زنان اوکراینی در خط مقدم

آلینا میخایلووا پس از مدت ها درگیری کنار ده ها سرباز دیگر در کف یک انباری خالی خوابیده بود، که ناگهان با صدای انفجار از خواب بیدار می شود؛ اتفاقی که به کرات در خط مقدم اوکراین رخ می‌دهد، و اینبار طوری بود که بیشتر همقطاران خسته‌اش را اذیت نکرد.

میخایلووا، که یک پزشک  ارتش است در مصاحبه ای گفت: «احساس عجیبی در مورد این اتفاق داشتم». او به سرعت به سمت محل انفجار حرکت کرد و سربازی را دید که شکم اش زخم عمیقی برداشته بود. به کمک یک راننده او را با یک ماشین حمل و نقل فولکس واگن به بیمارستان رساندند. آلینا گفت: «هر بار که به دست انداز برخورد می کردیم، او ناله می کرد. متوجه شدم که حتما ترکش در بدن او حرکت می کند و اعضای بدن او را بریده است.»

هفته‌ها بعد، او به یاد آورد که فشار خون بیمار به شدت کاهش می‌یابد، بنابراین او یک درمان بداهه موقت برای این مواقع ابداع کرد و درمان این بود که گاز باند مخصوصی را روی زخم‌ها قرار دهد تا از جابجایی خطرناک ترکش یا گلوله و برش دادن اندام‌های حیاتی جلوگیری کند. این تحول او در زمان جنگ هرگز به این چشمگیری نبوده است؛ اینکه از یک فارغ التحصیل گیاهخوار در رشته علوم سیاسی در کیف به پزشکی رزمیکار در خط مقدم برسی، کم تحولی نیست.

او می گوید: «من فقط دختری بودم که همه ی دلخوشی اش ورزش اسنوبرد بود. اما تصمیم گرفتم اینجا جایی است که باید باشم». آلینا در آمبولانسش نشسته بود و صدای توپخانه را تا  دور تا دور اش می‌شنید و منتظر آلرت بعدی بود، زیرا تعداد تلفات در حملات روسیه در امتداد جبهه شرقی، رو به افزایش است.

نیرو های خط مقدم که علیه فشار روسیه برای کنترل کل منطقه دونباس می‌جنگند، اکثراً مرد هستند. اما وقتی مردان زخمی می شوند، اغلب یک زن با ماشین آمبولانس برای خدمت حاضر می شود.

به گفته کاترینا پریماک، یکی از بنیانگذاران جنبش زنان جانباز اوکراین، اکنون زنان حدود ۲۲ درصد از ارتش اوکراین را تشکیل می دهند، این روند صعودی که با جنگ تحت حمایت روسیه در شرق آغاز شد که در سال ۲۰۱۴ رشد کرده ، اما پس از تهاجم تمام عیار روسیه از چهار ماه پیش بیشتر افزایش یافته است.  او افزود: «از فوریه، تعداد زنانی که  برای راهی نبرد شدن ثبت‌نام می‌کنند، همچنان در حال رشد و افزایش است».

هانا خوراوا از زمانی که در سال ۲۰۱۶ پزشک میدان رزم شد، شاهد جهش بزرگی در تعداد زنانی بود که در واحدهای خط مقدم خدمت می کردند. سپس، زنان بیشتر در نقش های پشتیبانی خدمت کرده و نیز در آشپزخانه های واحد به آشپزی می پرداختند. اکنون در این نبرد چند ماهه ما شاهد حضور  زنان راننده، مکانیک، پزشک، مسلسل‌ به دست و فرمانده هستیم.»

شوهر یکی از رزمنده های زن سعی کرد او را از پیوستن به فعالیت در خط مقدم منصرف کند ولی او در جواب گفت که زمان خطر و ریسک کردن او فرا رسیده است. زن به شوهرش گفت اینکه بین آنها حلقه ای رد و بدل شده مسئولیتی از او سلب نمی شود.

زن ادامه داد که: «اگر قرار است تو با اتوبوس اول بروی، من هم در اتوبوس دوم خواهم بود.»

روز جمعه، این زوج در یک شیفت ۲۴ ساعته را در روستایی در غرب شهر  جنگ زده ی لیسیچانسک سپری کردند. آمبولانس آنها در زیر درختی پارک شده بود تا از دیده شدن توسط پهپادهای روسی، در کنار یک پناهگاه بمب کاوشگر پوشیده از الوار و خاک محافظت شود.