اندومتریوز، بیماری شغلی بانوان

آندومتریوز یکی از مسایل بهداشتی مربوط به بانوان است که اکثر اوقات نادیده گرفته می‌شود و در صورت عدم توجه پیامدهای ناخوشایندی در ارتباط با رفاه و سلامتی زنان نه تنها از نظر شغلی بلکه از بسیاری جهات دیگر به همراه دارد.  به گزارش جهان بانو، برای مدت زیادی، اندومتریوزیس به عنوان «بیماری شغلی بانوان» […]

آندومتریوز یکی از مسایل بهداشتی مربوط به بانوان است که اکثر اوقات نادیده گرفته می‌شود و در صورت عدم توجه پیامدهای ناخوشایندی در ارتباط با رفاه و سلامتی زنان نه تنها از نظر شغلی بلکه از بسیاری جهات دیگر به همراه دارد.

 به گزارش جهان بانو، برای مدت زیادی، اندومتریوزیس به عنوان «بیماری شغلی بانوان» شناخته می‌شد. بسیاری بر این باور بودند که زنان در صورت به تاخیر انداختن ازدواج و بارداری به دلیل هراس از از دست دادن موقعیت شغلی، ممکن است با این بیماری دست و پنجه نرم کنند.

هنگامی که سال دوم دوره دکترا را آغاز کردم، ساعات بسیاری بر روی تخت افتاده بودم و نمی توانستم از منزل خارج شوم، چه برسد به کار کردن. در آن زمان فکر می‌کردم از دست دادن این حجم از خون و درد شدید لگن تنها به دلیل عادت ماهیانه است و با مسکن‌ها و یک دوره قاعدگی به احتمال زیاد به پایان می‌رسد.

با گذشت ماه‌ها، گرفتگی‌ عضلات و دردهای مضمن دائمی شد و این شرایط موجب اختلال در زندگی عادی و تحصیلی من شد. دکتر می‌گفت این مشکلات به علت استرس زیاد است، با این وجود من از نظر جسمی و روحی در وضعیت بسیار بدی قرار داشتم. هنگامی که بیمار شدم، احساس کردم که به عنوان دانشجوی دکترا در حال شکست خوردن هستم. بنابراین تلاش می‌کردم با فعالیت بیشتر در عصرها و روزهای آخر هفته به جبران این کمبود بپردازم، اما از آنجا که این مسئله بهداشتی شخصی بود و مربوط به زنان می‌شد، خجالت می‌کشیدم که موضوع را با همکارانم در میان بگذارم.

وقتی دیگران جویای حالم می‌شدند، با لبخند به آنها می‌گفتم خوبم، فقط کمی خسته‌ هستم. نگران بودم که در صورت شکایت از وضعیتی که در آن قرار داشتم، در نظر آن ها فردی بی حوصله و کم صبر به نظر برسم و به همین دلیل نمی‌توانستم واقعیت را بگویم.

بعد از مراجعه به سه پزشک در عرض ۲ ماه، به مطب یک متخصص مراجعه کردم. تحقیقات طولانی در مورد رحم من که با استفاده از سونوگرافی ۳ بعدی انجام گرفت، منجر به کشف ضایعات و علائم پلی کیستیک تخمدانی شد. این علائم مربوط به بیماری اندومتریوزیس بود؛ یک اختلال مزمن که در آن بافتی که معمولاً پوشاننده رحم است، خارج از آن رشد می‌کند.

از هر ۱۰ زن یک نفر به بیماری اندومتریوزیس مبتلا شده و متاسفانه این بیماری موجب درد شدید و در بیشتر موارد منجر به ناباروری می‌شود. من توانسته بودم پس از یک سال اسم این بیماری را پیدا کنم. با این وجود بیماری اندومتریوزیس هیچ درمانی ندارد و ریشه آن ناشناخته است.

اندومتریوزیس حالتی است که در آن بافتی که پوشاننده رحم است، در جاهای مختلف بدن به خصوص در ناحیه لگن رشد می‌کند. این بیماری در بازه سنی ۳۰ تا ۵۰ سال شیوع بیشتری دارد و دردهای آن بیشتر در ناحیه لگن و پایین شکم است و اغلب در دوره پریودی تشدید می‌شود. ازجمله عوارض این بیماری می‌توان به اختلال در بارداری و افسردگی در زنان اشاره کرد.

