برنده جایزه صلح نوبل با رفتارهای سخیف، آسایش را از هم‌بندی‌هایش در زندان گرفته است

بر سر اینکه چه کسی برای نرگس محمدی غذا و ژله درست کند، چه کسی کیک و شیرینی بپزد و چه کسی نرگس محمدی را با روغن بادام ماساژ دهد، در زندان درگیری و اختلاف رخ‌داده است!

در ادامه افشاگری‌ از بند زندان اوین و رفتارهای نامتعارف نرگس محمدی و بعضی هم‌بندی‌های وی، یکی دیگر از زندانیان سابق امنیتی بعد از مدت‌ها سکوت دست به افشاگری زد.

آتنا فرقدانی در چند سری استوری اینستاگرامی روایت دیگر شاهدان از رفتارهای خاص نرگس محمدی را مورد تائید قرار داده و نوشته است که این زندانی امنیتی با ایجاد یک باند تبهکار در بند زنان باعث از بین رفتن آسایش دیگر زندانیان شده است.

نرگس محمدی که در بین همبندی‌های سابق خود به «خانم رئیس» معروف است، در طول مدت انتقال از زندان زنجان به تهران با رفتارهای ناشایست باعث ایجاد ناامنی در زندان اوین شده تا جایی که بسیاری از زندانیان در این زندان آرزو دارند که این فرد بار دیگر به زندان دیگری منتقل شود.

آتنا فرقدانی درباره رفتارهای عجیب نرگس محمدی و برخی از زندانیان مانند نسرین ستوده که به «باند حقوق بشری‌ها» معرف هستند، نوشته است:

«چند ماه پیش، نامه‌ای از بندزنان زندان اوین در رسانه‌ها منتشر شد که نویسنده آن و در پس پرده نویسندگان آن، قهرمان‌مآبانه بر آن شدند تا محق بودن خویش و حامیان خود را برای مخاطبان اثبات کنند(این جمله را گلرخ ایرایی از هواداران گروهک تروریستی منافقین مدتی قبل در دفاع از نرگس محمدی نوشته است) جمله‌ای در این نامه به چشم می‌خورد که به‌راستی جان کلام را ادا کرده است: بند سال‌هاست بدون دخالت زندانبان اداره می‌شود! در این جمله واقعیتی نهفته است، چراکه در کنار دفتر افسرنگهبان، مکانی به نام قرنطینه (جایی که به سلول انفرادی شباهت دارد) قرار داشت تا هرگاه فردی از زندانیان به هر دلیل عصبی شده و فریاد می‌کشید، مطابق قانون تصویب‌شده از سوی شورای زنان زندان اوین یا بهتر بگویم هم‌پیاله‌های خانم نرگس محمدی، با ضرب، جرح و تهدید، روی زمین کشیده و به قرنطینه منتقل می‌شد.»

خانم فرقدانی در ادامه در مورد رفتارهای خشن نرگس محمدی و اقداماتی مانند تجاوز و شکستن دست می‌نویسد:

«اما نکته اینجاست که برای هم‌جرکه‌ای‌های خود که زندانیان و خانواده‌های آن‌ها را به تجاوز چندنفره تهدید می‌کردند، در زندان مشت بر صورت آن‌ها می‌کوبیدند، گاز می‌گرفتند، انگشت می‌شکستند، سر بر دیوار می‌کوبیدند و می‌شکاندند؛ نه‌تنها این قانون اجرا نمی‌شد و فقط برای دیگری قابل‌اجرا بود، بلکه از این افراد برای تهدید و ایجاد رعب و وحشت استفاده می‌کردند که یا با ما همراه می‌شوید و یا پیامدهای آن را خواهید دید!»

این محکوم سابق در زندان اوین در ادامه در شرح رفتارهای ضد انسانی نرگس محمدی نوشته است:

«روزی مراسمی در هواخوری برگزار شد وعده‌ای گرد هم آمدند، اما خانم نرگس محمدی لباس‌زیر یکی از هم‌بندیان را از روی‌بند رخت برداشت و همراه آهنگ ساسی مانکن و باباکرم، شروع به رقصیدن کرد و به همین دلیل برخی محل را ترک کردند.»

کتک‌کاری، روابط غیراخلاقی و نوچه پروری در زندان!

فرقدانی با اشاره به باندبازی و نوچه پروری نرگس محمدی که بیشتر این افراد از هواداران منافقین و گروهک‌های تروریستی در زندان هستند، با طرح یک پرسش نوشته است:

«آیا به تمکین از فرهنگ یارگیری و نوچه پروری که در میان شما سوداگران موج می‌زد باید به سلسله‌مراتب میان افراد احترام می‌گذاشتیم و بر سر اینکه چه کسی نرگس محمدی را با روغن بادام ماساژ دهد، چه کسی برای ایشان غذا و ژله درست کرده و چه کسی کیک و شیرینی بپزد، چه کسی ناخن‌های او را لاک بزند، چه کسی بسته‌های ایشان را باز کند و چه کسی لباس‌های وی را اتو بکشد و غیره؛ لابد باید می‌جنگیدیم و استثمار می‌کردیم؟

مانند یکی از خدمه‌های ایشان، زنی دو تابعیتی که با چیدن سفره‌های رنگارنگ و ترتیب مهمانی‌های بزرگ، از هر فرصتی سود می‌جست تا نسبت به رقبای خویش پیشی گرفته و ارادت خود را نسبت به نرگس محمدی به رخ بکشد و همین زن تا قبل از اینکه با رأی‌گیری‌های دیکتاتورمآبانه میان خودشان به‌عنوان مسئول سالن چهار منصوب شود، در هنگام ورود غذای عمومی به داخل بند، گوشت‌ها را جدا کرده و تنها آب خورشت برای دیگران باقی می‌ماند.

