تحلیل خبر؛

چرا مریم میرزاخانی مهم است؟

کافی است از دختران جوان یا نوجوان بخواهید نمونه‌ی یک زن موفق را به شما معرفی کنند، اکثر قریب به اتفاقشان بی درنگ از مریم میرزاخانی نام می‌برند. به عبارت دقیق‌تر او تنها زن مشهور و موفق ایرانی در میان این نسل شمرده می‌شود.

البته با معیارهای جهانی میرزاخانی یک الگوی زن موفق است. او دختری بود که در سن ۱۸ سالگی در المپیاد جهانی ریاضی، مدال طلای هندسه را گرفت. او نخستین زن و اولین ایرانی برنده مدال فیلدز، یک ریاضی‌دان نخبه و استاد دانشگاه استنفورد بود. تا جایی‌که روز تولد او را روز جهانی زنان در ریاضیات نام‌گذاری کرده‌اند. اما چرا در میان تعداد زیاد زنان نخبه‌ی ایرانی تا این حد توان رسانه‌های داخلی غرب‌گرا و خارجی صرف بلند کردن نام میرزاخانی می‌شود؟ چرا تعداد زیادی کتاب کودک و نوجوان در رابطه با او نوشته شده و محصولات رسانه‌ای پرحجم برای او ساخته می‌شود؟

از دلایلی که برای  ترویج رسانه‌ای نام مریم میرزاخانی مطرح می‌شود، بی‌حجاب بودن و مهاجرت او به آمریکا است. این دلایل اگرچه پر بیراه نیستند اما اهم دلیل هم نیستند. میرزاخانی برای غرب مهم است چون «استم» برای غرب مهم است. استم (STEM) مخفف رشته‌های تحصیلی و حوزه‌های تخصصی علوم پایه، علوم فنی، علوم مهندسی و ریاضی است. علومی که مورد توجه ویژه‌ی کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه است. یونسکو به عنوان اصلی‌ترین زیر شاخه‌‎ی سازمان ملل، مأموریت پیشبرد حضور زنان در استم را بر عهده دارد. از منظر یونسکو حوزه‌ی استم «فاکتور مهمی در نو‌آوری و البته برآمدن و افول تمدن‌ها قلمداد می‌شود.» اگرچه زنان به طور طبیعی اقبال کمتری به رشته‌های فنی و مهندسی دارند و از سال‌های دبیرستان شکاف جنسیتی در این زمینه چشمگیر می‌شود اما با توجه به پر رنگ بودن نگاه‌های فمنیستی در نهادهای بین‌المللی، علت اقبال کمتر دختران به حوزه‌ی فنی و مهندسی را برساخت فرهنگی دانسته و نقش جنسیت را در این جهت‌گیری نادیده می‌گیرند.

از طرفی در توسعه به معنای غربی، اقتصاد و صنعت محوریت بیشتری دارد و سرمایه‌داری الگوی اصلی توسعه به حساب می‌آید که بر محوریت سود بیشتر به نفع سرمایه‌داران قوام یافته است. بر همین اساس است که حضور زنان در این حوزه برای نهادهای بین‌المللی چون یونسکو حائز اهمیت است، چراکه حضور فعال زنان در رشته‌های استم می‌تواند سود سالانه‌ی سرمایه‌داران را افزایش دهد. به عنوان مثال دولت اسکاتلند حضور زنان در استم را سبب رشد درآمد سالانه‌ی خود تا ۱۷۰ میلیون پوند تخمین می‌زند. بر همین اساس است که بازنمایی زنان و دختران در حوزه‌های علوم، فناوری، مهندسی و ریاضی تبدیل به دغدغه‌ی سازمان‌های حقوق زنان و برابری جنسیتی در کشورهای در حال توسعه شده است. معرفی چهره‌های برتر زن در استم به عنوان الگو برای دختران جوان و نوجوان از کارآمدترین و مهمترین اقدامات برای ارزش‌گذاری حضور زنان در این حوزه فارغ از استعداد طبیعی و تفاوت‌های جنسیتی است.

حالا برگردیم سراغ الگوسازی از مریم میرزاخانی برای دختران جوان ایرانی که به هر دلیلی به آمریکا مهاجرت کرده است. با شهرت او سه انگاره در نسل دختران نوجوان و جوان شکل می‌گیرد: اول اینکه ایران جایی برای پیشرفت ندارد و برای رسیدن به قله‌ی دانش باید وطن را ترک کرد. دوم آمریکا بهترین کشور برای مهاجرت است. سوم برای الگو بودن لزوما نباید مولفه‌های انقلابی بودن را دارا بود. چهارم جهت‌دهی دختران به حوزه‌ی استم بدون توجه به جنسیت و استعداد طبیعی آنها که همین امر می‌تواند آینده‌ی آنها را با مخاطره و نارضایتی از حیطه‌ی کاری و تحصیلی مواجهه سازد. تمام این تلاش‌ها برای زنان کشورهای در حال توسعه در حالی رقم می‌خورد که طبق نظرسنجی در آمریکا حضور زنان آمریکایی در حوزه سلامت بیشتر و در حوزه‌ی مهندسی کمتر شده است و این کاهش ریشه در تفاوت‌های طبیعی زنان با مردان دارد.

البته این انگاره‌ها باید برای دختران جوان ایرانی شکل بگیرد تا موج مهاجرت زنان نخبه در حوزه‌ی فنی مهندسی از ایران به غرب و به ویژه آمریکا شکل بگیرد تا اهداف سند توسعه‌ی پایدار که در حوزه‌ی استم دنبال می‌شود یعنی تقویت نظام سرمایه‌داری تحقق یابد، که این شکلی نوین از استعمار است. زمانی در عصر صنعتی شدن، نظام استثماری سرمایه‌داری زنان را از حوزه‌ی خصوصی (خانه) به عمومی (کارخانه) کشاند و خانواده را از آنها گرفت، اکنون و در عصر فراصنعتی زنان را از وطن به غربت می‌کشاند تا وطن را از آنها بگیرد.

مریم اردویی