حماسه‌آفرینی دهه هفتادی‌ها در جنگ‌۱۲ روزه

فرزندان ایران از دهه ۷۰ به بعد که تنها جنگ را در بازی‌ها و رسانه‌ها دیده بودند و همدلی دهه ۶۰ را شنیده بودند و شور حسینی را در هیئت‌ها مشاهده کرده بودند، ناگهان حماقت دشمن به خالق بهترین شور حسینی در رگ‌های مردم ایران تبدیل می‌شود.

آنچه از دفاع مقدس آموخته و درک کرده‌ام مدیون رزمندگان و راویان آن روزگاران است؛ نوشته‌هایی که قلم‌ها ثبت کرده بودند؛ اما نه مانند آنچه در قاب رسانه‌ها بود.

زیرا زیرکی قلم‌ها به جان و روح آن روزگار نفوذ کرده و آثار بی‌نظیری بر جای گذاشته‌اند تا امثال من بتوانند بخوانند و به حال و هوای آن روزها سفر کنند، چیزی شبیه سفرهای راهیان نور!

و چه توفیقاتی که در سفرهای راهیان نور به دست آورده‌ایم که فقط باید چشید تا شیرینی مقاومت را درک کرد.

اما شنیدن کی بود؛ مانند دیدن؟

از زبان سرداران، فرماندهان، سربازان و شاهدان شنیدن و رفتن به مناطق عملیاتی؛ بازدید از خرابه‌های به‌جامانده از جنگ در اماکن مسکونی و…

باز هم چون نبودیم درکش سخت بود، اما نکته جالب این بود که آن جنگ تحمیلی هویت ما را آشکار کرده بود و این برای ایرانی بودنم جذابیت داشت.

بگذریم، گاهی گمان می‌کردم که آرام‌آرام جنگ تحمیلی داشت به تاریخ می‌پیوست و شجاعت‌های فرماندهان و رزمندگان اسلام را می‌بایست فقط در خاطرات مکتوب و فیلم‌های به‌جامانده جستجو می‌کردیم.

هشت سال جنگ تحمیلی که با خوش‌بینانه‌ترین نگاه با ۳۶ کشور دنیا به نمایندگی صدام احمق با پیروزی سپاه اسلام به‌ظاهر پایان یافت، پایانی به تلخی جام زهر صلح به فرمانده کل قوای آن روز، خمینی کبیر؛ اما در بطن ماجرا جنگ ادامه داشت، دیگر نه مستقیم با دولت وقت عراق و رژیم بعث، بلکه با خالق جنگ تحمیلی و دفاع مقدس، شیطان بزرگ.

آمریکا شکست‌خورده میدان بود و ایران را به عنوان بزرگ‌ترین و مهم‌ترین سرمایه خود در خاورمیانه از دست داده بود، پس چگونه می‌توانست بپذیرد که انقلاب نوپای ایران اسلامی ۸ سال با دست خالی و بدون هیچ حمایتی از سوی دیگر دول، ذره‌ای از خاکش را به دشمن نداده بود؟

او دقیقاً همان زمانی که ایران را با خمینی می‌شناختند، انواع جنگ‌ها را غیرمستقیم و گاه در پرده نفاق توسط خائنین داخلی بر ما تحمیل کرد.

و چه خون‌ها که تقدیم انقلاب شد تا ریشه‌اش محکم‌تر، مقاوم‌تر و سایه‌اش گسترده‌تر شود.

و اما روزگاری که مظلوم‌ترین و مقتدرترین رهبر شیعیان، ایران را سکان‌داری می‌کرد و انقلاب خمینی بی‌نهایت صادر شده بود و جنبش‌ها و بیداری کشورها سرعتی بی‌نظیر پیدا کرده بود؛ شیطان بزرگ بر خود نتابید، صبرش تمام شد و به خود اجازه تعرض به خاک ایران را داد.

جنگ تحمیلی و ترکیبی دیگر؛ شیطان با تمام ایادی‌اش آمده بود؛ با تمام نسخه‌هایش اما غافل از شکست‌های تاریخی‌اش.

شاید بگوییم او آغاز کننده جنگ در خرداد ۱۴۰۴ بود! اما می‌گویم این جمله کامل نیست؛ او با ما ۴۷ سال است که در جنگ است، فقط این بار علنی کرد؛ عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.

چرا که به ضرس قاطع می‌گویم این حمله سبب غربال منافقان و نفوذی‌های داخلی خواهد شد ان‌شاءالله؛ و از طرفی فرزندان ایران از دهه ۷۰ به بعد که فقط جنگ را در بازی‌ها و رسانه‌ها دیده بودند و همدلی دهه ۶۰ را شنیده بودند و شور حسینی را در هیئت‌ها مشاهده کرده بودند، ناگهان حماقت دشمن به خالق بهترین شور حسینی در رگ‌های مردم ایران تبدیل می‌شود.

آری این بار ایران و شور حسینی درهم‌تنیده و خروش کرده است؛

انگار خدای انقلاب قرار بر این دارد که رشادت‌های آن زمان به ورطه فراموشی سپرده نشود.

نسل جدید و جنگ‌ندیده همراه انقلاب و علمداران رهبرش می‌شوند؛

این بار نه فقط ایرانیان که تمام مردم دنیا شاهد رشادت‌های فرماندهان و رزمندگان ایران زمین هستند.

انقلاب با ضریب بیشتر در حال صادر شدن است و به زودی نوجوانان و جوانان امروز برای آیندگان خواهند گفت: آری شما ندیده‌اید؛ اما ما شیرینی دفاع را در کنار سختی‌هایش چشیدیم.

شناختیم دوست را از دشمن و ظالم را از مظلوم.

آنها راویان جنگ تحمیلی می‌شوند و خواهند گفت: اجازه ندادیم باری دیگر جام زهر را بر سکان‌دار کشتی بخورانند.

امروز سپاه و ارتش، مردم همگی قهرمان‌اند.

آنها همدلی را نشر می‌دهند و شهادت را پرورش می‌دهند و خوب می‌دانند موشک‌ها پایان‌دهنده جنگ نیستند؛ آنکه پایان می‌دهد خداست. پس سلاح دعا را مانند مادران و پدران پشت جبهه دفاع مقدس زمین نمی‌گذارند و با اتکا به تقوای الهی و اعتقاد راسخ به پیروزی جبهه مقاومت و همه مظلومان عالم از غزه قهرمان گرفته تا عراق استوار و یمن دلاور و سایر مظلومان در سراسر دنیا در برابر استکبار جهانی و خوک‌های انسان‌نمای رژیم پوشالی و شیطانی صهیونیست از پای نمی‌نشینند.

و این داستان ادامه دارد؛ گویی قرار است که این بار پرچم اسلام و مقاومت قهرمان مظلومان عالم برای برپایی حکمت عدل الهی با دستان نایب برحقش حضرت امام خامنه‌ای به دست صاحب اصلی‌اش حضرت مهدی موعود (عج) تقدیم شود.

این را من نمی‌گویم؛ هر که معتقد به موعود است صدای پایش را شنیده است.

آری رفیق! دیگر رشادت‌های رزمندگان و فرماندهان و غیور مردان ارتش و سپاه اسلام را در کتاب‌ها و خاطرات جستجو نکن.

آنها اکنون با رشادت‌های خود و نثار جان و خون خودشان مسیر ظهور را هموار می‌کنند.

خبرگزاری زنان ایران