زنان مهم‌ترین ابزار سیاسی پهلوی

روزنامه مرد مبارز به نقل از مقاله مجله خواندنی ها در تاریخ 25 / 11 / 1339 به بیان بخشی از اقدامات افراد در حکومت پهلوی برای راهیابی به مجلس پرداخته و انتخابات را متأثر از سه عامل زر و زور و زن می‌داند.

در اوایل دهه ۱۹۰۰ میلادی که کشورهای استعمارگر نفوذ خود را در منطقه غرب آسیا افزایش می‌دادند، فرهنگ و باورهای حکومت‌ها تغییرات عمده‌ای پیدا کرد و نقش زن در عرصه اجتماع از بارزترین نگاه‌هایی بود که جوامع مسلمان را تحت تأثیر خود قرار داد. کشورهای استعمارگر با ورود خود به کشورهای مسلمان جایگاه زن مسلمان و نقش آن در اجتماع آن روز را مورد انتقاد قرار می‌دادند. اگرچه انتقاد از وضعیت زنان ایرانی به خصوص تمسخر پاره‌ای از احکام اسلام مانند حجاب که ناشی از روحیه خودباختگی روشنفکران آن دوران بود، از دوره قاجار آغاز شده بود با این وجود اوج این تغییرات در دوره پهلوی بود.

رضا شاه که تلاشی جدی برای الگوگیری از کشورهای غربی داشت با تصور اینکه اگر در ظاهر، جامعه را مانند کشورهای غربی کند در بطن جامعه نیز مانند آن‌ها پیشرفت خواهد کرد برای اصلاح در وضعیت زنان سیاست کشف حجاب را در پیش گرفت و این آغازی بر سیاست‌های فرهنگ‌زدایی از جامعه ایرانی بود.

نمونه‌هایی از استفاده ابزاری از زنان در زمان پهلوی

وقوع فسادهای اخلاقی در صنعت سینما، حضور نمایشی زنان به عنوان سیاستمدار در مجلس که در برخی موارد در پشت پرده آن فسادهای اخلاقی وجود داشت، گسترش مراکز فساد و روسپیگری زنان مانند شهر نو و بی بند و باری درباریان و به خصوص خاندان پهلوی از جمله تلاش‌هایی بود که برای ابزاری کردن نقش زن در جامعه ایران صورت گرفت.

خاندان پهلوی در طول حاکمیت خود در ایران انتخابات واقعی برگزار نکرد و انتخابات‌های برگزار شده که به دلیل فشار‌های خارجی و ساکت کردن مخالفان داخلی انجام می‌شد نیز در اغلب موارد فرمایشی بود و افراد وابسته و در حلقه حاکمیت در این انتخابات به مجلس راه پیدا می‌کردند.

روش‌های مختلفی برای ورود به مجلس ملی در دوران پهلوی وجود داشت، با این حال رایج‌ترین راه، وابستگی به دربار بود. وابستگی به سفارت‌خانه‌ی کشورهای غربی در تهران، عضویت در تشکیلات فراماسونری و شعب متعدد آن، فعالیت در کلوپ‌های روتاری و لاینز، عضویت در تشکیلات بهائیت و صهیونیسم از دیگر راه‌هایی بود که می‌شد در آن زمان با استفاده از آن‌ها به مجلس ملی راه پیدا کرد.

استفاده مفسدانه از زنان در رقابت‌های انتخاباتی

روش دیگری که در بین برخی از سیاستمداران رواج داشت، استفاده مفسدانه از زنان در رقابت‌های انتخاباتی بود. روزنامه مرد مبارز به نقل از مقاله مجله خواندنی ها در تاریخ ۲۵ / ۱۱ / ۱۳۳۹ به بیان بخشی از اقدامات افراد در حکومت پهلوی برای راهیابی به مجلس پرداخته و انتخابات را متأثر از سه عامل زر و زور و زن دانسته و نوشته است: «در هر دوره از انتخابات به تفاوت و به نسبت وضع کشور و روحیه و سلیقه مجریان انتخابات یکی یا دو تا و یا هر سه عامل این عوامل کم و بیش در سرنوشت انتخابات مؤثر بوده‌اند. فرقی که این دوره با سایر دوره‌ها دارد این است که در این دوره، عامل سوم نقش بیشتری در اعزام بعضی افراد به بهارستان داشته است! از شهرستان‌های غربی تا شرق و از جنوب تا شمال فراوانند کسانی که به وسیله‌ی دوستان زن یا زنان دوست به جایگاه مؤتمن‌الملک و مدرس راه یافته‌اند. بنازم دست ظریف جنس لطیف را که راحت‌تر و سریع‌تر از پنجه نیرومند زور و حتی نقش دلفریب زر، موانع و مشکلات را یکی پس از دیگری از میان برمی‌دارد. چه بسا درهای بسته پولادین که در برابر زور بازوی پهلوانان و حتی حرارت آتش به شدت مقاومت می‌کند ولی در برابر نگاه نافذ و سوزان پری‌‌رویان نه تنها خود به‌ خود باز بلکه آب می‌شود».

