نقش زنان در پیروزی انقلاب اسلامی ایران از منظر امام راحل

زنان به‌عنوان یک عنصر کارآمد از سیستم کلان جامعه‌ای که در بطن اعتقادات خود با عناصر فضیلت بخش اسلام پیوندی ناگسستنی داشته‌اند، مقهور اراده مردانه تجددگرایی غربی و در گرداب ابتذال خودکامگان پهلوی اسیر شده بودند تا ابزار مطامع نفسانی آنانی باشند که الگوی پیشرفت غربی را به‌عنوان سرمشقی قابل‌اعتنا تبلیغ می‌کردند!

در سال‌های قیام ملت به زعامت اسلام‌شناس نواندیش که معمار کبیر “انقلاب چادرها” شناخته شدند با مواضعی روشنگرانه، زن را از حصار تنگ نظام‌های عمدتاً مردسالار خارج نموده و حرکت تجدید حیات اسلام را با باز تعریف حقوق و تکالیف زنان در پرتو دین  را رقم زدند!

قاطبه اهالی مملکت با زیر پانهادن فرهنگی که موجودیت ارزشمند وی را نادیده گرفته و او را ضعیف نشان می‌دادند با فتاوای راهگشای مجتهدی برای همه زمان‌ها، حصار بی‌بندوباری را درهم‌ شکسته و معادلات دشمنان را بر پایه روند نوسازی خودبیگانگی پهلوی برهم زدند و فارغ از اعتقادات ظاهری با موج سازنده انقلاب همراهی نمودند تا نقش تاریخی بی‌سابقه‌ای را در جهان به منصه ظهور رسانند.

اندیشه متعالی رهبر نهضت با ممانعت از افکار پوسیده شیء وارگی زنان که محصول سخیف نظام استثمارگر غرب بود محاسبات سیاسی رایج و مرسوم برای تعریف‌شدن هنر و فرهنگ زنانه در عرصه‌های جنسی را ابطال نموده و زنان را به عناصر انقلابی و مبارزاتی تبدیل کردند!

بنا بر اذعان بزرگ‌ترین تحلیلگران دنیا زنان در قامت پیش‌گام و جلودار نهضت، نقش‌برجسته‌ای در براندازی نظام طاغوتی ایفا نموده و انقلابی خواهان ارزش‌های اسلامی را بر پایه مردم‌سالاری دینی به ثمر نشاندند!

سفیر الهی انقلاب اسلامی به بازیابی بینش سیاسی، فرهنگ و اجتماعی زنان در جامعه پرداخته و با مفهوم‌سازی متفاوت از گفتمان‌های سنتی، تحول فکری و روحی عظیمی را ایجاد نمودند تا زن را برای حضور ثمربخش اجتماعی در قالب تظاهرات و راهپیمایی‌ها تشجیع نموده و مشارکت متعهدانه زنان را در تربیت و حمایت از افراد خانواده در جهت پیشبرد انقلاب اسلامی  در پرتو فرامین امام راحل تجلّی بخشند!

احیاء فرهنگ سیاسی شیعه توسط امام خمینی (ره) که به مواضع مرسوم فقهی سنّتی شباهت چندانی نداشته و اندیشه‌ای نو را بر مسند قرائت تاریخی از حضور زنان در عرصه مبارزات انقلابی نشاند، معیارهای جامعه‌شناسان را در عقب نگه داشته شدن زن درهم‌ریخته و پایگاه معیّنی برای تقدّم هویّت انسانی بر هویت جنسی زن احراز نمودند!

مضامین اصلی اندیشه امام برداشت‌های متحجرانه از حضور اثرگذار زنان در فرایند جامعه‌سازی را با صبغه  اسلام ناب محمدی ممزوج نموده و هنر انقلاب اسلامی را در استضعاف زدایی از قدرت زنانه در برابر چالش‌ها و دام‌های دشمنان، به جهانیان نشان دادند.

پایه‌گذار جنبش نوین حفظ کرامت زن، با تأکید ویژه بر افزایش سطح معرفت و مقاوم‌سازی زنان، حضور حماسی آنان را در نهضت اسلامی به ارمغان آورده و مجال تازه‌ای برای ظهور و بروز یک تحوّل گفتمانی در اختیار زنان قرارداد تا انقلاب مردم‌گرا با مشهودترین نقش زنان در راهپیمایی‌ها بر گستره جدید حیات اجتماعی ملت متجلّی شده و با ارائه الگویی به‌دوراز افراط‌وتفریط به جهانیان، هویت زن مسلمان را احیاء و بازتعریف نمایند!

اولین شعله‌های انقلاب با مطالبه محوری کرامت و عزت‌نفس زنان از منظر یک مصلح زمان‌شناس، زنان جامعه را به‌گونه‌ای متحول نمود که حقیقت غیرقابل‌کتمان ذی‌سهم بودن این قشر مؤثر  در مقبولیت مردمی نظام را اثبات نموده و الگوی نوین نظام اجتماعی را با قائل‌شدن میدان وسیع کمال‌یابی زن ترسیم نمایند!

حضور مشتاقانه زنان در سایه نهضت بلندپایه امام راحل هسته مرکزی گفتمان انقلاب را اسلام سیاستی فقاهتی معرفی می‌نماید که دالّ مرکزی آن، حفظ عفت و دین‌داری در مقابله با مواضع مدرنیستی پیشروترین نهضت زنانه‌ای است که باعث متحمل شدن محرومیت‌ها در جامعه نسوان شد و تحول برآمده از فرهنگ غنی انقلابی واقعیت غیرقابل‌انکاری است که از برکات متمایزکننده انقلاب در دنیا به شمار می‌آید!

زنان به نیکی دریافته بودند که با رعایت حدود و حرمت‌ها دیدگاه‌های عملیاتی افراد در خصوص مشارکت زنان برای سازندگی مقدّرات اساسی مملکت را تغییر داده و مرزهای مألوف هویت زنانه_مردانه را تثبیت می‌نمایند!

نگاه ویژه و والای امام به بانوان، منجر به ابداع راه سوم درباره مشارکت زنان در سرنوشت اجتماعی و سیاسی و فرهنگی گردید تا تعبیر شکوهمند “پیش‌گامان انقلاب” نماد حضور کارآمد زنان در بدنه دولت ظلّ رهنمودهای مصلحی دردآشنا باشد که زنانه پای اعتقادات نشاءت گرفته از نگرش فرهنگ شیعی ایستادند و حرف نخست تثبیت نظام اسلامی ایران شدند!

شاید پربیراه نباشد که نفس این حضور فعال زن را وامدار اصول فقه پویایی که در چارچوب حقوق مسلّم شرعی جنسیت را به‌عنوان برساخته گفتمانی در سرمایه کلامی امام ره  محسوب نموده بدانیم و به احسن وجه قدر نهیم!