قانون لیکِن رایلی در تحلیل خبری بررسی شد؛

قانون لِیکِن رایلی؛ سپری برای محافظت یا شمشیری برای تهدید؟

ماجرای غم‌انگیز قتل لِیکِن رایلی، دانشجوی پرستاری ۲۲ ساله، در فوریه ۲۰۲۴، قلب‌ها را به درد آورد و جامعه آمریکا را شوکه کرد. وقتی معلوم شد متهم این جنایت یک مهاجر غیرقانونی است، خشم عمومی شعله‌ور شد و زمینه برای تصویب سریع قانون لِیکِن رایلی (LRA) فراهم شد. آیا این قانون واقعاً می‌تواند این وعده را عملی کند یا خودش به عاملی برای ایجاد ترس و بی‌عدالتی تبدیل می‌شود؟

خبر اصلی:

«به نقل از پولیتیکو، وقتی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، قانون لِیکِن رایلی را به عنوان اولین مصوبه دور دوم ریاست‌جمهوری‌اش امضا کرد، خیلی‌ها فکر کردند ورق برگشته است.»

ماجرای غم‌انگیز قتل لِیکِن رایلی، دانشجوی پرستاری ۲۲ ساله، در فوریه ۲۰۲۴، قلب‌ها را به درد آورد و جامعه آمریکا را شوکه کرد. وقتی معلوم شد متهم این جنایت یک مهاجر غیرقانونی است، خشم عمومی شعله‌ور شد و زمینه برای تصویب سریع قانون لِیکِن رایلی (LRA) فراهم شد. هدف این قانون، همان‌طور که حامیانش می‌گویند، حفاظت از شهروندان، به‌ویژه زنان، در برابر خشونت است. اما سوال اینجاست: آیا این قانون واقعاً می‌تواند این وعده را عملی کند یا خودش به عاملی برای ایجاد ترس و بی‌عدالتی تبدیل می‌شود؟

تحلیل خبر:

قانون لِیکِن رایلی قرار است حفره‌های موجود در سیستم مهاجرت را پر کند و جلوی فرار مهاجران غیرقانونی‌ای را بگیرد که متهم به جرایم سنگین هستند. طرفدارانش می‌گویند اگر این افراد به سرعت بازداشت شوند، می‌توان از اتفاقات مشابه جلوگیری کرد و خانواده‌های قربانیان را کمی آرام کرد. آن‌ها معتقدند کسی که بدون مجوز در کشور زندگی می‌کند و مرتکب جرم می‌شود، امنیت ملی را به خطر می‌اندازد و باید با او برخورد قاطع کرد. این دیدگاه، بازتاب نگرانی‌های زیادی در مورد امنیت مرزها و اجرای قوانین مهاجرتی در آمریکاست.

مهم‌ترین بخش‌های قانون لِیکِن رایلی این‌هاست:

سازمان خدمات مهاجرت موظف است مهاجران غیرقانونی‌ای را که متهم به جرم‌هایی مثل دزدی یا حمله به پلیس هستند، بازداشت کند. این یعنی دست ماموران مهاجرت برای بازداشت این افراد بازتر می‌شود. همچنین، ایالت‌ها می‌توانند از وزارت امنیت داخلی (DHS) شکایت کنند، اگر فکر کنند قوانین مهاجرتی به اندازه کافی اجرا نمی‌شوند.

این ماده می‌خواهد آژانس‌های فدرال را در قبال کم‌کاری‌هایشان مسئول بداند و به ایالت‌ها قدرت بیشتری برای اجرای قوانین مهاجرتی بدهد. از طرفی، بازداشت مهاجران غیرقانونی‌ای که منتظر محاکمه هستند، حتی قبل از اینکه جرمشان ثابت شود، در اولویت قرار می‌گیرد. این قسمت از قانون، نگرانی‌هایی را درباره حقوق افراد و بی‌گناه فرض شدن آن‌ها تا زمان اثبات جرم ایجاد می‌کند.

