وضعیت اسفناک زنان مسلمان روهینگیا

هجوم بیش از یک میلیون پناهجوی روهینگیا در سال ۲۰۱۷ به بنگلادش که از نسل‌کشی وحشیانه در میانمار گریخته بودند، یکی از بزرگترین کمپ‌های پناهندگان جهان را در کاکس بازار بنگلادش ایجاد کرده است.

با وجود به رسمیت شناخته شدن روهینگیا از سوی مجامع بین‌المللی به عنوان یکی از اقلیت‌های مورد آزار و اذیت جهان، وضعیت آنها همچنان وخیم است. از آنجا که بنگلادش عضو کنوانسیون ۱۹۵۱ مربوط به وضعیت پناهندگان نیست و فاقد قوانین ملی خاص در مورد امور پناهندگان و پناهندگی است، دولت موقت اقامت فعلی جمعیت روهینگیا را به دلایل بشردوستانه به عنوان یک راه حل موقت در اولویت قرار داده است.

در حالی که وضعیت اردوگاه‌ها در کاکس بازار امکان و ظرفیت زندگی برای چنین جمعیت عظیمی را ندارد، شلوغی شدید، منجر به بهداشت نامناسب، دسترسی محدود به آب تمیز و همچنین خطر بالای شیوع بیماری می‌شود. این شرایط، آسیب‌پذیری زنان و دختران روهینگیا را در برابر استثمار و بدرفتاری تشدید می‌کند. این وضعیت یک سؤال مهم را ایجاد می‌کند: چرا خشونت علیه آنان حتی پس از فرار از مرکز اولیه رنج و ستم ادامه دارد؟

اما این پرسش به سال‌ها خشونت و حقوق نابرابر زنان در مقایسه با مردان در جوامع مختلف مردسالار مانند میانمار بر می‌گردد. روهینگیاها، به‌ویژه زنان و دختران آنها، سابقه طولانی خشونت و تبعیض سیستماتیک را در میانمار تحمل کرده‌اند. این آسیب در داخل کمپ‌ها همچنان ادامه دارد. پناهندگان روهینگیا علی‌رغم سختی‌های فراوانی که با آن مواجه هستند، فعالانه در فعالیت‌های داوطلبانه مختلف شرکت کرده‌اند.

سازمان‌های بشردوستانه اغلب افراد روهینگیا را به عنوان داوطلب، از جمله معلمان کودکان در اردوگاه‌ها، درگیر کار و فعالیت می‌کنند. با این حال، رواج شیوه‌های آموزشی و فرهنگی متضاد با اعتقادات سخت‌گیرانه (درباره زنانی که خارج از خانه کار می‌کنند) گاهی به مقاومت و اصطکاک اجتماعی در جامعه روهینگیا منجر شده است. زنانی که به دنبال آموزش هستند یا از حقوق زنان در کمپ‌ها دفاع می‌کنند، اغلب با تهدید و آزار و اذیت مواجه می‌شوند.

من در طول مدتی که به عنوان محقق در بنگلادش مشغول تحقیق در مورد اقدامات سلامت جنسی و باروری زنان روهینگیا بودم، از خود روهینگیاها دریافتم که شیوه‌های فرهنگی میان آنها از آن زمان (زمانی که در میانمار بودند) تا به اکنون بسیار تغییر کرده است. روهینگیاهای مسلمانان در آن زمان (زمان اقامت در میانمار) به احتمال زیاد روش‌های تنظیم خانواده را نمی‌پذیرفتند. اما پس از آمدن به بنگلادش (توسط کارکنان سازمان‌های بین‌المللی) در مورد اهمیت تنظیم خانواده به آنها آموزش داده شده است.

 با این حال، بسیاری از رهبران مذهبی در میان روهینگیا با ایده جلوگیری از بارداری چندان موافق نیستند. (در حالی که وضعیت فعلی در اردوگاه‌ها متفاوت است). تعداد قابل توجهی از زنان و دختران روهینگیا از اشکال مختلف خشونت جنسی رنج برده‌اند. در حالی که آتش‌افروزی‌ها، قتل‌ها و آدم‌ربایی‌ها به روال مکرر تبدیل شده، این اعمال خشونت توسط شوهران، اعضای خانواده و همسایگان آنها انجام می‌شود. زنان روهینگیا توسط گروه‌هایی که ادعا می‌کنند آنان وقتی خارج از خانه کار می‌کنند اصول اسلام را نقض می‌کنند، مجبور به استعفا از کار داوطلبانه خود می‌شوند.

گروه‌های محافظه‌کار مرد در روهینگیا به‌طور فزاینده‌ای تصمیمات زنان را کنترل می‌کنند. این امر به‌طور قابل توجهی تحرک و آزادی زنان روهینگیا را محدود می‌کند. علی‌رغم دسترسی به حقوق بهداشتی و آموزشی، روهینگیاها عمیقاً در شیوه‌های فرهنگی خود ریشه دارند. تغییر ناگهانی شیوه زندگی آنها و حرکت آزادانه زنان باعث تغییر در شیوه‌های فرهنگی روهینگیا (که توسط رهبران جامعه پذیرفته نشده‌) شده است. من در حین بحث درباره تنوع فرهنگی در میان زنان مهاجر در کلاس‌های روانشناسی در دانشگاه، نمی‌توانستم از وضعیت وخیم زنان روهینگیا که علی‌رغم عبور از مرزها برای پایان دادن به سلسله خشونت‌هایی که توسط دولت خود با آن روبه‌رو بودند، از یک سری جدید دیگر از ظلم و ستم توسط گروه‌های فرهنگی خودشان متحمل شوند، تعجب نکنم.

 به عنوان یک زن مسلمان، من به اصول اسلامی احترام می‌گذارم، اما قاطعانه معتقدم که این اصول نقض حقوق زنان را نمی‌پذیرد و دسترسی آنها را به تحصیل و کار محدود نمی‌کند. اعمال افراطی پاسخی برای محدود کردن حق زنان نیست و به مرد حق سرکوب زنان را نمی‌دهد. در حالی که تجلیل از تنوع فرهنگی بسیار مهم است، غیرقابل انکار است که برخی از اقدامات فرهنگی، مانند ازدواج اجباری و نابرابری آموزش و بهداشتی برای زنان، عمیقاً مضر است. در فرهنگ‌های جوامعی مانند روهینگیا، تبعیض و تعصب جنسیتی همچنان ادامه دارد. این موارد در تقسیم نابرابر کار، دسترسی محدود به نقش‌های رهبری و انتظارات اجتماعی که زنان را به نقش‌های خاص محدود می‌کند، دیده می‌شود.

پس مطلب را با همین سؤال به پایان می‌رسانم که: مرز بین تنوع فرهنگی و حمایت از حقوق جهانی، به‌ویژه حقوق زنان را کجا باید بکشیم؟

ملاحظه: به نظر می‌رسد نویسنده این یادداشت با اصول و موازین اسلامی آشنایی کامل ندارد و برخی محدودیت‌ها درباره زنان روهینگیا را که ناشی از سنت‌های بومی و قبیله‌ای منطقه است، با عنوان سخت‌گیری به حساب اسلام گذاشته است. البته جدای از این ملاحظه، شرایط دشوار و زندگی سخت آوارگان مسلمان روهینگیا در کمپ اختصاص یافته به آنان در کاکس بازار بنگلادش تأسف‌بار و دردآور است و ظلم و ستمی که به آنان می‌شود یکی از مواردی است که باعث شرمندگی سازمان‌ها و مجامع بین‌المللی است و کارکرد آنها را زیر سؤال می‌برد.

 

ایکنا