هرچه دیوانه‌تر، لایک و فالوئر بیشتر

این روزها در اینستاگرام، هر لایک و بازدید به بهای نقض چارچوب‌های اخلاقی و انسانی تمام می‌شود. رقابتی بی‌رحمانه برای دیده‌شدن، جامعه را به سمت عادی‌سازی مردم‌آزاری و ابتذال سوق داده است.

این روزها در اینستاگرام، پشت هر لایک و بازدید، قوانین و اصول اخلاقی و انسانی جامعه به شکلی نگران‌کننده نقض می‌شوند. یکی از نمونه‌های بارز این مسئله، بلاگری است که با چالش‌های عجیب و مردم‌آزارانه، تلاش می‌کند مخاطبان بیشتری جذب کند. به‌عنوان مثال، از پشت دوربین به بلاگر گفته می‌شود: «آهو، یه چالش زیر ۵ ثانیه برات دارم، یا همین الان میری سر میز اون چند نفری که پشت‌مون دارند غذا می‌خورند سفره‌شون رو می‌کشی که ظرفاشون بشکنه یا لیوان‌هاشون رو خالی می‌کنی و می‌گی حرام حرام.» بلاگر نیز با شمارش معکوس، این رفتار آزاردهنده را انجام داده و یکی دیگر از نمونه‌های مردم‌آزاری خود را ثبت می‌کند.

این بلاگر که ادعا دارد هنر «دیوانه زندگی کردن» را به مخاطبانش آموزش می‌دهد، بارها در صفحه‌اش رفتارهایی را به نمایش گذاشته که قربانیان زیادی را تحت تأثیر شوخی‌های بی‌مزه و آزاردهنده‌اش قرار داده است. برخی از این چالش‌ها شامل کارهایی است مانند دادن کادوی ساختگی به افراد غریبه و ادعای سالگرد ازدواج، ضربه زدن با چکش بادی به سر یک خانم بی‌خبر، یا پرتاب تخم‌مرغ به اولین خودروی عبوری. حتی برخی از این ویدیوها در خارج از کشور ضبط شده‌اند.

هرچند برخی مخاطبان معتقدند این چالش‌ها از قبل هماهنگ شده‌اند، اما واکنش‌های بهت‌زده قربانیان نشان می‌دهد که بسیاری از آنها واقعی هستند. حتی اگر بخشی از این صحنه‌ها برنامه‌ریزی‌شده باشد، باز هم واقعیت تلخی باقی می‌ماند: این بلاگرها به‌طور مستقیم مردم‌آزاری را برای مخاطبان خود عادی‌سازی می‌کنند.

این ویدیوها به ظاهر فقط برای سرگرمی هستند، اما پیامدهای عمیقی بر فرهنگ جامعه دارند. تعریف شوخی و خنده تغییر کرده و نوجوانانی که این محتواها را مشاهده می‌کنند، یاد می‌گیرند که تجاوز به حریم دیگران یا آزار و تمسخر آنها نه‌تنها قابل قبول است، بلکه می‌تواند جذاب باشد و حتی درآمدزایی داشته باشد. این تنها یکی از نمونه‌های جنون برای جذب فالوئر است.

بلاگرهایی که با جان مردم بازی می‌کنند!

این روزها در فضای مجازی، برای هر لایک و بازدید، چارچوب‌های اخلاقی و قانونی جامعه زیر پا گذاشته می‌شود. مخاطب به‌طور طبیعی جذب محتوای متفاوت و هیجان‌انگیز می‌شود، به‌ویژه محتوایی که با ترس و هیجان همراه است. برای همین بسیاری از بلاگرها دست به کارهای خطرناک و عجیب می‌زنند تا دنبال‌کننده‌های خود را از دست ندهند. مثال بارز این رفتار، بلاگری است که پشت فرمان خودرو اقدام به آشپزی کرد. او قوانین رانندگی را نقض کرد، جان خود و سایر رانندگان را به خطر انداخت، و در حالی که گوشت را ساطوری می‌کرد و چاقو تیز می‌کرد، تلاش داشت اولین کسی باشد که در حال رانندگی کباب درست می‌کند.

