زنان و فعالیت جزیره ای

زنان بدون شناخت و گفتگو باهم قادر نخواهند بود تا حلقه‌های منسجم و توانمندی در راستای هم‌فکری با یکدیگر تشکیل دهند.

زنان و فعالیت جزیره ای

به گزارش جهان بانو، انسان جزیره نیست. به این معنا که تنها در گروه و همکاری با دیگر انسان‌هاست که می‌تواند بقای خود را به شکل بهتری تضمین کند و منافع بیشتری نصیب خود و گروهش کند. این اولین اصل مورد قبول فلاسفه و منطق‌دانان است. اگر بخواهیم زاویه دید خود را به جامعه بانوان محدود کنیم، درخواهیم یافت که برخلاف پذیرفته‌شدن اصل همکاری برای ارتقای وضعیت گروهی و فردی، زنان در مقایسه با مردان از نظر اجتماعی با نسبت کمتری از انسجام برخوردار هستند.

اگر بخواهیم تعریفی ساده از انسجام اجتماعی ارائه دهیم، در واقع به نوعی احساس ارتباط، گرایش وتعامل با دیگران انسجام اجتماعی می‌گویند که سبب ایجاد نوعی مسئولیت اجتماعی در بین افراد جامعه می‌شود. هنگامی که از ضعف انسجام اجتماعی در جامعه سخن می‌گوییم، منظور این است که بانوان در تعامل کمتری با گروه‌های اجتماعی قرار دارند. در نتیجه، از یک طرف از منافع همکاری محروم گشته و از سوی دیگر، کمتر قادر خواهند بود تا به ایفای نقش‌های اجتماعی به صورتی جدی بپردازند. برای درک بهتر این مفهوم، کافی است همین حالا لیست نامزد‌های شورای شهر را ملاحظه کنید. چه تعداد از این بانوان را می‌شناسید، نسبت به فعالیت های آن‌ها آگاهی دارید و اطمینان دارید که در بخش‌های مختلف به درستی کار کرده‌اند؟

زنان دیرتر یکدیگر را برای گفت‌وگوی جدی پیدا می‌کنند

فقدان سازمان‌دهی و انسجام اجتماعی و دور بودن زنان از فعالیت‌های جمعی سبب می‌شود شایستگی زنان از چشم دیگران پنهان بماند و زمینه مناسب برای ظهور و بروز صلاحیت‌های آن ها فراهم نشود. در نتیجه ازهم‌گسیختگی هرچه بیشتر و ناآشنایی افراد با یکدیگر بیشتر از گذشته شدت می‌یابد. چنین مسئله‌ای را به‌ صورت آشکار می‌توان حتی در محدوده‌های کم‌تراکم جغرافیایی و در شهرستان‌ها مشاهده کرد. مشخص است این وضعیت ناآشنایی زنان با فعالیت‌ها، شایستگی‌ها و صلاحیت‌های سایر زنان و پراکندگی آن‌ها در کلان‌شهر‌ها به صورت بغرنج‌تری وجود دارد و از به وجود آمدن مطالبه‌ها و خواسته‌های مشابه میان گروه‌های مختلف جامعه زنان جلوگیری می‌کند. به عنوان مثال در مکان‌های عمومی همچون دانشگاه هم به طور معمول فضا‌یی برای گفتگو میان بانوان و ایجاد زمینه‌های گفتگو‌های زنانه در نظر گرفته نمی‌شود.

این مسئله به این معنا نیست که زنان با یکدیگر گفتگو نمی‌کنند، بلکه به این نکته مهم اشاره دارد که بانوان در زمان طولانی تری یکدیگر را برای ایجاد گفت‌وگوی جدی پیدا می‌کنند؛ موضوعی که ممکن است به عدم وجود زیرساخت‌های مورد نیاز به منظور آشنا‌سازی‌ها و شناسایی گروه‌های هم‌فکر برگردد. اهمیت این مسئله زمانی آشکارتر می‌شود که درمی‌یابیم در ارتباط با وضعیت زنان، این رسانه‌های غرض‌ورز بیگانه هستنند که تلاش می‌کنند جهت دهی فکری و خط مشی صادر کنند. این در حالی است که اکثریت جامعه زنان به آن‌ها بی توجه هستند و جایگزینی هم برای این موضوع در دسترس آن ها وجود ندارد.

