فمینیسم؛ تجارتی به بهانه دفاع از حقوق زنان در ایران

به گزارش جهان بانو، مرتضی مروی، دانشجوی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران در مطلبی با عنوان «تجارتی به نام حمایت از حقوق زنان» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، بیان کرد: نظام سرمایه‌داری این قابلیت را دارد که هر پدیده‌ای را مبدل به تجارت بر مبنای مصرف‌ کند. کمتر پدیده‌ای را می‌توان […]

فمینیسم؛ تجارتی به بهانه دفاع از حقوق زنان در ایران

به گزارش جهان بانو، مرتضی مروی، دانشجوی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران در مطلبی با عنوان «تجارتی به نام حمایت از حقوق زنان» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، بیان کرد:

نظام سرمایه‌داری این قابلیت را دارد که هر پدیده‌ای را مبدل به تجارت بر مبنای مصرف‌ کند. کمتر پدیده‌ای را می‌توان یافت که فرآیند کالایی شدن و تجاری شدن بر آن بی تاثیر بوده باشد.

این مسئله آنجا شدت خود را بیشتر نشان می‌دهد که با تجاری شدن مسائلی مواجه می‌شویم که خود ادعای ایستادن در برابر ساختارهای موجود و مبارزه اجتماعی را دارند. سازمان‌های مردم نهاد، جنبش‌های مدنی، کنشگری‌های اجتماعی و… هر یک پرچمدار بخشی از این مبارزه علیه وضع موجود و اصلاح شرایط‌ هستند. با این وجود هنگامی که دقیق‌تر به مشاهده این پدیده ها می‌پردازیم، در می‌یابیم که اینها نیز هر یک به نوعی با فرآیند کالایی و تجاری شدن دست و پنجه نرم می‌کنند.

احسان شاه قاسمی، استاد گروه ارتباطات دانشگاه تهران در مقاله‌ای با عنوان Pornography of Networked Feminism: The Case of Iranian “Feminist” Instagramers” از کالایی شدن و تجاری شدن جنبش فمینیسم در ایران می‌گوید.

استاد ارتباطات دانشگاه تهران در این مقاله در ارتباط با جنبش فمینیسم مطالبی را عنوان کرده است. وی معتقد است که این جنبش در آغاز بر اساس رسالت‌هایی به وجود آمده و هدف آن پاسداری از حقوق زنان بوده است. با این وجود با گذشت زمان در برهه‌هایی از تاریخ و در بسترهای اجتماعی متفاوت به دگرگونی هایی دچار گشته است که آن را از رسالت و هویت اصلی خود دور کرده و تبدیل به یک تجارت کرده است. می‌توان گفت که امروزه جنبش فمینیسم در خدمت مردان و علیه زنان است.

شاه قاسمی در این نوشتار – که عنوان آن را به فارسی می‌توان پورنوگرافی فمنیسم شبکه‌ای شده در ایران ترجمه کرد – به بررسی صفحه اینستاگرام چهار نفر از فعالان فمنیست در ایران پرداخته و استدلال کرده است که فضای موجود در این رسانه‌ها نه یک کنشگری اجتماعی در راستای احقاق حقوق بانوان، که یک تجارت مجازی در راستای امیال مردان است.

نسرین افضلی، مرمر مشفقی، سمانه سوادی و فرانک عمیدی چهار نفری هستند که صفحاتشان در این پژوهش مورد نقد و بررسی قرارگرفته است. استاد ارتباطات دانشگاه تهران مطالب منتشر شده در اینستاگرام این چهار نفر را نوعی پورنوگرافی عنوان می‌کند، چرا که آنها به دنبال حمایت مجازی و جذب مخاطب به وسیلهٔ پرداختن بیش از حد به مسائل جنسی هستند.

مخاطب اصلی این صفحات بانوان نیستند، بلکه مردانی هستند که جذب برانگیختگی‌های متنی و تصویری محتواهایی از این دست در فضای مجازی می‌شوند. به این ترتیب جذب مخاطب برای گردانندگان این صفحات هواداران مطیع برای حمله به منتقدان، قدرت، ثروت و البته امتیازات کاری و تحصیلی تبعیض آمیز به‌همراه می‌آورد.

پیشینهٔ علمی برآمده از پژوهش های جدید و برخوردار بودن از پشتوانه ای آکادمیک، اولین دروغ‌هایی است که در این صفحات مشاهده می‌کنیم و این در حالی است که افراد یادشده به صورت بسیار ناچیزی در مطالبشان از از رفرنس‌های معتبر استفاده کرده‌اند و هیچ اشاره‌ای نسبت به روش‌های پژوهشی در محتوای صفحات افراد نام برده مشاهده نمی‌شود.