دیگرانی که روزگار خود را با همان غذای زندان گذرانده و جرئت اعتراض نداشتند. بعد از انتصاب نیز، ایشان با کوچک‌ترین بهانه‌ای از زیر بار مسئولیت نظافت آشپزخانه و سرویس بهداشتی که به‌نوبت میان تمامی زندانیان می‌چرخید؛ شانه خالی می‌کرد.«

فرقدانی با اشاره به کتک زدن دیگر زندانیان توسط نرگس محمدی نوشته است: «چه‌بسا زمانی تصمیم گرفته شد که گروهی جداگانه و مستقل از شما تشکیل شود، اما به‌قدری با تهدید خانواده‌های آن‌ها و مشت و لگد از آن‌ها پذیرایی شده بود که یکی‌یکی منصرف شدند.

باوجود این‌همه ناعدالتی که در یالت رنگارنگ شما در قبال هم‌بندی‌های خود به چشم می‌خورد، انتظار داشتید سیاهی‌لشکر بیانیه‌های شما می‌شدیم تا فقط عدد بالاتری را ثبت کنید و باید پای دروغ‌ها و تبعیض‌های شما را امضا می‌کردیم!»

اشاره خانم فرقدانی به بیانیه نویسی‌های دروغین از زندان و مجموعه یادداشت‌ها، بیانیه‌ها و مقالاتی است که توسط نسرین ستوده و نرگس محمدی در مورد وضعیت بد زندان اوین به خارج از کشور ارسال شده و در آن این افراد ادعا کرده‌اند که بند زندان اوین مانند زندان صیدنایا اداره می‌شود، درحالی‌که به روایت شاهدان مختلف نه‌تنها خبری از شکنجه در این محل نیست، بلکه بند زندان به محلیی برای سالن ماساژ، مشروب‌خواری و برقراری روابط غیراخلاقی تبدیل شده است.

فرقدانی درباره امکانات مختلف رفاهی در این زندان می‌نویسد:

«بارها برای اعتراض به تأخیر یک‌روزه در تحویل آجیل، شکلات و خواسته‌های دیگر خود، چنان عربده‌کشی به راه می‌انداختید که دیگران چون جرئت اعتراض به شمارا نداشتند؛ مجبور بودند برای عدم نگرانی خانواده خود از شنیدن فریادها در آن‌سوی خط یا از تلفن صرف‌نظر کنند یا زودتر قطع کنند، ضمن اینکه به او خاطرنشان می‌کردند که یا با ما همراه می‌شوی یا به رسانه‌ها گرا داده می‌شود که بایکوت شود.»

این محکوم سابق در ادامه شرح جالب‌تری از امکانات بی‌نظیر زندان اوین و ماجراهای آن داده و نوشته است:

«خدم‌وحشمی که با مرخصی‌های مکرر و بلندمدت، تلی از وسایل و خوراکی را به سالن ۳ سرازیر و میان خود تقسیم می‌کردند، ولی گویا بازهم کافی نبود و با برگه درخواست عسل کوهی اعلا، وسایل آرایش و …راهی دفتر نگهبانی شدند. افرادی مانند سپیده قلیان برای گرفتن مدرک و شرکت در آزمون وکالت نیز مانعی پیش روی خود ندارند.»

روایت‌هایی که دیگر زندانیان آن را تایید می‌کنند

البته آتنا فرقدانی نخستین فردی نیست که علیه نرگس محمدی و رفتارهای نامتعارف باند او در زندان شهادت می‌دهد؛ قبل ‌از این زهرا جمالی که خارج از کشور زندگی می‌کند، در روایت خود چنین گفته است که درحالی‌که نرگس محمدی و منافقین تلاش می‌کنند برای خودشان چهره مدافع مردم بسازند و حتی به بیماری وانمود می‌کنند، اما برای مریم اکبری منفرد از اعضای منافقین جشن تولد گرفتند و رقصیدند.

این محکوم امنیتی در ادامه می‌گوید که نرگس محمدی در زندان دیگر زندانیان را مجبور می‌کرد که به او خدماتی چون ماساژ ارائه دهند و حتی تحت عنوان موادی مانند دندان‌درد از زندان مرخصی گرفته و ژل بوتاکس تزریق می‌کند.

زهرا جمالی همچنین در مورد اعتصاب غذای نرگس محمدی و نسرین ستوده نوشته است که این فرد در حضور جمع چیزی نمی‌خورد، اما روی تخت خود رفته و ‌دور از چشم دیگران شیر و عسل و انواع غذاهای رستورانی را میل می‌کرد.

