تحلیل خبر؛

تصویر حقیقی زن مسلمان

آنچه از خانم امامی در شبکه خبر، در میانه‌ی جنگ و حمله دشمن دیده شد، تصویر شفاف و روشنی بود از زن مسلمان ایرانی با حجاب کامل، بی نیاز از خودنمایی، اما سرشار از شکوه و استواری.

در حجاب او، صلابت و وقار؛ و درعفتش، آزادی در بیان و شفافیت در گفتار بود. در آن قاب، هیچ تضادی میان حجاب و آزادی یک زن دیده نشد و هیچ مرزی که او را از حضور در صحنه یا از ایفای نقش اجتماعی بازدارد، وجود نداشت.

این تصویر، نه‌تنها در تعارض با آنچه برخی مدعیان حقوق زن در غرب روایت می‌کنند نبود، بلکه پاسخی روشن بود به همه‌ی اتهاماتی که درباره‌ی زن ایرانی مطرح شده است؛ اتهاماتی چون محرومیت از آزادی، سرکوب، و خفقان.

چنانچه زن محجبه‌ی ایرانی، در چشم جهانیان، نه در سایه حجاب، که در بطن آن، آزادانه سخن گفت، حضور یافت و نقش‌آفرینی کرد.

اگر حجاب مانعی برای آزادی و فعالیت اجتماعی زنان بود؛ چگونه خانم امامی با حجاب و حیای کامل خود بیش از بیست سال در رسانه ملی، در عرصه‌ای فعال و تأثیرگذار به کار خود ادامه داده است؟

اگر حجاب مانع آزادی بیان زنان بود؛ چگونه ایشان، در یکی از ملتهب‌ترین لحظات، هنگام حمله به ساختمان صدا و سیما، با اقتدار تمام، بی‌هیچ لرزشی، سخن گفت و از حقیقت دفاع کرد؟

اگر حجاب، مانعی برای احقاق حقوق زن بود؛ چگونه او به عنوان یک زن مسلمان با حجاب، در آن لحظات پرتنش، نه‌تنها از حق خود، بلکه از حقوق زنان، کودکان و مردان سرزمینش با شهامت سخن گفت و فریاد عدالت سر داد؟

آیا این آزادی، همان آزادی نیست که هر انسان شریفی خواهان آن است؟ آزادی در تفکر، در بیان و آزادی در زیست شرافتمندانه.

پس آن آزادی که فعالان حقوق زن غرب و فمنیستی برای زن ایرانی بارها به‌عنوان “آزادی زنان ایرانی” مطالبه کرده‌اند، کدام آزادی است که با حجاب ناسازگار است؟

پاسخ بسیار روشن است: آزادی جنسی

زمانی که چهره‌هایی چون مسیح علی‌نژاد در بستر جنگ رسانه­ای نرم، با شعارهایی چون «چهارشنبه‌های سفید» یا «آزادی یواشکی» وارد میدان می‌شوند، و در ادامه مسیر به تبلیغ و تشویق زنان مبارز برهنه می‌­رسند، رویایشان صرفا تحقق آزادی جنسی زن ایرانی‌است. آزادی که به ظاهر دفاع از حق انتخاب پوشش زن است، اما در باطن، قدمی است در سرنگونی جایگاه زن، خانواده و به دنبال آن جامعه ایرانی… رویایی که نتانیاهو، دشمن سخیف و زبون دیروز و امروز مردم ایران، از آن حمایت می‌کند و خود را مدافع حقوق زنان ایرانی می‌داند.

درحقیقت اینها همان اهدافی‌است که سیاستمداران غربی برای به اضمحلال کشیدن خانواده ایرانی برنامه‌ریزی و هزینه کرده­‌اند. اهدافی که سالهاست در جنگ نرم رسانه و قبل از آن در آبشخور نظریه های فمنیستی چون سیمون دوبووار، آندریا دورکین و جودیت باتلر و… تلاش داشتند به بطن سخت عفت زن و فرهنگ اصیل ایرانی آسیب وارد سازند. و در این راستاست که  معنای اصیل آزادی را با هدف به تاراج بردن اصالت زن و خانواده ایرانی، به مفهوم «آزادی جنسی» تقلیل می­‌دهند.

اما برخلاف آنچه دشمنان به غلط می‌پندارند، زن ایرانی، زنی‌است که ریشه در فرهنگ، حیا و مقاومت دارد.
او پیش از آن‌که شکننده، قابل نفوذ و تابع موج‌های فکری غرب باشد، به شاهرگ های اصلی ایمان، آگاهی، و شرافت انسانی پیوند خورده است.او به دنبال آزادی در اندیشه است، آزادی در بیان، و حقوقی که بر شرافت انسانی‌اش بنا شده‌اند، نه آزادی بر مدار شهوت‌رانی، خودنمایی و کالای جنسی‌شدن.

زن ایرانی در مکتب اسلام، موجودی است شریف، آگاه، باوقار؛ همچون حضرت زینب (س)، که در بحرانی­ترین شرایط و پس از تحمل مصیبت های جانکاه، با شهامت ایستاد، خطبه خواند، از حق گفت و از انسانیت دفاع کرد. این همان الگویی است که امروز در چهره و حضور زنانی چون خانم سحر امامی به‌وضوح دیده می‌شود؛ چنین زنانی که نه با حجاب محدود، نه با حیا گوشه گیر می­شود. بلکه، با حجاب کامل و حیای مثال‌زدنی­اشان، مشت محکمی بر دهان تمامی مدعیان حقوق زن غربی و دشمنان جمهوری اسلامی ایران می­کوبند و ماندگار می­‌شوند.

فاطمه قاسمی