ادعای اصلی این چهار نفر رسالت اجتماعی، احقاق حقوق زنان و مبارزه با تبعیض علیه زنان است. برای دستیابی به چنین آرمان بزرگ و باارزشی چه ساختاری در تولیدات محتوایی نامبردگان وجود دارد و چه نسبتی میان پرداختن به دغدغه‌های متعدد و مختلف بانوان در این صفحات برقرار است؟ اگر محتوای این صفحات را بررسی کنید، در خواهید یافت که مطالب ارائه شده توسط این افراد تمام و کمال به چند دغدغه محدود مشخص شده‌اند که بر حسب اتفاق اغلب این‌ مطالب نیز از جذابیت‌هایی برخوردارند که می‌توان آن ها را زیرمجموعه جذابیت‌های جنسی قلمداد کرد. بیشتر مطالب و محتوای این صفحات با تصاویر و متون تحریک‌آمیز همراه شده اند و همانطور که می‌دانید چنین مطالبی برای جذب مردانی که در جست و جوی این محتواها هستند، جذاب است.

اگر بنا بر احقاق حقوق زنان باشد، در این مسیر باید به آسیب‌پذیرترین قشر در میان زنان بپردازیم و این گروه از زنان، بانوان مسنی هستند که با مشکلات ناشی از پیری دست و پنجه نرم می‌کنند. شاه‌قاسمی ۵۰ پست از هر یک از این فعالان حوزه زنان را مورد مطالعه قرار داده است و بر اساس پژوهش وی در تمام این ۲۰۰ مورد تنها در یک پست به مسئلهٔ زنان مسن پرداخته شده است. در یکی از ۲۰۰ مورد در صفحه فرانک عمیدی، ما مطلبی را مشاهده می‌کنیم که با در نظر گرفتن تصویر و با اغماض می‌توان آن را در حیطه مسائل زنان به شمار آورد. در این مطلب عکس بانویی سالخورده اما شاداب و بانشاط را مشاهده می‌کنیم که با عینک دودی و گیلاس آب جو در ساحلی به دوربین لبخند زده و این تمام دغدغه و رسالت این فعالان حقوق زنان در فضای مجازی در خصوص زنان سالمند است. به نظر می‌رسد که حتی اگر قرار باشد در باب مسئله پیری زنان مطالبه ای صورت گیرد، این کار باید در چهارچوبی انجام شود که خدشه‌ای به جذابیت‌های جنسی صفحه وارد نشود تا این تجارت همچنان پرمخاطب باشد و برقرار باقی بماند.

این زیباسازی مطالب یا به عبارت دقیق‌تر جنسی‌سازی مسائل حتی در موضوعی مانند قاعدگی زنان نیز اتفاق افتاده است. شاه قاسمی در این پژوهش به مفهوم زیباسازی قاعدگی اشاره می‌کند. نوشتن از قاعدگی، مسائل و مشکلات آن موضوعی است که می‌تواند موجبات ناخوشایندی مخاطب مرد را فراهم آورد و این یعنی از دست دادن مخاطب اصلی این قبیل صفحات. پس این افراد در تلاش هستند تا این مفهوم را با وجوه جنسی و ایجاد جذابیت کاذب همراه کنند.

این فعالان حقوق زنان خود عامل تبعیض‌ و نابرابری هستند؛ این نتیجه‌ای است که شاه‌قاسمی از این مطالعه کسب کرده است. این پژوهشگر افراد یادشده را افرادی خودشیفته می‌داند که به بهانه پرداختن به مسائل بانوان به معرفی خود و کسب اعتبار و امتیازات شخصی می‌پردازند. این چهار نفر در بیشتر مطالب خود با قرار گرفتن در موقعیت‌هایی لوکس و نمایشی جنسی از خود و بیان حرف‌هایی در مورد امیال جنسی و رابطه جنسی، به دنبال جذب نگاه‌های خیره مردانی هستند که قرار است لشکر هوادارانشان را تشکیل دهند.

استاد ارتباطات دانشگاه تهران این تصاویر را با مشکلات و دغدغه‌های واقعی بانوان بی ارتباط می‌داند. این مطالب و تصاویر خود عاملی در راستای ایجاد نابرابری و تبعیض‌ بیشتر هستند و هیچ نگاهی به مشکلات زنان توانیاب، سالمندان، طبقات محروم، زنان تهیدست و بانوانی از قبیل ندارند و بسیاری از حقوق پایمال شده زنان در این مطالب مورد اشاره قرار نگرفته است. آن ها خود بخشی از ساختار نگهدارنده وضع تبعیض آمیز و نابرابر موجود هستند و عوامل دوام این نابرابری‌ها را با نام‌هایی همچون کنشگری مدنی، فمنیسم و مبارزه برای حقوق زنان به افراد فریب‌خورده می‌فروشند.