمانی که کارگاه را راه اندازی کردم شروع به جذب نیروی بافنده کردم و در این میان خانم ها خیلی تمایل به همکاری و کار کردن در محیط کارگاه نداشتند و دوست داشتند در کنار قالی بافتن به کارهای روزمره شان نیز برسند، به همین خاطر پس از گذشت مدتی کارگاه بسته شد. 

کارآفرین فرش در خصوص نحوه کار بیشتر توضیح داد و بیان کرد: بعد از بسته شدن کارگاه من شروع به جذب نیرو های بافنده برای کار در منزل کردم، بیشتر این افراد خانم های روستایی یا کسانی که به شهر آمده بودند و هنر قالی بافی را بلد بودند و نیاز داشتند در کنار خانواده کمک هزینه ای داشته باشند یا سرپرست خانواده و از قشر ضعیف جامعه بودند. 

کارآفرینی برای ۱۲۰ بانوی بافنده سرپرست خانوار

او با اشاره به اینکه هوای بافنده ها را دارد ادامه داد: با توجه به‌ اینکه نیرو های بافنده بیشتر از این قشر بودند و من دوست داشتم کمکی به آنها کنم برای جذب نیروی بیشتر آگهی میدادم یا خانم هایی که بافندگی می‌کردند نیرو جدید می‌آوردند و به همین طریق تعداد نیرو ها افزایش یافت و در حال حاضر ۱۲۰ نیروی بافنده برای من کار می‌کنند.

در این مسیر سعی کردم هوای نیرو هایم را داشته باشم، به همین خاطر سود خود را کمتر کنم و به آنها دستمزد بیشتری پرداخت کنم، به آنها بسته های معیشتی و کمک هزینه های تحصیلی برای فرزندانشان می‌دهم و سعی میکنم تا جایی که در توانم است حمایتشان کنم، آنها نیز با اشتیاق بیشتر برای کارکردن به سمت من می‌آیند‌.

دوست دارم بتوانم برای افراد بیشتری اشتغالزایی کنم، به همین منظور  اقدام کردم تا راهبر کمیته امداد شوم و اگر این اتفاق بیافتد واحد اشتغال چند استان در اختیار من قرار می‌گیرد و خانم های بافنده بیشتری می‌توانند زیر نظر من فعالیت کنند.

یک سفارش نفیس از آلمان

او در خصوص صادرات به خارج از ایران نیز سخن گفت و توضیح داد: درصورتی که سفارش داشته باشم به خارج از ایران هم صادرات می کنیم، برای مثال سال ۱۴۰۰ یک مشتری از آلمان به من سفارش یک جفت گبه دوازده متری با طرحی خاص داد سپس طراح این نقش را طراحی کرد و من رنگ های مخصوص را خریدم در رنگرزی رنگ کردم سپس یکی از آنها را مادرم بافت و دیگری را خانم های دیگر و برای مشتری ارسال کردیم.

به دلیل سن کم کارت بازرگانی صادر نمی کنند

کارآفرین شیرازی یکی از مشکلات این مسیر را کم بودن سنش دانست و توضیح داد: قصد انجام فعالیت های بیشتر و صادرات دارم و برای به تحقق رساندن آن نیاز به حمایت مالی و کارت بازرگانی دارم اما به من کارت بازرگانی نمی‌دهند و می‌گویند که سن کمی برای این کار دارم‌.

پشتکار و تلاش راز باقی ماندن در این کار است 

او از عوامل موفقیتش نیز سخن گفت و بیان کرد: من روزی ۱۸ ساعت کار میکنم و در زمینه رشته تحصیلی‌ام و فرش فعالیت دارم و مجبورم بسیار تلاش کنم تا هزینه تحصیلم جبران شود و بتوانم حامی خانواده و دو برادر کوچکم باشم و به خاطر اینکه سن کمی در زمینه فرش دارم و رقبا زیاد هستند باید زمان بیشتری از بقیه برای آن بگذارم و اگر پشتکار و تلاش زیاد من نبود نمی‌توانستم به موفقیت برسم‌.

تلاش کردم تا باعث سربلندی خانواده باشم

این بانوی کرآفرین دهه هفتادی مشوق خود را آرزو های خود دانست و گفت: از کودکی در خانواده ای بزرگ شدم که پدر و مادرم شاغل بودند و بیشتر اوقات را تنها بودم به همین خاطر سعی کردم دوستان زیادی داشته باشم و آنها  اکثرا از خودم بزرگتر بودند و این باعث میشد موفقیت هایشان را ببینم و بخواهم مثل آنها باشم، آرزو های بزرگی که داشتم باعث شدند بتوانم تلاش کنم و موفق شوم و باعث سربلندی خانواده به خصوص مادرم که بسیار برای من زحمت کشیده باشم.

به جوانان و افرادی که می‌خواهند کاری را شروع کنند می‌گویم که صبور باشند، هیچ کاری عیب نیست و آدم ها باید برای آرزوهایشان و زمینه ای که به آن علاقه مند هستند تلاش کنند.

فارس