یکی دیگر از بلاگرها با جمله معروف «وضع‌تان چونه؟!» شناخته شده است. این جوان با ضبط ویدیوهایی از ارتفاعات خطرناک بدون تجهیزات ایمنی، تلاش می‌کند ترس و هیجان مخاطبان را برانگیزد. او گاهی با دمپایی لاانگشتی، گاهی با دویدن و پریدن در ارتفاعات، مرزهای خطر را جابه‌جا می‌کند. این رفتارها نه‌تنها خطرناک هستند، بلکه برای برخی مخاطبان جالب یا «فان» به نظر می‌رسند و در نهایت ممکن است به تقلید منجر شوند. نوجوانان یا جوانانی که به دنبال دیده‌شدن هستند، ممکن است با تکرار این کارها تلاش کنند یک‌شبه مشهور شوند و بدون زحمت درآمد کسب کنند.

از زندگی‌های لاکچری تا مظلوم‌نمایی برای کلاهبرداری

دنیای بلاگری به جایی رسیده که سلامت جامعه، ارزش‌های اخلاقی و زندگی مخاطبان اهمیت چندانی ندارد. تنها چیزی که برای این افراد اهمیت دارد، تعداد دنبال‌کننده‌ها و درآمد حاصل از آن است. هر بلاگر روش خاص خود را برای جذب مخاطب دارد: برخی با محتوای پرخطر و هیجانی، برخی با رفتارهای خارج از عرف، و برخی دیگر با نمایش زندگی‌های فوق‌العاده مرفه و لاکچری که اغلب ساختگی و نمایشی هستند. این محتواها تصویری از زندگی ایده‌آل را به مخاطبان القا می‌کنند و باعث می‌شوند جوانان و نوجوانان دائماً خود را با این استانداردهای غیرواقعی مقایسه کنند.

این مقایسه مداوم، اعتمادبه‌نفس مخاطبان را از بین می‌برد و حس رضایت از زندگی را نابود می‌کند. مخاطبان ممکن است از خود بپرسند: «چرا زندگی من این‌قدر معمولی است؟» همین سؤال ساده می‌تواند نقطه آغاز اختلال در زندگی آنها باشد.

از سوی دیگر، بلاگرهایی نیز وجود دارند که با مظلوم‌نمایی و تعریف داستان‌های ساختگی از بدبختی‌های خود، مخاطبان را تحت تأثیر قرار داده و با درخواست کمک، به کلاهبرداری می‌پردازند. این رفتارها نه‌تنها روحیه انسان‌دوستی را کاهش می‌دهند، بلکه جامعه را نسبت به مشکلات واقعی بی‌تفاوت می‌کنند.

اتحاد آنفالو

جنون جذب مخاطب، حالا به جایی رسیده که رفتارهای وقیحانه، شوخی‌های جنسی، استفاده از کودکان و کلمات رکیک به بخشی از محتوای روزمره فضای مجازی تبدیل شده‌اند. این نوع محتواها به مرور زمان به عادت تبدیل می‌شوند و جامعه را از ارزش‌های اخلاقی تهی می‌کنند. اما همان‌قدر که بلاگرها و تولیدکنندگان این محتواها در ایجاد این شرایط مقصرند، ما به‌عنوان مخاطبان نیز بی‌تقصیر نیستیم. معمولاً نقش ما در گسترش این بی‌فرهنگی بیشتر است.

گاهی زیر پست‌های برخی بلاگرها، مخصوصاً آنها که محتوای سطحی تولید می‌کنند، کامنت‌هایی نظیر «اتحاد آنفالو» به چشم می‌خورد. این نوع کامنت‌ها می‌توانند جرقه‌ای برای یک کمپین مردمی باشند؛ کمپینی که تلاش کند جامعه را از خطر ابتذال نجات دهد.

علاوه بر این، انتظار می‌رود نهادهای نظارتی به‌طور جدی وارد عمل شوند و پیش از آنکه تمام مرزهای اخلاقی و انسانی زیر پا گذاشته شود، به وضعیت نابسامان فضای مجازی رسیدگی کنند. برخوردهای سطحی، مانند مسدود کردن چندروزه صفحات بلاگرها، نمی‌تواند چاره‌ساز باشد. باید اقدامات جدی و پایدار انجام شود تا این چرخه معیوب متوقف شود و ارزش‌های اخلاقی و انسانی در جامعه حفظ شوند.

فارس