این قانون با سیاست‌های سختگیرانه دونالد ترامپ در قبال مهاجران هم‌خوانی دارد و می‌خواهد افراد غیرقانونی را مسئولیت‌پذیرتر کند. در واقع، می‌توان گفت قانون لِیکِن رایلی بخشی از یک برنامه بزرگتر است برای سخت‌تر کردن زندگی مهاجران غیرقانونی و تشویق آن‌ها به بازگشت به کشورشان.

اما خشونت علیه زنان در آمریکا یک مشکل پیچیده است که دلایل زیادی دارد و آمارهای تکان‌دهنده‌ای آن را به خوبی نشان می‌دهند.

طبق آمارهای FBI، سالانه حدود ۹۰۰,۰۰۰ مورد تجاوز جنسی گزارش می‌شود. اما این عدد وحشتناک، فقط بخشی از واقعیت است، چون خیلی از موارد خشونت جنسی به دلایل مختلف گزارش نمی‌شوند. بر اساس گزارش سازمان ملی زنان آمریکا (NOW)، سالانه حدود ۴٫۸ میلیون زن در این کشور مورد خشونت خانگی قرار می‌گیرند که شامل تجاوز و خشونت بدنی می‌شود، اما کمتر از ۲۰ درصد این زنان از خدمات درمانی استفاده می‌کنند.

این آمارها به خوبی نشان می‌دهند که بسیاری از زنان قربانی خشونت، به دلایل مختلف از جمله ترس، انگ اجتماعی و عدم اعتماد به سیستم قضایی، از گزارش‌دادن آزار و اذیت‌هایی که متحمل می‌شوند، خودداری می‌کنند. تقریباً از هر پنج زن آمریکایی، یک نفر تجربه تجاوز داشته و هر روز به‌طور متوسط سه زن توسط شریک زندگی‌شان کشته می‌شوند. یک گزارش از انجمن پزشکی ایالات متحده آمریکا نشان می‌دهد که از هر چهار زن آمریکایی، یک نفر توسط شریک زندگی خود مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد.

علاوه بر این، آمارها نشان می‌دهند که تعداد زنانی که در آمریکا به قتل می‌رسند، رو به افزایش است. در سال ۲۰۱۹، حدود ۳ هزار زن در این کشور به قتل رسیدند، در حالی که این رقم در سال ۲۰۱۴ حدود هزار و ۷۰۰ نفر بود. در بسیاری از موارد، زنان توسط افرادی به قتل می‌رسند که آن‌ها را می‌شناسند، به ویژه شریک زندگی فعلی یا سابق. این واقعیت تلخ، نشان‌دهنده زن‌ستیزی عمیقی است که در پس این خشونت‌ها وجود دارد. آمریکا در میان ۱۰ کشور اول در لیست کشورهای پرخطر از نظر تجاوز جنسی به زنان قرار دارد. از طرفی، دسترسی آسان به اسلحه هم باعث افزایش مرگ‌ومیر ناشی از خشونت خانگی شده است.

با اینکه هدف این قانون ظاهراً ایجاد امنیت بیشتر برای شهروندان است، منتقدان نگرانند که تمرکز بیش از حد بر مهاجرت باعث شود از عوامل اصلی خشونت، مثل نابرابری اقتصادی و تبعیض جنسیتی، غافل شویم. آن‌ها می‌گویند این مسائل ریشه‌های عمیقی در جامعه آمریکا دارند و نمی‌توان با تمرکز صرف بر مهاجرت، آن‌ها را حل کرد.

همچنین، ترس از اخراج ممکن است باعث شود زنان مهاجر از گزارش جرایمی که علیه‌شان انجام می‌شود، خودداری کنند، چون می‌ترسند خودشان یا خانواده‌شان اخراج شوند. این مسئله می‌تواند قربانیان را در معرض خطر بیشتری قرار دهد و مانع از دریافت کمک مورد نیازشان شود.

کیسی سِوِگمان، مدیر سیاست‌های عمومی مرکز عدالت تاهیری، معتقد است که نباید از جنبش پایان‌دادن به خشونت علیه زنان برای رسیدن به اهداف سیاسی استفاده کرد. او هشدار می‌دهد که سوءاستفاده از این مسئله برای اهداف سیاسی، می‌تواند تلاش‌های واقعی برای حمایت از قربانیان را تضعیف کند.

