آیا زنانه‌نویسی تنها مختص زنان است؟/ زنانه‌نویسی تحت تاثیر فمینیسم

محمود فتوحی بر این باور است که برخی مردان نویسنده به‌گونه‌ای حالات و رفتار زنان را ترسیم کرده‌اند که کم‌تر در میان نویسندگان زن دیده می شود. وی معتقد است که در مواردی مردان بسیار بهتر از زنان در ارتباط با هویت زنانه نوشته‌اند، بنابراین زنانه‌نویسی تنها به نویسندگان زن اختصاص ندارد. به گزارش جهان […]

محمود فتوحی بر این باور است که برخی مردان نویسنده به‌گونه‌ای حالات و رفتار زنان را ترسیم کرده‌اند که کم‌تر در میان نویسندگان زن دیده می شود. وی معتقد است که در مواردی مردان بسیار بهتر از زنان در ارتباط با هویت زنانه نوشته‌اند، بنابراین زنانه‌نویسی تنها به نویسندگان زن اختصاص ندارد.

به گزارش جهان بانو، این استاد زبان و ادبیات فارسی در کتاب «سبک‌شناسی(نظریه‌ها، رویکردها و روش‌ها)»، ذیل عنوان «زنانه‌نویسی چیست؟» توضیح داده است: زنانه‌نویسی به معنای جنسیتی کردن ادبیات بر اساس نگاه و تجربه زنانه است. این سبک بر این موضوع اصرار دارد که صدا، شکل و محتوای زنانه ای بیافریند که با صدای مردان متفاوت است. به عبارتی زنانه‌نویسی، نوشتن از مشکلات، مسائل و حالات و روحیات خاص زنان است و این کار با هدف شناساندن شعور و حساسیت‌های جنس زن انجام می شود. مسائل خاص زنان، وضعیت‌ها و تجربه‌هایی است که از نظر فیزیولوژیک و روانی تنها در زنان اتفاق می افتد و مردان چنین حالاتی را تجربه نمی کنند و می توان گفت که آنها به دلیل فقدان تجربه‌ی زیستی در نگارش آن به پای زنان نمی‌رسند. به عنوان مثال نوشتن از احساس مادر شدن، آغاز حاملگی، عواطف مادری و سقط جنین که از جمله شخصی‌ترین رازهای زنان محسوب می شوند، نوعی زنانه نویسی است. تنها زنان می توانند از عهده‌ی نگارش لذت بارداری و کشیدن بار سنگین جنین و گذراندن اوقات با جنین برمی‌آیند و این تجربه در رمان «شالی به درازای جاده‌ی ابریشم(۱۳۸۰) به خوبی مشاهده می شود. این مضامین تنها به ادبیات زنانه تعلق دارد و داستانی که حاوی چنین تجربه‌هایی باشد در زمره زنانه‌ترین داستان‌ها محسوب می‌شود. غلبه‌ی این موضوعات در نوشتار، سبک را به سمت زنانه نویسی سوق می‌دهد. 

درون‌مایه‌ی اصلی داستان های زنان داستان‌نویس امروز ایران بازتاب دهنده مسائل مربوط به زنان است. مسائلی مانند زندگی پر از اندوه و رنج و ستم زنان ایرانی در کتاب شهری چون بهشت از سیمین دانشور، رنج‌های زنان در جنگ تحمیلی در اثر مادر شهادت فرزندت مبارک نوشته فهیمه خدادوست، داستان‌های مربوط به بارداری و زایمان در کتاب دختر حاجی آقا از زهرا کدخدایان، داستان‌های عشقی در اثر قصه‌ی غم‌انگیز عشق نوشته منیرو روانی‌پور، داستان‌های زنان درباره‌ی مردان و یا برای مردان مانند کتاب های مردی که برنگشت، عید ایرانی‌ها و سووشون از سیمین دانشور و زندگی زنان بدون مرد در باغ بلور نوشته مخملباف و زنان بدون مردان از شهرنوش پارسی‌پور. 

موضوع دیگر، نگاه زنان به‌ویژه در داستان‌های تند و بی پروا بر علیه مردان است. کم‌تر اتفاق می افتد که مردان در این گونه داستان‌ها خصلت های یک انسان معمولی را داشته باشند؛ به این معنا که یا افرادی مطلقا بد هستند و یا افراد خوبی محسوب می شوند که چند خصلت بد دارند؛ خصلت هایی مانند بی‌وفایی، حسودی(چه نسبت به زنان و چه نسبت به مردانی که از آنان محبوب‌تر واقع می‌شوند)، خسته‌کننده بودن، آویزان بودن (چه در نقش همسر و چه در جایگاه معشوقه و دوست)، توانایی انجام کارها را نداشتن و یا خشن، گستاخ و سودجو بودن(مثلا در رمان شالی به درازای جاده‌ی ابریشم). 

نمی توان گفت که ادبیات زنانه همواره از حقوق زنان دفاع می کند. در مواردی این نوشته ها صرفا آثاری است که قصد بیان اندیشه‌های فمینیستی و دفاع از حقوق زنان را ندارد و در نتیجه‌ی یک ضرورت درونی و یا بیرونی با هدف بیان شعور زنانه یا خصلت‌های زنانه نگارش یافته است. البته نگارش این جهان زنانه دیگر تنها به زنان اختصاص ندارد. نویسندگان مرد نیز نشان داده‌اند که می‌توانند جهان زنانه را به خوبی برای مخاطب خود ترسیم کنند. از جمله مردانی که تلاش کرده‌اند تجربه‌های زنانه را به نگارش درآوردند می توان به جلال آل احمد (د. ۱۳۸۴) در داستان‌های کوتاه «بچه‌ی مردم»، «لاک صورتی» و «شوهر امریکایی»، محسن مخملباف در «رمان باغ بلور»(۱۳۶۵)، عباس معروفی در دو رمان «پیکر فرهاد»(۱۳۷۴) و «سال بلوا»(۱۳۷۱) و جعفر مدرس صادقی در «توپ شبانه»(۱۳۸۸)  اشاره کرد.

برخی مردان نویسنده به‌گونه‌ای حالات و رفتار زنان را ترسیم کرده‌اند که کم‌تر در میان نویسندگان زن دیده می شود. در مواردی مردان بسیار بهتر از زنان در ارتباط با هویت زنانه نوشته‌اند، بنابراین زنانه‌نویسی تنها به نویسندگان زن اختصاص ندارد. شاید اصرار بر این موضوع که تنها زنان قادر به نوشتن در سبک زنانه هستند، تحت تاثیر ایدئولوژی فمینیسم باشد که سعی دارد زن را رقیب مرد و قطب مخالف او نشان دهد.