سینمای ایران در خاطرات بسیاری از افراد مشهور به خصوص هنرمندان و بازیگران پس از انقلاب اینگونه یاد می‌شود که در دوران کودکی و نوجوانی برای دیدن فیلم مخفیانه به سینما می‌رفتند. این واقعیت دیدگاه بد جامعه به این هنر و این صنف را نشان می‌داد به این دلیل که ساخت فیلم‌هایی با صحنه‌های مستهجن و عاشقانه‌های جنسی و برهنگی بازیگران زن حتی در پوسترهای تبلیغی در سردر سینماها باعث می‌شد تا خانواده‌ها از رفتن جوانان به سینما ممانعت کنند.

بدون نجابت و آبرو؛ استفاده جنسی از زنان در سینما

براساس مطالب موجود در نشریات آن زمان، برهنه شدن اولین زن ایرانی در سینمای ایران به اندازه‌ای بازتاب پیدا کرد که بین برخی از نمایندگان مجلس و وزرا برای ارتباط با این ستاره سینمای ایران رقابت عجیبی به وجود آمده بود. روزنامه رستاخیز که در آن دوره به بررسی سینمای ایران می‌پرداخت تلاش می‌کرد تا از صحنه های غیراخلاقی در سینما قبح زدایی کند. یکی از مقالات این روزنامه ضمن اشاره به این موضوع می‌نویسد: «یکی از چیزهایی که دست و پای بازیگران ما را می‌بندد و مانع پیشرفت آن هاست، چیزی است که در اجتماع اسمش را را آبرو گذاشته اند. اگر یک بازیگر در یک صحنه بخواهد به فکر آبرویش باشد بازیگری است بی آبرو… عامل دیگری که دست و پای بازیگر ایرانی را می‌بندد نجابت است».

نوع سرگرمی‌ها و مراکز تفریحی که به صورت رسمی با صرف بودجه‌های کلان تاسیس شده بودند، در بیشتر موارد در راستای ترویج فحشا و انحطاط اخلاقی جامعه فعالیت می‌کردند. آمارها در مورد تعداد قمارخانه‌ها، کاباره‌ها و دیسکوهای دوران پهلوی در مقایسه با سایر نهادهای فرهنگی_تفریحی مانند کتابخانه‌ها و ورزشگاه‌ها تفاوت فاحشی را نشان می‌دهد و این موضوع در رابطه با تعداد معتادان به مواد مخدر در برابر آمار کل جمعیت کشور در آن دوران نیز صدق می‌کند.

تخصیص بودجه بیشتر برای زایش فحشا

حکومت در بسیاری از موارد با تخصیص بودجه موجب افزایش این ناهنجاری‏‌ها می‌شد، به شکلی که مراکز روسپیگری و فاحشه خانه‌ها بسیار زیاد شده و به یک معضل اجتماعی تبدیل شده و به پایگاه‌های فساد، اعتیاد و قتل تبدیل شده بودند. همچنین کاخ‌های جوانان در دوره نخست وزیری علی امینی در سال ۱۳۴۰ به وجود آمد. تأسیس این مراکز دقیقا الگو برداری از خانه‌های جوانان در آمریکا و اروپا بود و با هدف جهت جذب جوانان راه اندازی شده بود. کاخ‌های جوانان مجهز به یک کتابخانه مختصر، کافه، در برخی موارد سینما، موسیقی، بیلیارد و استخر متخلط بود. چیزی شبیه به فرهنگسراهای امروزی البته با رویکردی خاص با هدف ایجاد سرگرمی‌های کاذب. این مراکز چندان مورد توجه جوانان دانشجو در آن دوره واقع نشد، یا این وجود عملا تبدیل به نهادهای ضد اسلامی و ایرانی شدند.

تنوع طلبی و خیانت دو عامل مهم طلاق‌ دربار پهلوی

گستره مفاسد اخلاقی در بین منصب داران حکومتی که در برخی موارد پهلوی‌ها ترویج کننده آن بودند، موضوع قابل انکاری نیست و شواهد فراوانی برای اثبات آن‌ها در وجود دارد. طلاق یکی از مهم‌ترین آسیب‌های اجتماعی است که البته عوارض و دلایل مختلفی دارد که بخش مهمی از آن‌ها را می‌توان ذیل پرونده مفاسد اخلاقی مطالعه کرد. خاندان پهلوی موارد متعددی از آسیب اجتماعی طلاق را در خانواده خود دارند که بیشتر آن‌ها ریشه در مفاسد اخلاقی دارد. طلاق شمس پهلوی از فریدون جم به دلیل رابطه عاشقانه دختر رضاشاه با معلم موسیقی‌اش مهرداد پهلبد، طلاق‌های متعدد اشرف پهلوی از همسرانش به دلیل تنوع‌طلبی وی، طلاق محمدرضا پهلوی از فوزیه به دلیل ارتباط شاه با دختری به نام دیوسالار و طلاق دیگر او از ثریا اسفندیاری به بهانه نازابودن او از موارد قابل بررسی است. اغلب موارد طلاق به دلیل بحران مفاسد اخلاقی در این خانواده بود.