سر و سامان دادن زنان آسیب دیده به سبک پهلوی

شهرنو یا محله روسپیان قصه پرغصه ای است از نسخه رژیم پهلوی برای سر و سامان دادن به زنان آسیب دیده. یک محله مخصوص تن فروشان؛ علنی و عیان بدون اعمال شاقه.

از شهرنو تصاویر زیادی جز آنچه کاوه گلستان در یک گزارش مستند از وضعیت زنان شهرنو ثبت و ضبط کرد، وجود ندارد. کامران شیردل هم فیلم مستندی از زندگی زنان روسپی در شهرنو ساخت. اما مروری بر منابع و کتاب های به جا مانده از سال ها قبل نشان می دهد وضعیت زنان در شهرنو شبیه یک تراژدی غم بار و تلخ است که گذر زمان هم از تلخی اش نمی کاهد.

در سال های ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۷ حکومت برای ساماندهی وضعیت بیش از هزار زن آسیب دیده در شهرنو  اقدامات بسیاری انجام داد. کارهایی که به توسعه فساد و فحشا در شهرنو و بدبخت تر شدن این زنان انجامید. وقتی مهناز افخمی مشاور نخست وزیری در امور زنان شد خیلی ها فکر می کردند قرار است اتفاق خاصی بیفتد. بساط تن فروشی در شهرنو جمع شود یا شاید به زنان آسیب دیده کمک شود خودشان را از مهلکه نجات دهند. اما  مشاور نخست وزیری در امور زنان از وزارت بهداری درخواست کرد که به روسپیان و فرزندانشان خدمات بهداشتی ارائه شود و تن فروشان کارت بهداشت بگیرند.

البته اقدامات خانم مشاور فراتر از یک کارت بهداشت بود. افخمی تصمیم گرفت در محله شهرنو مهدکودک راه اندازی شود برای نگهداری فرزندان زنان روسپی که مبادا نگهداری از کودکان مانع تن فروشی و فعالیت آنها شود!

 اقدامات پهلوی برای تسهیل فساد و فحشا توسط زنان شهرنو

پهلوی به تدریج همه شرایط را برای رونق محله روسپیان فراهم کرد. دادن کارت بهداشت برای زنان روسپی و راه اندازی مهد کودک فقط بخشی از اقدامات برای تسهیل فساد و فحشا بود. راه اندازی تماشاخانه و کافه اطراف شهرنو و داخل شهرنو خدمات دیگری بود برای رونق این محله. برخی تمرکز زنان روسپی در یک منطقه را توجیهی می دانستند برای راه اندازی قلعه شهرنو و می گفتند با این راهکار از پراکندگی روسپیان در شهر و فساد بیشتر پیشگیری شد. اما این توجیه وقتی خنده دار شد که رژیم پهلوی از هیچ تلاشی برای رونق گرفتن این محله فروگذار نکرد و دو سینما هم در اطراف محله روسپیان راه اندازی کرد باهدف افزایش تردد به این منطقه.

شهرنو برای خودش مافیایی داشت و بر و بیایی. مافیای شهرنو متشکل بود از سردسته های عمده قلعه، قوادها، قاچاقچیان بزرگ و روسای اداره شهربانی اطراف منطقه. کار در قلعه به جایی رسید که فحشا و تن فروشی فقط یکی از جرم های محله بدنامان بود. در قلعه شهرنو همه چیز معامله می شد از معامله بچه و دختران نوجوان تا قاچاق مواد مخدر.

فحشای سربازان و مشتریان بعد از مستی در مراکز فساد پهلوی

در زمان جنگ جهانی دوم قلعه روسپیان پاتوقی برای عیاشی سربازان و انگلیسی بود. این سربازان زنان جنگ زده لهستانی را که در میدان ژاله سابق اقامت داشتند به شهرنو آوردند برای کامل شدن بزمشان. حضور زنان لهستانی در محله روسپیان آنقدر قوت گرفت که حتی کوچه ای در انتهای خیابان دوم شهرنو اختصاص پیدا کرد به لهستانی و نام این کوچه در محله بدنامان شد کوچه لهستانی ها!

کم کم دامنه فساد از قلعه شهرنو به سطح شهر تهران گسترش یافت و هر روز یک ویژگی تازه به حلقه فساد خاندان پهلوی اضافه شد. در محله هایی از شهرتهران خانه های تلفنی راه اندازی و در کنار برخی از هتل هایی که محل تردد خارجیان و متمکنین بود اوضاع خیلی خراب از تصور بود. رژیم پهلوی از هر چه که به ترویج فساد و بی بند و باری کمک می کرد فروگذار نمی کرد. افزایش کاباره ها یکی از ابزارهای توسعه فساد و فحشا و روسپیگری بود. رژیم به راحتی به برپا کنندگان مراکز فساد و فحشا جواز رسمی می داد. صاحبان هر کاباره گروهی از زنان و دختران را در اختیار داشت که به مشتریان خدمت رسانی می کرد.

وجود کاباره ها نیز به روسپیگری دامن می زد. رژیم به راحتی به برپا کنندگان مراکز فساد و فحشا جواز رسمی می داد و در اکثر خیابان های تهران و شهرهای بزرگ «بار»ها شبانه فعالیت می کردند که در آنها زنان روسپی به خود فروشی می پرداختند؛ این مراکز، گروهی از زنان و دختران را در اختیار داشتند تا پس از مستی مشتریان به آنان خدمت رسانی کنند! نهاد قانونگذاری نیز با موافقت نسبت به صدور کارت های مجوز کار برای زنان و دختران، به روسپیگری مشروعیت می بخشید.

بیشتر بخوانید:

فارس