همچنین فریبا داوودی مهاجر نیز با بیان روایتی ادعای خانم جمالی را مورد تائید قرار داده و گفته است که نرگس محمدی شخصیت پیچیده‌ای دارد، گاهی منافق، گاهی اصلاح‌طلب و گاهی هم توده‌ای است.

همچنین فائزه هاشمی نیز در یک نامه سرگشاده درباره زندان نوشته است که به دلیل تلاش برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری از سوی برخی افراد به قتل تهدید شده است. اشاره دختر هاشمی رفسنجانی به نرگس محمدی و طرفدارانش (باند نوبلی‌ها) در اوین است که با روش‌های خاص به دیگر زندانیان فشار وارد می‌کنند که مواضع خود را همسو کنند، ازجمله آنکه مصطفی تاج‌زاده و نرگس محمدی شب قبل از انتخابات تلاش کردند تا با نگارش یک نامه دست جمعی از درون زندان فضای مناسبی برای تحریم انتخابات فراهم کنند اما به دلیل مواضع رادیکال با پاسخ منفی دیگر فتنه‌گران مواجه شدند.

فائزه هاشمی در گزارش خود نوشته است:

«بعد از انتخابات نسبت به افراد غیرهمراه با خود و یا منتقد خود با انگ‌های نادرستی چون مزدور، دارای مأموریت، آدم‌فروش، جاسوس، حکومتی، کارمند دولت در اینجا و … واردشده و مشابه گروه‌های فشار با ایجاد فضای وحشت و خفقان سعی در ساکت کردن آن‌ها کرده و بعضاً موفق هم می‌شوند. با ایجاد هیاهو و فحاشی و شعار مانع رأی دادن برخی از زندانیان در انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر شدند. از ۸ صبح تا ۱۲ شب روز جمعه در راهروی منتهی به درب خروجی بند نشستند، هم‌بندی‌هایشان را پاییدند و اجازه عبور ندادند. فضا به‌قدری خوفناک بود که زندانبانان نیز جرات باز کردن درب برای عبور رأی‌دهندگان را نداشتند و این ۸ نفر نتوانستند رأی بدهند!»

خانم فائزه هاشمی در بخش دیگری از روایت خود درباره ارسال اخبار جعلی از زندان به بیرون که اغلب مورداستفاده رسانه‌های بیگانه نیز قرار می‌گیرد، پرده برداشت و نوشت که این باندها گزارش‌های دروغین به بیرون از زندان می‌فرستند که بسیار دور از واقعیت است. هاشمی در ادامه نامه خود می‌نویسد:

«خبرسازی از طریق انتشار اخبار مبالغه‌آمیز و نادرست درباره افراد و وقایع داخل زندان. در فرهنگ لغات آن‌ها، ممنوع‌الملاقاتی یعنی تبدیل یک جلسه ملاقات حضوری به ملاقات کابینی. عدم دسترسی به پزشک، یعنی ویزیت شدن زندانی دو هفته یک‌بار توسط پزشک زنان، دو نوبت یا بیشتر سونوگرافی در دوران حاملگی، چک شدن فشار و قند و … چند بار در هفته و حضور پرستار در موارد ضروری. تغذیه نامناسب، یعنی در اختیار داشتن مواد غذایی خام ماهانه ازجمله لبنیات و حبوبات و برنج و … و دریافت ناهار و شام آماده به‌صورت روزانه با هزینه زندان و امکان خرید روزانه از فروشگاه کوچک زندان و خریدهای هفتگی از بیرون با خرج از جیب خود. دفاع از خود، یعنی حمله، در صورت اعتراض به این نحوه نادرست خبررسانی، متهم می‌شوی به انجام مأموریت حکومتی برای عادی‌سازی شرایط زندان و یا شنیدن این عبارات آنچه ما می‌گوییم درست است و هرکسی غیرازاین، این عبارات را معنا کند … خورده است و متعاقباً دریافت بارانی از حملات و تخریب‌ها و تهدیدها…»

در بند نسوان زندان اوین چه می‌گذرد؟

انتشار روایت‌های مختلف از رفتارهای عجیب نرگس محمدی و طرفدارانش حکایت از آن دارد که حقوق بشر در جمع‌ ضدانقلاب چیزی جز یک تجارت پردرآمد نیست. حالا هر مخاطبی می‌تواند آنچه در مورد نرگس محمدی گفته شده را در کنار گزارش‌های او از وضعیت زندان‌ها قرار دهد و آن‌ها را با یکدیگر مقایسه کند؛ نتیجه آن جالب‌توجه خواهد بود.

فحوای کلام شاهدان نشان می‌دهد که عدم تحمل کوچک‌ترین حرف مخالف از سوی گروهی از زندانیان حقوق بشری شاه‌بیت همه روایت‌ها است؛ جریانی که تلاش می‌کند با قلدری اجازه هر نوع اقدام و حرف متفاوتی را سلب کرده و با تهدید و ارعاب حرف خود را عملی کند.

مشرق