تحلیل خبر؛

انگلیس زیر ذره‌بین؛ چرا زنان معمار امنیت ندارند؟

با وجود سال‌ها تلاش و عشق در مسیر معماری، بسیاری از زنان معمار در سراسر جهان با محیطی ناعادلانه، ناسالم و گاه ترسناک روبه‌رو هستند. گزارش جدید موسسه سلطنتی معماران بریتانیا (RIBA) نشان می‌دهد که تبعیض جنسیتی در این حرفه، برخلاف هشدارهای دو دهه گذشته، نه‌تنها کاهش نیافته بلکه در مواردی شدیدتر شده است.

تصور کنید سال‌ها درس بخوانید، شب‌ها سر پروژه‌ها بیدار بمانید، ایده‌هایتان را با عشق طراحی کنید، و بالاخره به یکی از زیباترین حرفه‌های جهان یعنی معماری قدم بگذارید. اما به محض ورود، متوجه شوید که این دنیای زیبا برای شما، به عنوان یک زن، فضایی ناسالم، ناعادلانه و گاهی حتی ترسناک است. بر اساس گزارش تازه‌ی موسسه سلطنتی معماران بریتانیا (RIBA)، هزاران زن معمار در سراسر جهان این حس را  تجربه می‌کنند. و حالا، بعد از بیش از بیست سال از اولین هشدارهای رسمی درباره تبعیض جنسیتی در این حرفه، وضعیت نه تنها بهتر نشده، بلکه در بسیاری از موارد بدتر شده است.

 بر اساس این گزارش . رفتارهای نامناسب به وفور در دفاتر معماری و کارگاه‌های ساخت‌وساز دیده می‌شود، به طوری که نیمی از زنان قربانی قلدری و یک سوم آنان تجربه آزار جنسی داشته‌اند. با این حال، مکانیزم‌های گزارش‌دهی ناکارآمد هستند و تنها ۱۱ درصد از زنانی که اتفاقات را گزارش داده‌اند از نتیجه راضی بوده‌اند. مسئله مادرشدن نیز به عنوان مانعی جدی بر سر راه پیشرفت حرفه‌ای زنان عمل می‌کند، چنانچه ۸۳ درصد زنان معتقدند مادر شدن به پیشرفت شغلی آنان آسیب زده است. ساعت‌های کاری بسیار طولانی و انعطاف‌ناپذیر، که از ویژگی‌های بسیاری از دفاتر معماری است، انجام کار حرفه‌ای را برای زنان به شدت دشوار می‌کند.

این بحران تنها به محیط کار محدود نمی‌شود. غیبت زنان از فرآیند طراحی و ساخت، به ایجاد فضاهای شهری و معماری انجامیده که عمدتاً نیازهای مردان را پاسخگو هستند و اغلب نیازهای ایمنی، دسترسی و کاربردی زنان را نادیده می‌گیرند. زنان به ندرت به پست‌های مدیریتی و رهبری در شرک‌های بزرگ معماری می‌رسند و نگاه تحقیرآمیز به زنان به عنوان جنس دوم و عدم اعتماد کافی به مدیریت آنان، از موانع اصلی پیشرفتشان محسوب می‌شود.

تغییر این وضعیت نیازمند تحولی بنیادین است که تنها با عزم جمعی ممکن خواهد بود. شرکت‌های معماری باید سیاست‌های عدم مدارا در قبال آزار جنسی و قلدری را اجرا، ساعات کاری را منعطف‌تر، و دستمزدها را شفاف کنند. ایجاد سیاست‌های حمایتی از والدین شاغل، از جمله مرخصی والدین با حقوق و فرصت‌های بازگشت به کار، برای حفظ زنان بااستعداد در این حرفه حیاتی است. معرفی و بزرگداشت معماران زن موفق و ایجاد برنامه‌های رسمی مربی‌گری می‌تواند به زنان جوان انگیزه و مسیر پیشرفت را نشان دهد. برنامه‌های درسی مدارس معماری نیز باید شامل مباحثی درباره برابری جنسیتی، طراحی فراگیر و اهمیت توجه به نیازهای همه استفاده‌کنندگان از فضا باشد.

این گزارش در انگلیس یک هشدار جدی است که نشان می‌دهد معماری در آستانه یک خروج بزرگ استعدادهای زن خود قرار دارد. این مشکل ریشه در تاریخی طولانی از سلطه مردانه و ساختارهای تبعیض‌آمیز دارد. اگر این حرفه نخواهد خود را به یک باشگاه مردانه منسوخ تبدیل کند، باید فرهنگ خود را از بنیاد دگرگون سازد. ایجاد یک محیط کاری عادلانه و امن، نه تنها اقدامی اخلاقی، بلکه برای بقا و پویایی آینده معماری ضروری است. معماری‌ که قرار است زیستگاه نیمی از جمعیت جهان را طراحی کند، نمی‌تواند صدای نیمی از استعدادهای خود را نادیده بگیرد.

فائزه آقامحمدی