روایتی از زندگی معلم نمونه لرستانی

خانم معلمی که جهادگر نمونه شد

خانم منصوره ناصری جزو آن دسته از معلمانی است که در کنار تدریس و فعالیت های آموزشی، برای برآورده کردن خواسته‌های مادی و معنوی و دانش آموزان تلاش می‌کند.

خانم ناصری متولد ۵۷ است و با شرکت در آزمون استخدامی آموزش و پرورش وارد عرصه معلمی می‌شود. حدود یازده سال پیش جذب آموزش و پرورش می‌شود و در مناطقی مانند سپپددشت لرستان که جزو مناطق کم برخوردار و محروم استان است مشغول خدمت می‌شود.

او قبل از استخدام در آموزش و پرورش مربی ووشو و نایب رییس هیات ووشو هم بوده اما به دلیل اهمیت ندادن به ورزشکاران، راه آموزش و پرورش را در پیش می‌گیرد.

هنگامی که به عنوان دبیر زبان انگلیسی مشغول فعالیت است، سه سال پیاپی به دلیل قبولی تمام دانش‌آموزانش در امتحانات نهایی به عنوان دبیر نمونه منطقه معرفی می‌شود، او به عنوان مدیر نمونه تعالی استان هم برگزیده می‌شود و اکنون هم جزو مدرسان تعالی کشور است، اما کار مهم خانم ناصری صرفا به حوزه تدریس مربوط نمی‌شود.

شروع یک خدمت 

کار خانم ناصری از کشف استعداد یک دانش آموز بازمانده از تحصیل در منطقه سپپددشت شروع می‌شود، او وقتی متوجه می‌شود یکی از دانش آموزان منطقه ترک تحصیل کرده در پی یافتن دلیل همراه با یکی از همکاران با خودروی جیپ راهی محل زندگی او که از قضا جزو مناطق صعب العبور است می‌شوند، به دلیل ناهمواری مسیر قسمتی از راه را پیاده طی می‌کنند.

وقتی به محل می‌رسند متوجه می‌شوند که دختر پدر و مادر خود را از دست داده و پدر بزرگ و مادر بزرگش که پیر هستند از او‌ نگهداری می‌کنند، وضعیت مالی نامناسب باعث شده که آنها توان تامین هزینه تحصیل نوه‌شان را نداشته باشند.

آنجاست که جرقه و استارت کمک به دانش آموزان زده می‌شود و خانم ناصری با کمک خیرین دانش آموز را به مدرسه باز می‌گرداند، این اول قصه و داستان خانم‌ معلم است.

تلاش برای شناسایی دانش آموزان مستعد که حامی ندارند 

او از آن پس شروع به شناسایی دانش آموزان با استعداد می‌کند و با کمک خیرین ۱۲۰ نفر را به طور رایگان در کلاس‌های قلم چی ثبت نام می‌کند. حالا چندین دانش آموز او در تربیت معلم پذیرفته و برخی هم برای پزشکی درس می‌خوانند.

یکی از دانش‌آموزانش که نقاش ماهری است را به یک خیّر در تهران معرفی می‌کند و امروز در تهران گالری دارد. همه هم و غم خانم ناصری شناسایی دانش آموز مستعد است که کسی از آنها حمایت نمی‌کند.

او جذب خیّر را علاوه بر کمک به دانش آموزان کم بضاعت در حوزه مدرسه سازی هم دنبال می‌کند، به طوری که در سپپددشت با پیگیری‌ها او چند مدرسه توسط خیرین ساخته می‌شود‌.

تلاشی جهادی برای کمک به دانش آموزان

خانم ناصری در محله ماسور خرم‌‌آباد که جزو مناطق محروم هم است، جذب خیّر را برای هزینه تحصیلی ۳۵ نفر از دانش آموزان هم در دستور کار قرار می‌دهد.

او تیم و گروهی ندارد، اما به صورت جهادی شبانه روز برای جذب خیر در راستای کمک به دانش آموزان بازمانده از تحصیل و بی بضاعت تلاش می‌کند، تا با شکوفایی استعدادشان آینده پیش روی‌شان روشن شود. به همین دلیل هم سال گذشته به عنوان جهاد گر نمونه انتخاب می‌شود.

اشتغال برای اولیا دانش آموزان

 ‌او کار را از کمک به دانش آموزان گذرانده و حتی در مواردی برای اشتغال اولیا دانش آموزان هم کارهایی انجام داده، یک نمونه آن احداث کارگاه خیاطی در یکی از مدارس منطقه ماسور است. خانم ناصری می‌گوید: باور می‌کنید ما در محله ماسور مادری را سراغ داشتیم که به خاطر گذران زندگی موی سر خود را هم فروخته بود.