انسجام اجتماعی و دربرگیری همه اقشار زنان

در دوره کرونا سبک زندگی تغییر پیدا کرد و مشکلاتی به وجود آمد که این مشکلات تنها با اتکا به فرهنگ‌سازی حل شدنی نیست. مادران جامعه ایرانی در شرایط فعلی و در امر تربیت فرزند دچار مشکل شده‌اند. در حال حاضر باید دید این گفت‌وگوی مؤثر در کجای زندگی بانوان نقش آفرین است. همچنین، ضعف در ایجاد انسجام اجتماعی از سوی جامعه زنان، در سایر فرایند‌ها و روند‌های اجتماعی موجب ایجاد خلل های متعدد خواهد شد. یعنی این‌گونه نیست که آسیب‌های آن تنها جامعه زنان را هدف قرار دهد، بلکه همه افراد جامعه از این پراکندگی آسیب خواهند دید. به عنوان مثال در یک نمونه‌ مهم، سازگاری با جامعه و درونی‌کردن ارزش‌های مربوط به خانواده و تربیت فرزندان می‌تواند تحت تأثیر این جدایی‌گزینی‌های زنانه قرار بگیرد. این جزیره‌های جدا از یکدیگر که هرکدام از آن‌ها الگوی اداره امور خانواده و تربیت فرزند را از الگو‌های متفاوتی دریافت می‌کنند و در نتیجه، ممکن است که تعادل و نظم اجتماعی را در معرض آسیب پذیری قرار دهد. این مسئله از اهمیت بسیاری برخوردار است و همچون دیوار بلندی در برابر انواع تصمیم‌ها و سیاست‌گذاری‌های کلان قرار گرفته و از ایجاد اجماع در خصوص شیوه‌های زیست اجتماعی و اتفاق نظر جمعی در ارتباط با آن جلوگیری می‌کند.

ایجاد بانک‌های اطلاعاتی از زنان برای خودشان

البته برای رفع این دغدغه اجتماعی و پراکندگی جامعه بانوان، نهاد‌ها و ساختار‌های سیاسی ایجاد «بانک‌های زنان» در شهرستان‌های مختلف را مورد توجه قرار داده اند و در راستای این موضوع مجموعه هایی با درج اطلاعات بانوان نخبه و کارآفرین، زمینه‌های لازم را برای شناسایی این افراد و ایجاد ارتباطات مورد نیاز میان آن‌ها فراهم می‌آورند. ایده خلاقانه و تاثیرگذار ایجاد بانک زنان می‌تواند برای مشکلات انسجام اجتماعی در میان زنان راهکار بسیار مناسبی باشد، چرا که بانوان پیشگام را مورد شناسایی قرا داده و معرفی می‌کند؛ بانوانی که در همین جامعه زندگی می‌کنند و با وجود همه مشکلات با استفاده از امکانات دم‌دستی توانسته‌اند موجب تغییر و دگرگونی در وضعیت خود و اطرافیانشان باشند. با این وجود برخی این تلاش‌ها را خالی از اشکال ندانسته و نسبت به آن ها انتقاداتی مطرح کرده اند. به عنوان مثال، تمرکز بر گروه‌های خاصی از زنان مانند بانوان سرپرست خانوار یا زنان نخبه از آن مواردی است که همواره مورد انتقاد قرار داشته است و البته به دلیل اینکه چنین طرح‌هایی در آغاز راه قرار دارند، این مسائل بسیار طبیعی است. نکته مهم این است که این گام‌های کوچک و محلی طرح بانک بانوان از طرف مراکز و نهاد‌های کلان مورد حمایت و پشتیبانی قرار گیرد تا ارتباطات اجتماعی در سطح کلان اتفاق بیفتد و به‌عنوان یک راه حل جدی برای مشکل پراکندگی زنان پذیرفته شود.

حمایت‌های جزیره‌ای در کوتاه‌مدت پاسخ‌گو هستند

در نهایت، باید به این نکته اشاره کرد که لازمه هرگونه پیشرفت، غلبه همکاری‌های اجتماعی در قالب فعالیت‌های جمعی است. جامعه زنان از نداشتن انسجام اجتماعی که مانع ایجاد فعالیت‌های جمعی هدفمند و یکپارچه می‌شود رنج می‌برد. این مسئله نه‌تن‌ها باعث پراکندگی و فعالیت‌های تکی زنان می‌شود که کمتر توسط افراد جامعه دیده می‌شوند، بلکه باعث می‌شود تا آسیب‌های عمده‌ای همچون ازهم‌گسیختگی اجتماعی در سطح کلان را به بارآورد. درست است که فعالیت‌های جزیره‌ای زنان ممکن است رضایت شخصی آن‌ها را در پی آورد، اما در طولانی‌مدت، حذف آن‌ها از فعالیت‌های جدی سیاسی و اجتماعی را رقم می‌زند.

این مسئله را نمی‌توان به فرایند‌های کلی اجتماعی نسبت داد، بلکه باید نگاهی به جنس فعالیت‌های جامعه زنان داشت که با نوعی رخوت و خمودگی تنها نظاره‌گر فعالیت‌های‌اجتماعی است. حمایت از طرح‌هایی همچون بانک زنان و فعالیت‌های مدنی خودجوش از سوی زنان جامعه، چه از منظر حضور در بهبود فضای کسب‌وکار از طریق فعالیت‌های کارآفرینی و چه از منظر انجام مشارکت سیاسی در ساختار اجتماعی، می‌تواند آینده‌ای بهتر را برای موقعیت زنان به‌وجود آورد.