فعالان حقوق زنان می‌گویند تهدید به اخراج می‌تواند ابزاری برای کنترل بیشتر شود، چون سوءاستفاده‌گران ممکن است از ترس قربانیان سوءاستفاده کنند تا آن‌ها را ساکت کنند. در این شرایط، زنان مهاجر در معرض خطر بیشتری قرار می‌گیرند.

طبق گزارش ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران، زنان مهاجر و پناهجو به دلیل موانع زبانی، ترس از اخراج، عدم آگاهی از حقوق خود و انزوای اجتماعی، در برابر خشونت آسیب‌پذیرتر هستند. بسیاری از این زنان به دلیل وابستگی مالی به همسر یا شریک زندگی خود، از گزارش‌دادن خشونت خودداری می‌کنند و سوء استفاده‌کنندگان ممکن است با تهدید به اخراج، قربانیان را از درخواست کمک بازدارند.

زنان بومی نیز سطوح بالایی از خشونت جنسی را تجربه می‌کنند و متاسفانه تعداد دقیق زنان بومی قربانی خشونت یا ناپدید شده، ناشناخته مانده است زیرا دولت ایالات متحده داده‌ها را جمع‌آوری نکرده و یا به اندازه کافی با بازماندگان و خانواده قربانیان همکاری نکرده است. خشونت علیه زنان رنگین‌پوست، بومی، مهاجر و دارای معلولیت در آمریکا به شکل قابل‌توجهی در جریان است و نیازمند توجه ویژه‌ای است. این یعنی، زنان مهاجر به دلایل مختلف، از جمله موانع زبانی و ترس از اخراج، ممکنه نتوانند به راحتی از حقوقشان دفاع کنند و کمک بگیرند.

برای ایجاد امنیت واقعی، باید یک راه حل جامع پیدا کرد. همه زنان، بدون توجه به وضعیت مهاجرتی‌شان، باید به خدمات حمایتی مثل پناهگاه، مشاوره روان‌شناسی و کمک‌های حقوقی دسترسی داشته باشند. این خدمات باید به طور گسترده در دسترس باشند و نیازهای جوامع مختلف را برآورده کنند. همچنین، باید به دلایل اقتصادی و اجتماعی خشونت، مثل نابرابری اقتصادی، توجه جدی‌تری شود.

ایجاد فرصت‌های برابر برای زنان و کاهش نابرابری‌های اقتصادی، می‌تواند آسیب‌پذیری آن‌ها در برابر خشونت را کم کند. از طرفی، باید فرهنگ مردسالارانه را هم تغییر داد. این تغییر باید از طریق آموزش، آگاهی‌رسانی و ترویج ارزش‌های برابری‌طلبانه انجام شود.

مشارکت جوامع محلی می‌تواند به شناسایی و حل مشکلات خاص هر جامعه کمک کند. سازمان‌های محلی و رهبران جامعه، می‌توانند نقش مهمی در شناسایی موارد خشونت و حمایت از قربانیان ایفا کنند. ایجاد روابط مثبت بین پلیس و جوامع مختلف، افراد را تشویق می‌کند تا حوادث را گزارش کنند. این روابط باید بر پایه اعتماد و احترام متقابل بنا شوند.

در نهایت، باید پرسید؟!

آیا این قانون واقعاً به فکر نیازهای قربانیان است یا فقط یک ابزار سیاسی است؟ باید عواقب احتمالی این قانون را به دقت بررسی کرد و تلاش کرد قوانینی عادلانه‌تر و موثرتر ساخت.

قانون لِیکِن رایلی، با همه اهداف و نیاتش، نیاز به بررسی دقیق و ارزیابی مداوم دارد تا مطمئن شویم به جای ایجاد ترس و تفرقه، به امنیت و عدالت برای همه کمک می‌کند. تصویب قوانینی که واقعاً از زنان در برابر خشونت محافظت کنند، نیازمند یک رویکرد جامع و چندبعدی است که به ریشه‌های این مشکل توجه کند و از تبدیل کردن آن به یک ابزار سیاسی خودداری کند.

زهرا ملکوتی‌پور