خاطره‌ای خواندنی از داستان زندگی یک دانش آموز

خانم ناصری در مسیری که سال‌ها است دنبال می‌کند خاطرات تلخ و شیرین زیادی دارد، اما یکی از خاطراتش واقعا خواندنی است. داستان دانش آموز نخبه‌ای که پدرش کارتن خواب بود و در محله پشت بازار ساکن بودند، خانه‌ای که حتی حمام نداشت.

او وقتی از شرایط زندگی و خانه‌ای که دانش آموز در آن زندگی می‌کند، مطلع می‌شود موضوع را با یکی از خیّران خارج کشور در میان می‌گذارد.

تماسی که منجر به رهن خانه در یکی از نقاط خوب شهر و خرید وسایل مورد نیاز می‌شود، علاوه بر این برای پدر خانواده که در دام اعتیاد گرفتار بوده پس از ترک اعتیاد گاری تهیه می‌کند تا مخارج زندگی را تامین کند، اتفاقی که باعث می‌شود خانم ناصری از خوشحالی تا صبح بیدار باشد.

ورود به عرصه دیگری از خدمت

وضعیت به همین منوال می‌گذرد و خانم ناصری مشغول جذب خیر برای دانش آموزانی است که به دلایل مختلف از وضعیت مالی خوبی برخوردار نیستند.

تا اینکه سال گذشته به عنوان مدیر مدرسه دخترانه تیزهوشان معرفی می‌شود، به خیال اینکه اینجا دیگر خبری از محرومیت و نداری نیست. اما وقتی وارد مدرسه می‌شود علاوه بر نبود امکانات و تجهیزات متوجه می‌شود که اینجا هم وضعیت مالی دانش آموزان خیلی خوب نیست.به طوری که حدود ۳۰ نفر از دانش آموزان تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد قرار دارند.

اینجا نه خبری از کتابخانه و آزمایشگاه و کارگاه و نه فضای آموزشی است، همه اینها به کنار خانم ناصری به محض ورود متوجه فضای حاکم بر دانش آموزان می‌شود.

وقتی هم دانش آموزان با خانم مدیر روبرو می‌شوند تصورشان یک خانم خشک مقرراتی است، اما او با محبت و پیگیری خواسته دانش آموزان فضا را کاملا تغییر می‌دهد.

او از دانش آموزان و معلم ها می‌خواهد که خواسته‌شان را مطرح کنند، پس از اطلاع از درخواست‌ها با کمک خیرین شروع به برآورده کردن آنها می‌کند.

ایجاد تجهیزات و پاسخ به مطالبات دانش آموزان 

کتابخانه، فضای آموزشی و آزمایشگاه احداث می‌کند، چند دستگاه کامپیوتر خریداری می‌کند. بعد هم با دانش آموزان صحبت می‌کند که شما اگر می‌خواهید مملکت را تغییر دهید با شعار دادن این کار انجام نمی‌شود بلکه باید خودتان را بسازید.

حالا دانش‌آموزانی که با جشن عاطفه هم بیگانه بودند با چادرهای رنگی در محفل انس با قرآن حاضر می‌شوند، خانم ناصری ثابت کرد اگر پای صداقت و اعتماد در میان باشد تاثیر گذاری کار خود را می‌کند.

صداقت، رمز موفقیت خانم ناصری 

او کار خوب دیگری هم می‌کند، وقتی یکی از معلم‌ های مدرسه از صحبت دانش آموزان مبنی بر اینکه از خانواده‌شان چندان دل خوشی ندارند و به تعبیری با آنها فاصله دارند ترتیب ملاقات دانش آموزان با سالمندان را می‌دهد.

دانش آموزان وقتی پای صحبت‌های مادر سالمندی که تنها فرزندش پزشک است و او را در خانه سالمندان قرار داده، می‌نشینند، اشک در چشمانشان جاری می‌شود. آنجاست که برای آغوش خانواده بی‌تابی می‌کنند.

خانم معلم در همه طول دوران خدمتش صداقت را پیشه کرده آنجا که صحبت از خواسته‌ها پیش آمده تا مرحله عملی کردن آنها پیش رفته، همین است که دانش آموزان و خیرین به او  اعتماد کرده‌اند.

فارس