من فکر می‌کردم که از دست دادن خون و درد مزمن لگنی، تنها بخشی از دوران قاعدگی است و قادر به کنترل آنچه که در بدنم می‌گذشت، نبودم. بنابراین شروع به تمرکز بر روی مسائلی که قادر به کنترل آنها بودم، کردم و در نتیجه تصمیم گرفتم علی‌رغم میل باطنی همکارانم را در جریان این موضوع قرار دهم.

می‌خواستم آنها بدانند که چرا من در طول این مدت به اطرافم بی‌توجه بوده‌ام و امیدوار بودم که با به اشتراک گذاشتن تجربه‌ام در شرایط مشابه بتوانم به آنها کمک کرده باشم. بنابراین، در زمان استراحت همه توانم را به کار بردم و با شجاعت تمام با همکارانم در مورد این درد و اینکه چگونه این بیماری باعث تداخل در وضعیت شغلی ام شده است، صحبت کردم.

این موضوع باعث شد تا همکارانم در رابطه با این مساله صحبت کنند و در نهایت می توان گفت که گفتگوی مفصلی در رابطه با مشکلات دوره‌ای انجام گرفت. من از اینکه توسط همکارانم درک می‌شدم، احساس خوبی داشتم.

احساس کردم که لازم است تا سرپرستم را هم در جریان بگذارم. می‌ترسیدم از من ناامید شود یا حتی بگوید که می‌توانم به عنوان دانشجوی  دکترا به درسم ادامه دهم یا خیر. شب‌های زیادی را برای فکر کردن به این‌که چگونه موضوع را با او در میان بگذارم، بیدار می‌ماندم.

بالاخره وقتی همدیگر را ملاقات کردیم، متوجه شدم که سرپرستم فرد بسیار فهمیده‌ای است. در خصوص سلامتی و تأثیر آن بر کیفیت زندگی و کارم صحبت کردیم و به کمک یکدیگر برنامه‌ای تنظیم کردیم و به من گفت که می‌توانم از تکنسین آزمایشگاهمان بخواهم تا در آزمایش‌هایم به من کمک کند و بعضی از تجزیه و تحلیل‌ها را هم به دانشجویان کارورز و دستیار واگذار کنم.

با گفتن این مسئله به همکارانم و حمایتی که از آنها دریافت کردم، توانستم انگیزه‌ام را دوباره به دست آورم و احساس می‌کردم برای غلبه بر درد آماده‌ هستم. چهار ماه پس از تشخیص، یک عمل جراحی کوچک برای برداشتن کیست انجام دادم.

از آن زمان به بعد برای تغییر رژیم غذایی خود تلاش کردم و برای متوقف کردن رشد بیماری ام اقدام به هورمون درمانی کردم. اگرچه که این روش درمانی هم مانند سایر روش ها عوارض جانبی مخصوص به خود را دارد، با این وجود یاد گرفتم که چگونه دردم را با فیزیوتراپی لگن و استفاده از داروهای گیاهی به جای مصرف داروهای مسکن و طب سوزنی کنترل کنم.

من هنوز هم هر ماه یک یا  دو روز درد را تجربه می‌کنم. اگر چه که دیگر مانند قبل آزاردهنده نیست، اما به اندازه‌ایست که مجبور به استفاده از مرخصی استعلاجی هستم و نمی‌توانم این بیماری را نادیده بگیرم.

برای مدت زیادی، اندومتریوزیس به عنوان «بیماری شغلی زنان» شناخته می‌شد. افراد بر این باور بودند که زنان با به تعویق انداختن ازدواج و بارداری برای حفظ موقعیت شغلی، ممکن است با این بیماری دست و پنجه نرم کنند. با وجود اینکه مسیر شغلی ما بیماری اندومتریوزیس را شکل نمی‌دهد، اما باید بدانیم که این بیماری موجب اختلال در شغل ما خواهد شد.

آندومتریوز یکی از مسائل بهداشتی مربوط به زنان است که اغلب نادیده گرفته می‌شود و پیامدهای بدی در ارتباط با سلامتی و رفاه زنان نه‌تنها از نظر شغلی بلکه از بسیاری جهات دیگر به همراه دارد چه‌بسا با پرداختن به آن و کمک گرفتن از دیگران تا حد زیادی می‌توانیم این پیامدها را کنترل کنیم.